اصرار محمدرضاشاه به اضافهشدن سکانسهای دلخواه او به یک فیلم مستند، سرنوشت تلخی برای کارگردانش رقم زد.
شاه پهلوی برای اولین بار در یک فیلم تصاویری را که با بالگرد فیلمبرداری کردهاند را دید و خیلی ذوق کرد. به همین دلیل از طریق وزارت فرهنگ ایران اصرار کرد «آلبرت لاموریس» که یکی از بزرگان سینمای فرانسه بود و خیلی بااستعداد بود به ایران بیاید و با بالگرد یک فیلم (مستند) خیلی کلی درباره طبیعت و فرهنگ ایران بسازد. لاموریس هم در سال ۱۳۴۷ شمسی آمد و مستند «باد صبا» را ساخت.
اما نتیجه نهایی با وجود کیفیت هنری، مورد رضایت شاه قرار نگرفت. چون لاموریس تمایل زیادی به گرفتن تصاویری از وجوه امروزی و صنعتی ایران که برای حکومت ایران از جنبه تبلیغی اهمیت داشت نشان نداده بود. بخش عمده «بادصبا» بیشتر طبیعت و معماری کهن ایران را از زاویه دید بادی وزان و عبوری به تصویرکشیده بود.
به دستور شاه، لاموریس بر خلاف میل خود ملزم شد تا جلوههای صنعتی مدنظر او را نیز به این فیلم مستند اضافه کند. سد کرج که در آن زمان در تبلیغات حکومتی یکی از مظاهر پیشرفتهای عمرانی محسوب شده و شاه به آن تفاخر زیادی میکرد یکی از این اماکن بود. جایی برای پرواز بالگرد مکان خطرناکی به حساب میآمد.
در دوازدهمین روز از خردادماه سال ۱۳۴۹ (ژوئن۱۹۷۰ میلادی) حین فیلمبرداری از سد کرج، بالگرد به کابلهای مخصوص تمرین تکاوران برخورد و سقوط کرد. این حادثه منجر به کشتهشدن آلبرت لاموریس ۴۸ ساله و خلبان بالگرد شد. محمود نوربخش فیلمبردار ایرانی فیلم، به همراه «پاسکال» پسر لاموریس از این حادثه جان سالم به در بردند.
اصرار محمدرضاشاه به اضافهشدن سکانسهای دلخواه او به یک فیلم مستند، سرنوشت تلخی برای کارگردانش رقم زد. تاوان سوتی و بی تدبیری شاه پهلوی که درباره هنر نظر داده بود را این کارگردان نگون بخت داد.