هیچکدام از فرزندان جیران عمر طولانی برای ولیعهدی نداشتند اما او هیچگاه برای به قدرت رسیدن فرزندانش از پای ننشست و فرزندش امیرنظام را با نقشهای مفصل به ولیعهدی هرچند کوتاهمدت رساند.
از جیران بهعنوان پرنفوذترین زن عهد ناصری نام میبرند، او زنی کنجکاو، جسور و پرجنبوجوش و جوش بود و بهواسطه تفاوت طبقاتیاش با زنان قدرتمند حرمسرا معمولاً خود را در موقعیتهای سخت دخالت میداد و سعی میکرد تواناییهایش را بیشازپیش به رخ شاه بکشد تا بتواند نفوذ بیشتری در دربار داشته باشد.
بااینکه هیچکدام از فرزندان جیران عمر طولانی برای ولیعهدی نداشتند اما او هیچگاه برای به قدرت رسیدن فرزندانش از پای ننشست و فرزندش امیرنظام را با نقشهای مفصل به ولیعهدی هرچند کوتاهمدت رساند.
در سال ۱۲۶۸ قمری دومین پسر جیران، محمدقاسم میرزا به دنیا آمد و به زودی مورد علاقه زیاد شاه قرار گرفت. زمانی که محمدقاسم میرزا پنج سال داشت، شاه به او لقب امیرنظام داد و به فرماندهی کل قشون ایران منصوبش ساخت. پس از مرگ سلطان معین الدین میرزا (فرزند خجسته خانم تاج الدوله) ناصرالدینشاه تمایل یافت محمدقاسم میرزا را به ولیعهدی برگزیند. اما نسب غیرقاجار جیران و اینکه او همسر عقدی شاه نبود مانع عملی شدن این تصمیم بود. مقارن شوال ۱۲۷۳ چند تن از رجال معتبر از جمله مستوفیالممالک و عزیز خان مکری فهرستی از جرایم نوری تهیه کردند. جیران که میخواست نوری را وادار به پذیرش ولیعهدی پسرش کند، با آنان همدست شد و مأموریت یافت تا فهرست جرایم را به نظر شاه رساند. اما او تنها بخشی از موارد را نزد شاه افشا کرد و باقی را برای تحت فشار قرار دادن نوری تا رسیدن به توافق نهایی در خصوص ولیعهدی محمدقاسم میرزا آشکار نکرد.
پس از این واقعه نوری جیران را به باغ خود، نظامیه دعوت کرد و به او قول داد تمام تلاشش را برای ولیعهدی امیرنظام بکند. با حمایت نوری از جیران، مهدعلیا که مخالف جدی ولیعهدی امیرنظام بود از او روگرداند. سرانجام در محرم ۱۲۷۴، ولیعهدی امیرنظام رسماً اعلام شد. چندی بعد امیرنظام بیمار شد و مخالفان چنین شهرت دادند که نوری ولیعهد را مسموم کردهاست و جیران و شاه را بار دیگر به نوری بدگمان ساختند. امیرنظام تنها یک هفته پس از ولیعهدی جان سپرد و ناصرالدینشاه را در اندوه عمیقی فرود برد.
پس از این واقعه تحریکات مخالفان نوری ادامه یافت تا آنکه در بیستم محرم ۱۲۷۵ در یکی از سفرهای ییلاقی شاه، در دره سوهانک اهالی یکی از روستاها جسد مردی از بستگان جیران را برسر راه شاه قراردادند و مدعی شدند که او بر اثر ظلم میرزا آقاخان نوری مقتول شدهاست. شاه از این منظره متأثر شد و در غروب همان روز پس از بازگشت به نیاوران فرمان عزل نوری را صادر کرد.
نهایتا مظفرالدین مظفرالدین میرزا پسر شکوه السلطنه بعد از سه تن از برادرانش که به ولایتعهدی انتخاب شده بودند که همگی در خردی درگذشتند؛ در سال ۱۲۷۷ ه. ق، زمانی که چهار ساله بود، به حکومت آذربایجان منصوب شد. یک سال بعد، در ذیحجه ۱۲۷۸ ه.ق ناصرالدینشاه رسماً او را ولیعهد خود اعلام کرد.
منبع: قائم مقامی، جهانگیر، «پایان کار میرزا آقاخان نوری»، (مرداد و آبان ۱۳۴۷)