گرچه تکاپوهای استعماری از انگلیس از قرن پانزدهم آغاز شد اما امپراطوری این کشور در ظرق در قرن هجدهم شکل گرفت. شکلگیری امپراطوری بریتانیا در شرق متاثر از برخی عوامل در هند و ایران بود. عواملی که ضعف کشورهایی چون هند و قدرتیابی انگلیس را به دنبال داشت
مصر در اوایل قرن نوزدهم، توسط فرانسه اشغال شد. پیش از آن، مصر جزئی از قلمرو عثمانی محسوب میشد، اما در اوایل قرن نوزدهم، ناپلئون بناپارت با لشگرکشی به این کشور، مصر را به اشغال خود درآورد. اهمیت اشغال مصر به حدی بود که «بناپارت بعد از بازگشت پیروزمندانه از آن از نوعی قدرت کاریزماتیک برخوردار و به برکت آن خود را از شر هیئت مدیره رها ساخت و خود را با ...
رضاشاه برای آنکه بتواند قدرت را قبضه کند و به مقام پادشاهی برسد، دست به اقدامات و حیلههای متعددی زد. یکی از حیلههای او، نزدیک شدن به افراد و گروههای مذهبی بود. والاس موری، یکی از کارداران آمریکا در آن دوره، پیرامون این موضوع گزارش داده است
اسناد و گزارشات برجامانده از دوره اواخر قاجار حاکی از آن است که نارضایتی از مردم ایران از انگلیس بسیار زیاد بوده و این کشور به دلیل عملکرد استعماری خود مورد نفرت بسیاری از مردم قرار داشت. یکی از این گزارشها مربوط به بوتلر رایت در روزنامه تایمز است.
بریتانیا در میان استعمارگران، پهناورترین و بیشترین مستعمرات را از آن خود کرده بود. تا جایی که گفته میشد، آفتاب در بریتانیا غروب نمیکند. این مستعمرات شامل کشورهای کنونی مختلف در چند قاره بود و بریتانیا به اشکال مختلف آنها را اداره میکرد.