به نام شمازمانه قرعه نو می زند به نام شماخوشا شما که جهان می رود به کام شما درین هوا چه نفسها پر آتشست و خوشستکه بوی عود دل ماست در مشام شما تنور سینه ی سوزان ما به یاد آریدکز آتش دل ما پخته گشت خام شما فروغ گوهری از گنجخانه ی دل ماستچراغ صبح که بر می دمد ز بام شماست ز صدق آینه کردار صبح خیزان بودکه نقش طلعت خورشید یافت شام شما زمان به دست شما می دهد زمام مراداز آنکه هست به دست خرد زمام شما همای اوج سعادت که می گریخت زخاکشد از امان زمین دانه چین دام شما به زیر ران طلب زین کنید اسب مرادکه چون سمند زمین شد سپهر رام شما به شعر سایه در آن بزمگاه آزادیطرب کنید که پرنوش باد جام شما شاعر:هوشنگ ابتهاج