این مدرسه عالی در ابتدا به مدرسه ی ناصریّه تهران موسوم بوده. اولین فعالیت های آموزشی مدرسه عالی در سال 1313 ق. و با حضور 50 طلبه، به همت میرزا ابوالفضل مجتهد کلانتر تهرانی آغاز شد. اما چندی نگذشت جریان به توپ بستن مجلس(1323ق) که در آن صدماتی نیز به بنای مدرسه عالی وارد شد، آن را به صورت تعطیل درآورد.
این رژیم، همانند رژیم قبلی، احساس میکند که باید «کاری» در مورد سیستم مدارس ابتدایی و دبیرستانی انجام دهد. این دولت به طور اخص خواستار تشکیل یک سیستم تساوی در مدارس است...
زنان، به دنبال حضور سیاسی، کم کم تشکلهای خود را سامان داده، به انجام کارهای اجتماعی متمایلتر شدند. نامه یکی از دختران جوان آن روزها به نام زهراسلطان نظامالسلطنه به برادرش محمدعلی که در روسیه تحصیل میکرد، حکایت از یک سلسله حرکتهای اجتماعی جامعه زنان دارد که مطالعه آن به روشن شدن شرایط زنان در دوره مشروطه کمک میکند...
پس از انقلاب مشروطیت گفتگوهایی بین نمایندگان صورت گرفت. پاره ای از آنان چون ناظم الاسلام از تأسیس مدارس دخترانه حمایت نمودند و گفتند: « در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد»
پس از مشروطیت بنابه درخواست سفارت فرانسه و پیشنهاد وزارت معارف مبلغ ماهیانه صد تومان به این مدرسه اختصاص یافت. در مقابل مدرسه موظف بود شاگردانی را که وزارت معارف به آن مدرسه معرفی می کرد بپذیرد.
با مروری در بین رجال سیاسی، نظامی، فکری و فرهنگی دولتمردان عصر پهلوی میتوان به تعداد زیادی از فرنگ رفتهها و فارغالتحصیلان مؤسسات و دانشگاهی غربی برخورد که این چنین میاندیشیده و بر همین اساس عمل میکردند. ..
کتاب «مکتبخانهها و مدارس قدیم» علاوه بر مطالعه بخشی از نظام آموزشی قدیم به منظور شناخت بهتر و عمیقتر وضعیت فرهنگی و آموزشی گذشته به بررسی بخش مهمی از عملکرد فرهنگی آستان قدس رضوی میپردازد....
هنگامی که امیرکبیر قصد تأسیس مدرسه را داشت، به دلیل عدم وجود افراد آشنا به علوم جدید در ایران، مجبور شد به استخدام معلّم از خارج مبادرت نماید. وی که تجربه آوردن معلّم از فرانسه و انگلستان را از نزدیک لمس کرده بود، تصمیم به استخدام معلّم از اتریش و پروس گرفت...
نخستین آموزشگاه ژاندارمری «کاندیدا افیسیه» نام داشت که در 13 آبان 1290 گشایش یافت. در اولین دوره، از بین افسران ژاندارمری و نظمیه که داوطلب خدمت در ژاندارمری شده بودند، 30 نفر از طریق آزمون پذیرفته شدند. این آموزشگاه شبانه روزی بوده و دوره آموزشی آن 4 ماه تعیین شده بود.
همانگونه که از شرایط ورود به وزارت خارجه در دوران قاجار مشخص است، وزارت امور خارجه از همان ابتدا، یکی از وزارتخانههای بسیار مهم و حساس بوده است و شرایط ورود افراد به آن نیز از حساسیت و وسواس زیادی برخوردار بوده است...
گذر از مکتبخانهها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران به شمار رود، زیرا از آغاز مشروطه با توجه به اهمیت تعلیم و تعلم و افزایش سطح آگاهی جامعه ، قانونی(آبان ۱۲۹۰) تصویب گردید که به موجب آن آموزش اجباری برای هر ایرانی از هفت سالگی مقرر شد. مردادماه ۱۳۲۲شمسی نیز اجرای آموزش اجباری به تصویب مجلس رسید و بر پایه آن می بایست در ظرف ...
