۰
plusresetminus
یکی از ویژگی های دوران حکومت پهلوی و به ویژه محمدرضاشاه پیروی و تقلید کورکورانه از غرب و شیوه های آموزشی آنان به خصوص در حوزه ی جوانان بود.
کاخی که مرکز فساد جوانان بود
از اواسط دهه 40 طرحی از سوی حکومت پهلوی دوم برای جذب جوانان در ایران پیاده شد که اقتباسی از برنامه سازمان ها، انجمن ها و موسساتی بود که در کشورهای غربی مختلف از جمله اسرائیل و آمریکا الگوبرداری شده بود، طرحی که در اندک زمانی نامِ «کاخ جوانان» را گرفت، چنانچه جواد کامور بخشایش، این محقق کوشا در این باره می نویسد: کاخ جوانان در دوره پهلوی در پی ناکارآمدی نظام آموزشی حاکم شکل گرفت و قرار شد این خلأ آموزشی با تأسیس کاخ جوانان پر شود.

به ادعای برخی عوامل رژیم پهلوی بویژه دست اندرکاران و مجریان برنامه های رژیم در امور کاخ جوانان، کاخ جوانان که اندکی پس از نمایش به اصطلاح انقلاب سفید ایران در صحنه امور اجتماعی و فرهنگی کشور به عنوان یکی از پدیده های انقلاب رخ نمود به نحو شگرفی نقش خود را در راه خدمت به رفاه جوانان و هدایت فکرهای جوانان و استعدادهای نوخاسته و قریحه های نوشکفته ایفا کرد و همواره به مسئله آموزش اجتماعی جوانان به عنوان هدفی کیفی توجه داشت.
به رغم این ادعاها و تبلیغات، باید اذعان کرد که ایجاد کاخ جوانان طی دوازده سال فعالیت تلاشی در عرصه فرهنگی برای تداوم و ثبات حکومت پهلوی بود. دست اندرکاران کاخ با جذب جوانان جامعه - که اغلب به قشر دانشجو محدود می شد - و مشغول کردن آنان با برنامه هایی چون گردش های جمعی و مختلط، تماشای فیلم ها و نمایش نامه های خارجی، تماشای رقص ها و آوازهای رقاصه ها و آوازه خوان های ایرانی و خارجی که همگی زمینه را برای ارتباط نزدیک دخترها و پسرها فراهم می کرد فرصت هر گونه تفکر و تأمل در امور اجتماعی- سیاسی را از قشر جوان ربوده بودند.
اسناد و مدارک بر جای مانده از آن دوران نشان می دهد که کاخ های مزبور با برنامه های مختلف، جوانان را در گام نهادن به مسیرهای غیراخلاقی تشویق می کرد و علاوه بر آن اجرای برنامه های رقص محلی و برنامه های موسیقی از جمله موسیقی جاز و دعوت از هنرپیشه ها و رقاصه های محلی و باله و خواننده های ایرانی و خارجی و اجرای برنامه از سوی آن ها، پخش فیلم هایی با موضوع عشق و با مفاهیم بسیار نازل و گاه پخش فیلم های مبتذل در سینماهای کاخ، در سوق دادن نسل جوان به فساد و بی هویتی و ترویج فرهنگی مبتذل غربی بی تأثیر نبوده است.
تبلیغ برنامه های حکومت پهلوی و ترغیب نسل جوان به حمایت از برنامه های مزبور، دیگر سیاست اداره کنندگان کاخ جوانان به شمار می رود.
سرانجام کاخ

با آنکه مسئولان کاخ می کوشیدند این مراکز را محیط هایی مساعد و مناسب در جامعه نشان دهند اما ماهیت این مراکز خیلی زود برای مردم روشن شد به گونه ای که خانواده های مذهبی از عضویت فرزندانشان در شعب کاخ ممانعت به عمل آوردند. فعالیت اعضای کاخ نیز بازتاب مثبتی در بین مردم نداشت و آنان هنگامی که وضعیت نامناسب دختران و پسران و نوع روابط اعضای کاخ را مشاهده می کردند به وجود چنین مراکزی که به اعتقادشان فقط به منظور ترویج فساد و فحشا تأسیس شده بود اعتراض می کردند.
یکی از شهرهایی که در آن مدتی خانه جوانان دایر شد و فعالیت کرد، ملایر بود. عکس العمل مردم در شهرهای کوچک در قبال چنین اقداماتی به مراتب سریع تر از شهرها و محیط های بزرگ بود، چون بافت فرهنگی و سنتی شهرهای کوچک امکان بروز چنان نابهنجاری هایی را نمی داد.
در گزارشی از ساواک نوع فعالیت خانه جوانان ملایر و عکس العمل مردم نسبت به آن چنین منعکس شده است: «حدود سه ماه قبل [خرداد 1356] خانه جوانان که اعضای آن را دختران و پسران تشکیل داده اند در ملایر به وجود آمده است و محل آن در یکی از خانه های کرایه ای شهر که بین چند صد خانه قرار دارد تعیین شده است. از صبح تا شب دختران و پسران به این محل تردد دارند و کم کم دارد به صورت مرکز فساد درمی آید و قرارها اینجا گذاشته می شود و مردم واقعاً به ستوه آمده اند و نسبت به این اقدام شدیداً بدبین شده اند.»
علی رغم مخالفت جامعه مذهبی آن روز ایران بویژه علما، کاخ جوانان از بدو پیدایش خود در 1345 تا پایان دوره حکومت پهلوی دوام یافت و در پیشبرد اهداف ضدفرهنگی رژیم و به فساد و تباهی کشاندن جوانان این مرز و بوم و دور کردن آن ها از اندیشیدن به سرنوشت خود و آینده کشورشان نقش داشت و اگر پیروزی انقلاب رخ نمی داد شاید به مرور در تمام شهرستان ها و روستاها نیز شعبه ای از کاخ تأسیس می شد و به فعالیت می پرداخت و در جهت بقا و تداوم حکومت پیشین می کوشید.

https://www.cafetarikh.com/news/27388/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما