هرچه پژوهشگران در تحقیقاتشان بیشتر پیش میرفتند، خطر برخوردشان با افراد پرنفوذی که از لحاظ حقوقی از آنها حمایت میگردید، بیشتر میشد. در حالی که دقیقا همین متنفذها باید مورد حمله قرار میگرفتند، اما این دفتر، بدون حمایت شاه، عملاً بیاثر بود
یکی از عواملی که مانع از پیشرفت در امور عقبمانده کشور در دوره پهلوی بود، موضوع نفوذ مافیا و ذینفعان در بخشهای مختلف بود. این افراد و گروهها که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از حمایت شاه برخوردار بودند، عملاً بدون حمایت او نمیتوانستند کاری از پیش ببرند.
«ضمن صحبتهایم با مأموران سابق ساواک، دریافتم که در قسمت مربوط به امنیت داخلی، بخشی وجود داشت که «دفتر نارضایتیهای مردم» خوانده میشد. رئیس سابق این دفتر، همبند من در اوین بود و بارها با یکدیگر صحبت کردیم. این شخص، لیسانسه حقوق بود و در هیچ یک از عملیات دستگیری، بازجوبی و از این قبیل، شرکت نداشت. او، به طور مثال، از تحقیقاتی برایم گفت که همکارانش در این دفتر، راجعبه افزایش مخارج زندگی، تورم، و یا کمبود مواد غذایی انجام میدادند. این پدیدهها، اغلب به طور مصنوعی، توسط سوداگران و منفعتطلبان، به وجود میآمد. او همچنین، از تحقیقات پیشرفتهای صحبت میکرد که در زمینه مسکن صورت میگرفت. این، موضعی بود که سالها قبل از انقلاب هم عملاً لاینحل مانده بود و دولت میبایست با آن روبه رو میگردید. در تمامی موارد، هرچه پژوهشگران در تحقیقاتشان بیشتر پیش میرفتند، خطر برخوردشان با افراد پرنفوذی که از لحاظ حقوقی از آنها حمایت میگردید، بیشتر میشد. در حالی که دقیقا همین متنفذها باید مورد حمله قرار میگرفتند، اما این دفتر، بدون حمایت شاه، عملاً بیاثر بود. زیرا گزارشهای محققین آن، اجباراً باید از طریق نصیری عبور میکرد.»
منبع: احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1372، ص 194