۰
plusresetminus
بعد از انتصاب به امامت جمعه کرمانشاه هرچه به او گفته می شد خدمتکاری برای خانه اش بیاورند قبول نمی کرد و می گفت من کی هستم که کسی بیاید و من به او امر و نهی بکنم ؟
حکایتی جالب از شهید اشرفی اصفهانی
همین قدر هم زیاد است

 هر وقت پیشنهاد می شد که خانه اش را تعمیر کنند می گفت اگر راست می گویید بروید خانه فقرا را تعمیر کنید همین برای من بس است بسیاری از مردم زیر چادر ها آواره هستند و امام و رهبر من در جماران روی موکت زندگی می کند من چطور اجازه بدهم که خانه ام تعمیر و بازسازی کنید؟!

جسم ضعیفی داشت با این حال کم غذا می خورد وقتی به او می گفتند با این وضع جسمی که شما دارید کم خوردن غذا برای شما ضرر دارد می گفت در حالی که رزمندگان ما در خط مقدم جبهه ها خیلی از اوقات نان خشک می خوردند همین قدر هم برای ما زیاد است.

 

خدمتکار نمی خواهم

 بعد از انتصاب به امامت جمعه کرمانشاه هرچه به او گفته می شد خدمتکاری برای خانه اش بیاورند قبول نمی کرد و می گفت من کی هستم که کسی بیاید و من به او امر و نهی بکنم ؟ او هم بنده خداست من تا وقتی که قدرت روی پا ایستادن دارم ؛ خودم کارهای خودم را انجام می دهم آن وقت هم که از پا افتادم آن دیگر وظیفه دیگریست.

در مدت اقامتش در قم معمولا یک ساعت قبل از اذان صبح به حرم حضرت معصومه علیها السلام می رفت . حضرت ایت الله مرعشی (ره) فرمود همیشه قبل از اذان صبح که به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف می شدم یا من اولین نفر بودم یا حاجی آقای اشرفی.

 

https://www.cafetarikh.com/news/19856/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما