ما آمادهایم برای طولانیترین و ترسناکترین شب تاریخ عالم؛ ما مژده صبحیم و آفتاب را بعد از آن شب تاریک خواهیم دید ما ایستاده و آمادهایم.
نزدیک است حادثه بزرگی که تمام پیشینیان آنرا وعده دادهاند... نزدیک است آنچه که بشریت را به انتهای راه نزدیک میکند؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم این منطقه بزرگترین رخدادها و جنایات تاریخ بشر را خواهد دید.
وقتی تمام گذشتگان و رفتگان نظارهگر وقایع غیرمنتظره و عجیب هستند وقتی شهدای تاریخ لباسهای خونین شان را بر تن میکنند و آماده میشوند برای بازگشت، وقتی عیسی پسر مریم، خود را برای مواجهه با کلیسای دروغین مسیحیت در عصر حاضر آماده میکند، وقتی ذوالفقار تیز میشود و آخرین نماز فرشتگان به امامت موعود منتظر در آسمانها اقامه میشود و وقتی عالم به مرز انفجار میرسد، واقعه نزدیک است.
حال ای عزیز! واقعه بزرگ ظهور تو را به سوی خویش میخواند؛ نه فقط تمامی آدمها را به سوی خود میخواند؛ اگر آماده باشی همراه موج آن به سوی قلب حادثه حرکت میکنی و اگر نباشی یقین کن که از بین خواهی رفت؛ اگر تمرین شرایط انتهای دنیا را نداشته باشی، نخواهی ماند؛ تا «ولی» هست، تا چند سالی قبل تاریکی دنیا ستارهای میدرخشد خود را برای آغاز تاریکی آماده کن.
بی تردید وارد نبرد نهایی خواهیم شد؛ اگر از مرگ بهراسیم کشته خواهیم شد و اگر مرگ از ما بهراسد شهید خواهیم بود؛ نامات روی شمشیرت حک شده است؛ آن را بردار و دندانهایت را به هم بفشار ... و منتظر بمان، به زودی لشگر تاریکی ما را محاصره خواهد کرد.
و تاریکترین زمان شب اندکی قبل از طلوع خورشید خواهد بود؛ تا ولی هست تا تو هستی و تا اختیار انتخاب داری جنگ را برای صلح نهایی انتخاب کن با تمامی توان در دل تاریکی خواهیم جنگید و هیچ هراسی به دل راه نخواهیم داد که ما ایستادهایم و نخواستهایم که به زنان و فرزندانمان میان خواب در دل شب حمله ور شوند و ما نیز زیر چکمههای اهریمن بیدار شویم.
ما به استقبال مرگ خواهیم رفت و آنرا در آغوش خواهیم کشید، ما آمادهایم برای طولانیترین و ترسناکترین شب تاریخ عالم؛ ما مژده صبحایم و آفتاب را بعد از آن شب تاریک خواهیم دید ما ایستاده و آمادهایم.