تاریخچه تاسیس مدارس جدید در ایران به دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار باز میگردد. به طور مشخص این فرآیند با اراده زنده یاد میرزاتقی خان امیر کبیر و حمایت شاه کلید خورد که نتیجه آن تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران بود. این روند که به تدریج به شهرستانها نیز تعمیم یافت در پی آن بود که در کنار تدریس تعالیم مذهبی، علوم و فنون جدید را نیز به نوباوگان بیاموزد....
در این بخش سراغ جدیدترین کتابها با عنوان «پهلوی اول از سقوط تا کودتا» اثر رضا مختاری اصفهانی و «ایران از کودتای سوم اسفند 1299 تا سقوط رضاشاه» نوشته ایرج رودگرگیا رفتهایم. همچنین برای تحلیل این قرارداد نیم نگاهی نیز به کتاب «تاریخ روابط خارجی ایران از قاجار تا سقوط رضاشاه» تالیف علیرضا امینی کردهایم.
اگر آن قرارداد خوب بود باید همان ادامه پیدا می کرد، پس نفت برای چه ملی شده؟ علاوه بر آن، حسابداری درآمدهای نفتی هم با خود انگلیسها بود و خودشان حساب می کردند و می گفتند این مقدار، سهم شما می شود. بسیاری از کسانی که از قرارداد دارسی دفاع می کنند، روی ملی گرایی رضاشاه تکیه می کنند...
با به قدرت رسیدن رضاشاه فصل نوینی در تاریخ ایران آغاز شد؛ فصلی که تضادها و تنشهای اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، سیاسی، نظامی و... به همراه داشت و ظاهراً تلاشی برای نوسازی و بازسازی کشور بود. اما تقسیمبندی جهانی قدرتها در آستانۀ جنگ جهانی دوم، از یکسو، و موقعیت منحصربهفرد و استراتژیکی ایران، از طرف دیگر، باعث شد روابط ایران و آلمان در دورۀ پهلوی به ...
پیمان سعدآباد همان عهدنامه عدم تعرض بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی افغانستان و دولت جمهوری ترکیه و دولت پادشاهی عراق است که مشتمل بر ده ماده بوده و در تاریخ ۱۷ تیر ماه ۱۳۱۶ مطابق ۸ ژوئیه ۱۹۳۷ در قصر سعدآباد به امضاء رسیده است . متن عهدنامه که در جلسه بیست و پنجم اسفند ماه 1316 به تصویب مجلس شورایملی رسید به شرح زیر است
پس از امضای پیمان سعدآباد، رضاشاه طی نطقی که به مناسبت افتتاح دوره یازدهم مجلس شورای ملی ایراد کرد، گفت: «پیمان سعدآباد در مشرقزمین بیسابقه بوده و در این هنگام که امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود.»
فکر انعقاد یک پیمان دفاعی بین کشورهای خاورمیانه پس از جنگ جهانی اول در میان دولتمردان انگلستان بوجود آمد که از این پیمان سدی در برابر نفوذ روزافزون شوروی استفاده نمایند.ولی قبل از بسته شدن پیمان می بایست اختلاف بین کشورهای مورد نظر که در همسایگی یکدیگر بودند , حل می شد.
پیمان سعدآباد هم از لحاظ مادی و هم از نظر سیاسی به زیان دولت ایران و به نفع کشورهای ترکیه، افغانستان و عراق بود ، زیرا قسمتی از ارتفاعات آرارات که دارای موقعیت سوقالجیشی مهمی بود به ترکیه واگذار شد. در تعیین خط مرزی ایران و عراق نیز رضاشاه منابع نفتی غرب ایران و نصف شطالعرب را که طبق اصول و مقررات بینالمللی خط تالوک است به عراق واگذار کرد ...
در تابستان سال ۱۳۱۶ پیمان مهمی بین نمایندگان چهار کشور عراق، افغانستان، ترکیه وایران درکاخ سعدآباد تهران به امضاء رسید وبه « پیمان سعدآباد » مشهور شد. این پیمان در زمستان همان سال به تصویب مجلس شورای ملی و در فروردین سال بعد به امضای رضاشاه رسید و قدرت اجرایی یافت .