"ماری (لیدی) شیل" به نکته ای عجیب ولی در عین حال واقعی در رابطه با بیماری وبا در تبریز اشاره می کند. ایشان در خاطراتش می نویسد که به هنگام شیوع وبا موقعیت جالبی برای زن های طبقه ی اعیان تبریز به وجود می آید....
جامعه ایران در سالها و دهه های اخیر تغییرات بسیاری را به خود دیده است. یکی از مهمترین این تغییرات تفاوتی است که طی سالیان اخیر در نقش و جایگاه زنان در اجتماع روی داد. تا پیش از این زنان همه نقش های خود را در درون خانه ایفا می کردند. نقش هایی چون همسری و مادری و همه آنچه که در همین راستا بر عهده آنان در درون خانه گذاشته می شد؛ برخلاف امروز که آنان خارج از خانه نیز می توانند ایفای نقش کنند. نقش های قدیمی زنان باعث می شد تا زندگی برای آنان یک نواخت بود؛ چرا که تفریحاتی چون مسافرت و گردش نیز برای مردم آن زمان کمتر ممکن بود. از همین رو حتی شیوع بیماری وبا نیز می توانست برای آنان جذاب باشد:
«"ماری (لیدی) شیل" به نکته ای عجیب ولی در عین حال واقعی در رابطه با بیماری وبا در تبریز اشاره می کند. ایشان در خاطراتش می نویسد که به هنگام شیوع وبا موقعیت جالبی برای زن های طبقه ی اعیان تبریز به وجود می آید و آن ها به جای این که از وقوع وبا در شهر یا شایعه ی همه گیری آن بترسند، بر عکس با کمال خوشحالی از آن استقبال می نمودند زیرا وجود این مرض در زندگی زن های تبریزی تنوعی ایجاد کرده و برای آنان آزادی از قید اسارت در منزل را فراهم می آورد. مهاجرت به ییلاق و خروج از شهر به آن ها که از زندگی یکنواخت روزانه در منزل به تنگ آمده اند ، موقعیت خوبی ارزانی می دارد و زندگی چادر نشینی در ییلاق باعث می شود که از آزادی بیش تری برخوردار شوند، از طبیعت لذت ببرند و طعم گوشت تازه ی کباب بره را بچشند.»1
1-ریچارد گیبونز، سفرنامهی ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی، ترجمه: امید شریفی، تهران، انتشارات ایران شناسی، 1394، ص 54