یکی از ژنرالهای رده بالای تندرو بطور خصوصی برای من اعتراف کرد که دیگر نمیتواند به واحدهای خودش اعتماد کند؛ که رفتن شاه آنان را سردرگم کرده است و تحت تأثیر حرارت و اشتیاق مردم قرار گرفتهاند.
یکی از مسائلی که بر تسریع روند پیروزی انقلاب تأثیر زیادی گذاشت، موضوع فاصله گرفتن ارتش از حکومت و نزدیک شدن آن به مردم بود. ارتش مقارن با نزدیک شدن پیروزی انقلاب، به سیاست مماشاتطلبانه با مردم روی آورد و همین موضوع باعث تزلزل روحیه ارتشیان مدافع حکومت شد. هارنی, ناظر خارجی رویدادهای انقلاب در این باره می نویسد:
«دوشنبه، پانزدهم ژانویه (۲۵ دی) (1357)
کاملاً به نقطه اوج نزدیک شدهایم. یک چیز قطعی به نظر میرسد: ارتش دارد نرم میشود. از همه نقاط شهر آوای برادری واحدهای نظامی و تظاهرکنندگان به گوش میرسد؛ میخکهایی که مردم بر سر سربازان میریزند یا در لوله تفنگشان فرو میکنند. تانکهایی که پوستر آیتالله خمینی روی بدنه آنها چسبیده و حتی سربازانی که عکس آیتالله خمینی را نشان میدهند و میگویند او رهبر آنهاست. برای آنکه این وضع را با یک سیاست تندروانه به جای اول برگرداند، خیلی دیر است. در همین میان، افسران ارشد روحیه خود را از دست دادهاند. یکی از ژنرالهای رده بالای تندرو بطور خصوصی برای من اعتراف کرد که دیگر نمیتواند به واحدهای خودش اعتماد کند؛ که رفتن شاه آنان را سردرگم کرده است و تحت تأثیر حرارت و اشتیاق مردم قرار گرفتهاند.»
منبع: دزموند هارنی، روحانی و شاه، ترجمه کاوه باسمنجی و کاووس باسمنجی، تهران، انتشارات کتابسرا، 1377، صص 228- 229