روزهایی که امام خمینی به خاطر تبعید پاریس را بعد از عراق به عنوان مقصد برگزیدند، اوضاع و احوال نشان از پایان آمدن دوران پهلوی داشت؛ شاه نیز در این میان دست و پای زیادی زد تا در مسند پادشاهی بماند
شاهعباس نخستین هیات دیپلماتیک ایرانی را به آلمان اعزام کرد. این هیات تحت رهبری حسین علیبیک در سال 1007هـ .ق به دربار رودلف رفت اما امپراتور آلمان چون اطمینان سیاسی عمیقی به ایران نداشت،حاضر به همراهی با ایران در مقابله با عثمانی نشد.
شاید هنوز و برای همیشه، مهمترین تلگراف تاریخ همان باشد که «ساموئل اف. بی. مورس» برای اولین بار آن را فرستاد و در حاوی این پیام بود: «آنچه که خدا ساختهاست» (WHAT HATH GOD WROUGHT). با این پیام، دورهای تازه از ارتباطات آغاز شد.
پیام های خواستگاری در دوران قبل از انقلاب بیشتر نیازمندی های ازدواج بوده و هر کسی که فکر می کرده که می تواند از راه جدید نیمه گمشده اش را پیدا کند به سراغ روزنامه ها می رفته ...
امام خمینی پس از بازگشت به وطن پیامی را به دولت موقت داد این مووضع در روزنامه کیهان آن سالها بازتاب جالبی داشته است. جالب است که دولت بختیار آنقدر تحت فشار بوده که تلویزیون را قطع کرده اما وی مصاحبه کرده و بیان داشته که وی دستور قطع تلویزیون را نداده است.
در پی کشتار دستهجمعی مردم در 8 بهمن 57 امام پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند. ایشان در این پیام از همه گروهها خواستند که این دولت غیر قانونی را محکوم کرده و از آن اطاعت نکنند که اطاعت طاغوت حرام و مخالف رضای خداست.
پیام معنوی شیعه به جهانیان یک جمله بیش نیست؛ «خدا را بشناسید» و به تعبیر دیگر، راه خداشناسی را پیش گیرید تا سعادتمند و رستگار شوید و این همان جملهای است که پیغمبر(ص) دعوت جهانی خود را با آن افتتاح فرمود.
طیب در پیامی از زندان به امام ضمن بیان زندگی و بدکرداریهایش قسم میخورد که به امام خیانت نکرده است و امام نیز در پاسخ میفرمایند: «آخرین برگ کتاب زندگی آدم، تعیینکننده است؛ ببین در آخرین صفحه کتابت چه مینویسی».