تنهایی و شکست واقعی شاه زمانی آغاز شد که بسیاری از حامیان او که اتفاقاً زمانی هم مورد پشتیبانی شاه قرار داشتند به جرگه مخالفان پیوستند. این تغییر جهت سیاسی نه از روی فرصتطلبی بلکه ناشی از اقدامات خاص شخص شاه نسبت به آن افراد و گروهها بود.
تاریخ مشروطه ایران بیانگر آن است که بسیاری از مصائب و مشکلاتی که می توانست از طریق گفتگو و رایزنی و توافق حل شود، بر زمین ماند و از همین رو به جای تعامل، خشونت جایگزین شد. این رفتار در دو سوی موافقین و مخالفین جنبش مشروطه و به عبارتی دیگر در هر دو گروه سلطنت طلب و مشروطه خواه دیده می شود. به عنوان مثال . . .