ناراحت نباش شوهرت هیچ غلطى نمىتواند بکند چون من در این مملکت آن قدر قدرت دارم که شوهرت را به عنوان تریاککشى به زندان بیندازم و از طرفى فکر مىکنم این تلفن از طرف هلن باشد که مستخدمه من بود ...
از : 302 تاریخ : ۵۴/۹/۳ به : عرض مىرسد موضوع : سپهبد بازنشسته پرویز خسروانى
خانمى به نام شعله با نامبرده بالا تلفنى تماس گرفت و اظهار داشت: موضوع روابط ما را فهمیدهاند. چون شوهرم مىگفت چند روز قبل خانمى به منزل ما تلفن کرده و به بهرام (شوهرم) گفته که مواظب خانمت باش چون با تیمسار (سوژه) روابط نامشروعى دارد. اغلب در زمین تنیس باشگاه تاج با همدیگر قول و قرار مىگذراند. چند بار به تنهایى به منزل تیمسار رفته و بارها به منزلى که متعلق به زاهدى است و محل عیش و عشرت است، زن تو با تیمسار به آنجا رفته است. تمام جزئیات ما را به شوهرم گفته؛ نمىدانم این زن کیست که این قدر مواظب ما است فکر مىکنم کار شهین باشد که آن روز موقعى که جلو باشگاه من سوار ماشین شما شدم، ما را دیده باشد. از آن روز به بعد بهرام به من سوءظن پیدا کرده و از حرکاتش معلوم است که خیلى ناراحت است و قبل از ظهرها به منزل تلفن مىکند تا ببیند من بیرون رفتهام یا نه. اگر خداى نکرده موضوع روابط ما را بفهمد چون لر بختیارى است حتما مرا مىکشد لذا اصلح است روز دوشنبه من به آنجا نیایم چون-مىترسم متوجه شده، مرا تعقیب کند. سوژه اظهار داشت: ناراحت نباش شوهرت هیچ غلطى نمىتواند بکند چون من در این مملکت آن قدر قدرت دارم که شوهرت را به عنوان تریاککشى به زندان بیندازم و از طرفى فکر مىکنم این تلفن از طرف هلن باشد که مستخدمه من بود و بیشتر به وضع خانه آشنا بوده و اخیرا چون زیاد مشروب مىخُورْد از خانه اخراج کردم و موقعى که به منزل من مىآمدى شما را دیده بوده و شماره تلفن بیشتر دوستان مرا مىدانست. فعلاً ناراحت نباش صلاح است که این هفته همدیگر را ملاقات نکنیم. من سه شنبه به شما تلفن مىکنم. ملاحظات : سوژه با بیشتر زنان شوهردار روابط نامشروعى دارد و از تلفن آنها چنین استنباط مىگردد که نامبرده (شعله) یکى از بازیکنان تنیس باشگاه تاج بوده که داراى شوهرى [است] به نام بهرام که بختیارى مىباشد.