کسروی و کسروی گری و آیینی که او اورده است را خوانده و شنیده ایم. با همه این احوال تاریخ نگاری کسروی تا حد زیادی مبتنی بر واقعیت است. از آن جمله اینکه برخلاف بسیاری از منتقدین شیخ فضل الله که مدعی اند او دنبال مال و ثروت بود، می پذیرد که او دغدغه دین داشت . . .
کمیته مجازات بعد از انجام چندین قتل و ترور، در پاییز 1296 شناسایی و بسیاری از اعضای آن دستگیر و زندانی شدند. در رابطه با نحوه شناسایی و دستگیری افراد، روایتهای متفاوتی وجود دارد؛ اما یکی از اشخاصی که در رابطه با دستگیری اعضای کمیته نقش محوری داشت فردی است به نام عبدالله بهرامی که در آن زمان معاونت کل اداره آگاهی نظمیه را بر عهده داشت.
انقلاب مشروطه ایران فرصتی برای شناختن سره از ناسره بود؛ اینکه رفع استبداد به چه قیمیتی به دست خواهد آمد؛ آیا به ارزش افتادن هر چه بیشتر در دامن استعمار و یا مبارزه با دوگانه استبداد و استعمار به طور همزمان. این همان جایی بود که راه دو دسته از سران نهضت را از هم جدا کرد . . .
شیخ فضل الله و طیفی از روحانیون که با اندیشه روشنفکران در عصر قاجار و تلاش آنان برای مقابله با اندیشه های وارداتی مخالف بودند، به اندیشه مشروطه مشروعه روی آوردند. اما سوال این است که آنها چقدر به مشروطه مشروعه معتقد بودند . . .
شبهه مهمی که در باره شیخ فضل الله مطرح شده است و همچنان نیز در این باره طرح بحث می شود، همراهی و همکاری او با محمدعلی شاه و تلاش برای تداوم قدرت اوست. بنابراین برای رفع این مسئله باید به سوالی مهم پاسخ دهیم . . .
آخوندزاده ایرانی ای بود که در قفقاز زندگی می کرد؛ اگرچه مدعی بود که دغدغه زندگی او ایران و ایرانیان است، اما در عمل درکی از رابطه مردم ایران از دین و مذهب نداشت. او حد نهایت بی دینی روشنفکری ایران بود . . .
شیخ فضل الله آنقدر آماج تهمت ها و انتقادات ناروا قرار گرفته است که گویی او از اساس با همه وجوه دنیای مدرن مخالف بوده است. این در حالی است که او همه آنچه را که باعث پیشرفت ایران می شد می پذیرفت و تنها با غربی شدن ایران مشکل داشت . . .
سرباز سیلاخوری منسوب به سیلاخور که نام دو ناحیه ای است در لرستان به نامهای سیلاخور علیا و سفلی. ظاهراً سربازان این مناطق، که قبل از تشکیل قشون ملی به صورت سرباز چریک و داوطلب انجام وظیفه می کردند، مردمی خودسر و و متجاوز بودند و به همین سبب آدمهای بی منطق و متجاوز و یا کودکان لجوج و خودسر را گویند . . .
شیخ فضل الله نوری تمام تلاش خود را کرد تا مذهب از سیاست تفکیک نشود. وی پس از نخستین جشن سالگرد مشروطیت، اعلامیهای منتشر کرد و به شعارها و راه و رسم آزادیخواهان شدیدا اعتراض کرد و گفت . . .
عریضه مردم تهران و علما ... به محمدولی خان سپهسالار اعظم و هیات وزراء در خصوص لزوم رعایت و حفظ شئون اسلامی و جلوگیری از پوشش غیر معمول زنان ، فروش مسکرات و غیره
به شیخ فضل الله نوری تهمت و اتهام زیادی بسته شد. او را حامی استبداد دانستند و فردی که تلاش می کند تا قدرت محمدعلی شاه را حفظ کند. این در حالی بوده و هست که شیخ فضل الله به کل مخالف استبداد و طرفدار مشروطه مشروع بود . . .
در این سند عریضه عده ای از مردم تهران به هیات دولت در باب درخواست جلوگیری از دو امر فحشا و منکرات در حکومت مشروطه و اجرای قوانین شریعت اسلامی دیده می شود . . .
بسیاری تلاش می کنند تا با بیان این نکته که سفارت انگلستان تمایل به پناه دادن به شیخ فضل الله نوری داشته است، او را شخصیتی معرفی کنند که با حمایت از استبداد محمدعلی شاه، منافع روسیه در ایران را تامین می کند. اما واقعیت چیزی غیر از این است. شیخ فضل الله نه طرفدار محمدعلی شاه بوده و نه طرفدار روسیه. جرج چرچیل (مدیر اداره ی شرقی سفارت انگلیس در عصر مشروطه) ...
جریان مشروطه خواه همیشه در تلاش بوده است تا نشان دهد جریانی که با شیخ فضل الله نوری همراه بوده است، جریانی اقلیت و کم تعداد بوده است و به زبانی، شیخ فضل الله فردی کم طرفدار بود. اما واقعیت چیزی غیر از این است. این نه بر مبنای گزارشات ایرانیان، بلکه بر اساس گزارش های خارجی ها نیز قابل فهم است . . .
برخی از ارتباطات آشکار این کمیته با فرقه ضاله بهائیت سخن به میان آورده اند. در ادامه گوشه ای از اعترافات «منشی زاده» یکی از سران اصلی کمیته را درباره اوضاع وخیم کشور در دوران پس از انقلاب مشروطه می خوانیم . . .
یکی از تشکلهای مخفی ای که در دوران پس از مشروطه در ایران شکل گرفت «کمیته مجازات» است. کمیته ای که با ادعای برخورد با خائنین به ملت ایران تشکیل شده بود. این تشکل که تقریبا ده سال بعد از مشروطه(1295 شمسی) تشکیل شد حدود یکسال فعالیت کرد. . .
تاریخ انقلاب مشروطه به نوعی با نام سردار اسعد بختیاری عجین شده است و در جریان تحولات انقلاب مشروطه، وی خدمات نظامی، سیاسی و فرهنگی شایانی را به انقلاب مشروطه انجام داد. در کنار فعالیتها و تلاشهای علمی و پژوهشی سردار اسعد بختیاری، یکی دیگر از دغدغه ها و دلمشغولیهای سردار اسعد، مسائل فرهنگی و آموزشی بود . . .
جامعه ایران در زمانه استبداد حکومت های سلسله ای همیشه آنچنان در خفقان بود که با باز شدن گستره فعالیت سیاسی هم چیز شکلی غیرعادی به خود می گرفت. به عبارتی دیگر حضور مردم شکلی نامعقول می یافت و تعداد احزاب، روزنامه ها و .... غیرمتعارف می شد. روایت زیر از دوره انتخابات مجلس پنجم به خوبی بیانگر این مسئله است. آزادی ای که پس از آن توسط رضاشاه کور شد . . ...