بعد از آنکه ایران با پیشگامی رهبران ملی و مذهبی توانست صنعت نفت خود را ملی نماید، انگلیس که دست خود را از این منبع پر ارزش کوتاه میدید تلاش نمود از راههای مختلف، امتیازات استعماری سابق را اعاده کند. از این رو به محض آنکه مجلس شورای ملی لایحه ملی شدن نفت را به تصویب رساند، تکاپوهای سیاسی و حقوقی انگلیس نیز آغاز شد.
با کشته شدن رزمآرا اوضاع به کلی عوض شد و مردم نیز باهدایت آیت الله کاشانی و هماهنگی بعضی از نمایندگان مجلس، تظاهرات و اجتماعاتی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت برپاکردند. سرانجام، لایحه ملی شدن نفت در 29 اسفند 1329 درمجلس بهتصویب رسید...
آیتاللّه قمی رهبری آیتاللّه کاشانی را در فتوای خود مورد تأیید و آن را ملاک حقانیت لزوم ملی شدن نفت اعلام نمود و نوشت «با توجه به اینکه مثل حضرت آیتاللّه آقای حاج ابوالقاسم کاشانی دام ظله که از اول عمر و زندگانی خود اشتغال به اصلاح امور مسلمین و خیرخواهی مردم و مبارزه با دشمنان دین و دنیای مسلمین بودهاند ...
مسیر ما مسیر نفت نیست؛ نفت پیش ما مطرح نیست. ملى کردن نفت پیش ما مطرح نیست. این اشتباه است. ما اسلام را مىخواهیم. اسلام که آمد نفت هم مال خودمان مىشود. مقصد ما اسلام است. مقصد ما نفت نیست تا اگر یک نفر نفت را ملى کرده، اسلام را کنار بگذاریم براى او سینه بزنیم.