دیپلماسی مصدق ولو اینکه با نیتی خیرخواهانه صورت گرفته باشد در نهایت نتیجه و دستاورد مثبتی که برای ایران نداشت، حتی با فراهم آوردن پیش زمینه های یک کودتای نظامی غربی – شاهنشاهی زیانهای شایانی را به ملت و کشور رساند...
پس با ارباب وصیت همراهی می کنم. و ایشان را در امور مددکاری نمایم و در کشیدن آب غسل و کشاندن جنازه تا لب گور از پا ننشینم و چون از مرده فارغ شوند و بازگردند تا در تعزیت سرا با ایشان باشم. و چون اثری از وصیت ظاهر نشود نا امید بازگردم.
وزیر امور خارجه ایران در سال 1355 با ویزای دانشجویی به آمریکا رفت و در آنجا تحصیلات خود را تا مقطع دکترا ادامه داد و در سال 61 مشاور سیاسی، رایزنی و کارداری نمایندگی ایران در سازمان ملل شد
اما مصدق این تمایز را نیز با قوام داشت که قوام در عین تلاش برای نزدیکی به آمریکا سعی می کرد در روابط خود با دو قدرت عمدهی جهانی دیگر، یعنی روسیه و انگلستان، تنشهای جدی ایجاد نکند. مصدق اما در دوران نمایندگی در مجلس با طرح «موازنهی منفی» از در تقابل مستقیم با این دو در آمد. شاید او پس از شکست دادن شاه در ماراتن سیاسی که منجر به قیام 30 تیر 1331 شد ...
تاریخچه روابط ایران و غرب را در یک نگاه موشکافانه می توان به چهار دورهی تاریخی تقسیم نمود: 1- آغاز تماسها با غرب تا کودتای 28 مرداد 1332 2- کودتای 28 مرداد 1332 تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 3- انقلاب اسلامی تا آغاز مجادلات هستهای میان غرب و ایران. 4- از زمان مجادلات هستهای میان غرب و ایران تاکنون .
سیاست کلی نظامهای سلطانی حاکم بر ایران را در مقطع نخست یعنی تا کودتای 28 مرداد می توان درکل تمایل به نزدیکی با غرب جهت تعدیل فشارهای وارده از سوی همسایه شمالی خود (روسیه و بعدها شوروی) دانست، اما کودتای 1332 و بر کناری دکتر مصدق و شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت آغازگر دوران سلطهی تام و تمام غرب بر ایران و به نوعی ذوب ایران در سیاستهای جهانی امپریالیسم ...