یکی از گروه های اجتماعی که به تدریج و در طول تاریخ معاصر ایران ماهیت خود را از دست دادند و دچار دگرگونی های اساسی شده اند، کولی ها هستند. گروهی که امروزه تعداد آنها به حداقل ممکن رسیده و به علاوه آنکه از بدی ها و معایب اخلاقی شان بسیار بسیار گفته می شود. اما شاید ذکر این نکته جالب توجه باشد که به حاشیه رفتن و تحولات ماهیتی این گروه ناشی از سیاست ...
بحران آذربایجان از جمله نقاط عطف و حساس تاریخ معاصر ایران بود. بحرانی که می رفت پاره ای دیگر از خاک کشور عزیزمان را از آن جدا کند. اگر روس ها می توانستند در این امر موفق شوند، این سومین بار می شد که توانسته بودند، بخشی از ایران را جدا نمایند. روس ها برای تحقق این امر تلاش های بسیاری انجام دادند.
محمدرضا سعی دارد مرا از شنیدن خشونت ها دور نگه دارد و به همه آن ها که به من اخبار می رسانند، سفارش می شود که در نقل اخبار، رعایت اعتدال بشود. اما من، بدون اینکه به او بگویم، از واقعیات مطلع می شوم.
محمدعلی شاه پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به سفارت روسیه در تهران پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی و با تحقیر مجبور به ترک ایران شد. مشروطهخواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند. وی بعد از تبعید به بندر ساوونا در ایتالیا رفت و در آنجا در سال ۱۳۴۴ ق درگذشت. پیکرش را در کربلا دفن کردند.
واقعه به توپ بستن مجلس منجر به قرار گرفتن علما در برابر محمدعلی شاه شد. غیاثی در بررسی محتوای تلگرافهای علما معتقد است: «از این ایام به بعد، علمای نجف طی یک سری اقدامات عملی تلاش میکنند تا با ارسال پیامها و تلگرافات گوناگون به سطوح مختلف مردم در مقاطع متفاوت زمانی، هدایت حرکت عامه علیه شاه و درباریان را سامان دهند.
شاه چه شاهی بیچاره شاه ، تا مرا دید زد زیر گریه و گفت : عمه جان دیدی رعیت چه بر سرما آورد گفتم : آنچه برسر شما هر چه آورد خود شما بودید که با ندانم کاری ها .... محمدعلی میرزا به تبعید روانه شد و چون قصد حمله به ایران کرد مستمری وی قطع شد ...
در سال 1326 قمری، محمدعلی شاه هم مجلس شورای ملی و هم خانه ظهیرالدوله، وزیر تشریفات و حاکم همدان را به توپ میبندد. به این دلیل که او هم آزادیخواه و مشروطهطلب بوده است. خود ظهیرالدوله در این تاریخ، در رشت بوده است. همسرش شرح ماوقع را برای او مینویسد.
در این دوره چهارصد ساله که از صفویه شروع مى شود تا دوره ناصرالدین شاه، ما یک مثلث قدرت را مى توانیم فرض کنیم که سه پایگاه قدرت را نشان مى دهد: پایگاه قدرت سیاسى دربار، پایگاه قدرت اقتصادى بازار و پایگاه قدرت فرهنگى حوزه علمیه.
ممتازالدوله که در 1286 در سن 32 سالگی به ریاست مجلس اول رسیده بود وقتی تجمع نظامیان روس در میدان بهارستان را دید تلفن را برداشت و به شاه اعتراض و پرخاش کرد. اما در همان حال اولین گلوله توپ به مجلس برخورد کرد و باعث تخریب قسمتی از تلفنخانه مجلس شد...
محمدعلی میرزا از چهرهها و مهرههای دلبسته به روسیهی تزاری، محسوب میشد و استعمار انگلیس در پی برقراری نظام مشروطه نمیخواست شاهی بر تخت سلطنت بنشیند که دل در گرو رقیب سرسخت و خطرناکش داشته و طبق سیاست آن دولت حرکت کند.
سردار اسعد مجددا شمشیر را بر کمر او بست و گفت : او وظیفه سربازى خود را عمل کرده و ایرادى بر وى نخواهد بود ! بدین ترتیب لیاخوف پس از جنایت خود بدین سادگی جان سالم به در برد .
دولت روسیه میخواهد شاه کنونی (محمدعلی شاه) را حفظ کند ولی ما از هر دولتی ولو ظلالسلطان به شرط آنکه تحتالحمایه ما باید حمایت خواهیم کرد.» وی افزود: «من منتهای کوشش خود را به کار بردم تا ایزولسکی را از این اشتباه بیرون آورم. در عین حال تأکید کردم که دولت انگلستان هیچ علاقهای ندارد که محمدعلی شاه سرنگون شود و کس دیگری را جایگزین وی کند.
حادثه به توپ بستن مجلس که از خشنترین مقاطع حوادث عصر مشروطه بود، نقطه اوج خصومت نظام استبدادی قاجار با مردم بود. این حادثه در دومین هفته رئیس الوزرائی میرزا احمدخان مشیرالسلطنه و در شرایطی که محمدعلی شاه با راهنمایی نظامیان روس نقاط مختلف تهران را به ستاد عملیاتی خود علیه مشروطه خواهان تبدیل کرده بود، رخ داد.
شاهحسینی نه قتل و نه خودکشی را محتمل نمیداند و میگوید: «او انسان معتقدی بود؛ اما احتمال سکته مغزی بر اثر فشار روحی و روانی را میتوان داد و شاید در هتل آتلانتیک سابق و هتل استقلال امروز سکته کرده بود ...»
تختی یک افسانه نیست بلکه یک الگو محسوب میشود؛ فردی که بسیار متعهد و مومن بود و دیگران برایش بسیار باارزش بودند به طوری که حتی حقوق خود را به افرادی که بضاعت مالی نداشتند و یا دانشجویانی که پول برای تحصیل نداشتند، میداد. تمام این خصوصیات دهان به دهان گشته و باعث شده که هر سال در مراسم سالگردش جمعیت زیادی حضور داشته باشند و مردم بعد از 47 سال از درگذشتش ...
بسیار جوانمرد و پرتلاش بود. ما سالها در اردوهای متفاوت با هم بودیم و ندیدم ایشان حتی لحظهای دست از تلاش بردارد. چند سالی از ایشان کوچکتر بودم. گاهی من و سیفپور و بچههای جوانتر شلوغ میکردیم و به اصطلاح توی سر و کله هم میزدیم و حتی گاهی دعوا هم میکردیم، ولی ایشان با همه فرق داشت و نصیحتمان میکرد که با هم دوست باشیم و وقت خود را بیهوده تلف ...
یکی از خادمان حرم رضوی، درباره آخرین زیارت تختی می گوید:«شادروان تختی، در حالی که دو دستش را محکم به پنجره ضریح قفل کرده و صورتش را به ضریح چسبانده بود، به شدت گریه می کرد و با ناله می گفت: یا امام رضا، من غلامرضا، غلام تو هستم
کتاب بچه خانی آباد تالیف مهدی حق بین و زهره زارع ، توسط مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. کتاب مذکور شامل داستانها و در برخی موارد نوشته های مستند و گزارش است. همچنین در بخشهایی از کتاب گاه شماری از احکام قهرمانی تختی بیان شده است و مباحث سیاسی، اجتماعی زندگی جهان پهلوان تختی مورد توجه قرار گرفته است.