آیتالله دستغیب، به واسطه افراد و اعضای این حزب همچون آیتالله ربانی با حزب در ارتباط بود.
افراد و گروههای مذهبی همچون آیتالله دستغیب، با تشکلات سیاسی فراوانی در ارتباط بودند. حزب برادران که یکی از تشکلهای سیاسی قدیمی شیراز بود و زمان تاسیس آن به دوره رضاشاه بازمیگشت از جمله این تشکلها است. آیتالله دستغیب، به واسطه افراد و اعضای این حزب همچون آیتالله ربانی با حزب در ارتباط بود. این حزب، در بسیاری از جریانات سیاسی همچون قیام 15 خرداد 1342، نقش فعالی داشت.
مرحوم حجتالاسلام سید منیرالدین حسینی شیرازی فرزند آیتالله سیدنورالدین حسینی شیرازی مؤسس و بنیانگذار حزب برادران شیراز درباره حضور و فعالیت اعضای این تشکل مذهبی در جریان انقلاب اسلامی و حوادث خرداد سال 1342 گفته است: «به هر حال بنده متوجه وابستگی عاطفی هیئتهای مذهبی نسبت به مرحوم پدرم بودم و به همین دلیل از مرحوم ولدان و آقای حاج علی اکبر حسینیان و آقای حاج کرامپور درخواست کردم هنگامی که در جلسات مسجد جامع شرکت میکنید با پرچم حزب برادران وارد شوید! در این میان مخصوصا هیئت زهرا با پرچم بزرگ و مخصوصی که داشت به مسجد میآمد که زیر آن پرچم اسم و نشان حزب برادران بود. البته این موضوع برای آنها گران تمام شد زیرا فعالیت آنها در مجامع سیاسی دیگر جنبه فردی نداشت، بلکه جنبه گروهی (و حزبی) پیدا کرده بود. از افراد (حزب) برادران در مجالس مسجد جامع تعداد زیادی شرکت کردند، از جمله مرحوم سید حسین ساجدی که از مسئولین شعبه حزب بود. وقتی که خبر دستگیری حضرت امام خمینی را شنیدم حدودا عصر (روز پانزده خرداد) بود. به طرف منزل آیتالله دستغیب رفتم. ایشان در حال برگشتن از مسجد بودند و من در مسیر با ایشان صحبت کردم. در شب پانزده خرداد بنده اعلامیهای تنظیم کرده بودم که محتوای آن نوشتهها و سخنان مرحوم پدرم بود که با موضع گیری و قیام پانزده خرداد هماهنگی میکرد. از آنجایی که امکان چاپ اعلامیه به لحاظ زمانی محدود بود، تصمیم گرفتم که پیام اعلامیه را در آن شب برای جمعی از اعضای هیئت به صورت سخنرانی بیان کنم؛ و قصدم این بود که در آن شب به اعضای هیئت بگویم که اگر شما منصوب به پدرم هستید ایشان عقیدهشان این بود که وقتی زیر نظر یک مجتهد قرار میگیرید تقیه نکنید».»
منبع: حمید سفیدگر شهانقی و محمد چغتایی اراکی، زندگی و مبارزات آیتالله شهید سیدعبدالحسین دستغیب به روایت اسناد و خاطرات، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، صص 50- 51