نظامیگری و توجه خاص به رشد کمی و کیفی نظامیان، به خصوص بعد از کودتای آژاکس، اهمیتی صدها برابر گذشته برای محمدرضا پهلوی پیدا نمود.
نظامیگری در حکومت پهلوم دوم ارزش و اهمیت زیادی برای افراد داشت، زیرا بسیاری از افراد دریافته بودند که شاه جایگاه ویژهای برای نظامیان قائل است و یکی از بهترین راههای تقرب به شاه، رسیدن به مقام و درجه نظامی است.
«تمامی اطرافیان محمدرضا به فراست دریافته بودند که علیرغم همه مناصب و مشاغل و عناوین رسمی، تقرب فیزیکی به شخص محمدرضا پهلوی به عنوان حاکم، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طوری که نزدیکترین افراد به شخص شاه، بانفوذترین افراد بودند. از آنجا که تصمیمگیری در این سیستمها شدیدا متمرکز و شخصی و غیررسمی بود، برای مشارکت در امر تصمیم گیری باید هرچه بیشتر به شخص حاکم نزدیک شد و این در حالی بود که نظامیان در حکومت پهلوی دوم نیز از جایگاه و شان منزلت خاصی برخوردار بودند. نظامیگری و توجه خاص به رشد کمی و کیفی نظامیان، به خصوص بعد از کودتای آژاکس، اهمیتی صدها برابر گذشته برای محمدرضا پهلوی پیدا نمود. این مهم، در خصوص تمامی نظامیانی که از درجه سرهنگی به بالا ارتقا مییافتند، به نحو چشمگیری دستخوش تغییر میگردید، چرا که «شخص شاه، بر ترفیعات افسران از درجه ی سرگردی به بالا نظارت مستقیم داشت». همین امر، باعث وابستگی بیش از پیش آنان به شخص شاه میشد. براساس قانون اساسی، شاه فرمانده کل قوا محسوب میگردید و اختيار اعلان جنگ، صلح و یا ترک مخاصمه با او بود. از سوی دیگر، ارتش و تمامی قوای مسلح تحت نظر مستقیم وی قرار داشتند.»
منبع: شاداب عسگری، بهائیان نظامی در حکومت پهلوی دوم، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1396، ص 164