یکی از موضوعاتی که امیرمؤمنان علی (ع) پیوسته بر آن تاکید داشتند، علم گسترده جانشینان خویش در مسائل دنیوی و اخروی بود.
در این باره صدوق با سند خود از شریح بن هانى نقل مى کند که گفت: امیرمؤمنان علی (ع) از فرزند خود، حسن بن على (ع) پرسید: فرزندم؛ عقل چیست؟ عرض کرد: نگهدارى دلت، آن امانتى را که به آن سپرده اى.
فرمود: دوراندیشى چیست؟ عرض کرد: آنچه را که موقعیّت مناسب مىطلبد، انتظار برى و آنچه را که در دسترس خودبینى، شتابان دریابى.
فرمود: سرفرازى چیست؟ عرض کرد: زیان دیده را، بار بردارى و مکارم اخلاق را، به سامان رسانى.
فرمود: گذشت و بزرگوارى چیست؟ عرض کرد: درخواست کننده را پاسخ در خور، گویى و بخشنده را عطا کنى.
فرمود: آزمندى و تنگ نظرى چیست؟ عرض کرد: هزینه اندک را، ولخرجى دانى و آنچه را انفاق کرده اى، از دست رفته پندارى.
فرمود: دزدى و چپاولگرى چیست؟ عرض کرد: اینکه کم دیگران را براى خود، جویى و ناچیز خود را از دیگران، باز دارى.
فرمود: زحمت و درد سر چیست؟ عرض کرد: به دامن کسى که تو را ایمنى نبخشد، چنگ زنى و در آنچه تو را به کار نیاید، دیده دوزى.
فرمود: نادانى چیست؟ عرض کرد: پیش از توانمندى، بر موقعیّت مناسب چیزى، شتابزده بر آن بجهى و از پاسخى که دانى، خوددارى ورزى؛ پسندیده یاورى است، آن سکوتى که بیشتر جاها به یارى آید؛ هرچند سخنور باشى.
سپس امیرمؤمنان علی (ع)، رو به فرزند خود، حسین (ع) نموده، پرسید: فرزندم؛ سرورى چیست؟ عرض کرد: کارسازى، براى خویشان نمودن و جبران لغزش آنان را، بر عهده گرفتن.
پرسید: بىنیازى چیست؟ عرض کرد: اینکه آرزوهایت، کم باشد و به اندازه کفاف، خشنود باشى.
پرسید: فقر چیست؟ عرض کرد: طمع داشتن و سخت، نومید شدن.
پرسید: پستى چیست؟ عرض کرد: اینکه کسى، خود را نگهدارد و همسرش را، فرو گذارد. پرسید: حماقت و کودنى چیست؟ عرض کرد: اینکه با سرور خود، دشمنى ورزى و با کسى که بر سود و زیان تو تواناست، بستیزى.
امیرمؤمنان علی (ع)، رو به حارث اعور نموده، فرمود: اى حارث! این حکمتها را به فرزندان خود بیاموزید، زیرا آنها در عقل و دوراندیشى و تدبیر آدمى، فزونى آورند.