اشرف از همان دوران کودکی خود را در محیطی پر از رقابت و تبعیض مشاهده نمود. از این رو از همان اوان کودکی حس کینه و رقابت در او شکل گرفت و بعدها خود را در اشکالی چون فسادهای سیاسی و اقتصادی نشان داد. او همواره خود را محروم از محبتهای والدین میدید و آنها را به شکل عقده در خود پنهان نمود.
بسیاری حضور آمریکا در ایران را با امور سیاسی و اقتصادی میدانند، در حالیکه برخلاف این تصور به موازات حضور سیاسی این کشور، نفوذ فرهنگی نیز آغاز شد و بسیاری از سرگرمیهای آمریکایی وارد کشور شد. البته این امور ابتدا توسط دربار مورد استقبال قرار گرفت.
رضاشاه مراسمات سنتی ایرانیان را که بسیاری از آنان شامل مراسمات عزاداری برای امامان بود، منافی با توسعه میدانست و تصور میکرد با از بین بردن این مراسمات میتواند باعث پیشرفت و توسعه کشور شود. او درصدد بود مراسمات و آیینهای باستانی را با زور و تحکم جایگزین مراسمات مذهبی کند و از این طریق مذهب را از زندگی ایرانیان حذف نماید.