شریعتی در طرح نظریة بازگشت به خویش با اشاره به این که این نظریهای نیست که مذهبیها طرح کرده باشند، به امه سه زر، فرانس فانون، کاتب یاسین و جلال آل احمد، رهبری جنبش ضداستعماری به عنوان طراحان این نظریه اشاره کرده است.
دکتر شریعتی نیز یکی از حامیان اندیشه بازگشت به خویشتن بود. البته وی با بسیاری از منتقدان فرهنگ غربی یا غربزدگی مانند جلال آل احمد اختلاف فکری داشت. با این حال در موضوع بازگشت به خویشتن در مواردی با او همراه و موافق است:
«شریعتی در طرح نظریة بازگشت به خویش با اشاره به این که این نظریهای نیست که مذهبیها طرح کرده باشند، به امه سه زر، فرانس فانون، کاتب یاسین و جلال آل احمد، رهبری جنبش ضداستعماری به عنوان طراحان این نظریه اشاره کرده است. این نشان میدهد که تلقی وی از غربزدگی جلال، دقیقاً همین بحث بازگشت به خویش بوده است وی در ادامه، پایة علمی این سخن را بر مبنای نظریه هایدگر راجع به من یا اگزیستانس قرار میدهد، نه من مجازی، لکه منی که تاریخ و فرهنگ و سنتهای چند صد ساله را در خود دارد. وی در ادامه، از بازگشت به خویش و تفاوت یک آفریقایی در تبیین «گذشته» با یک ایرانی و تلقی او از «گذشته» بحث میکند و با توجه به تفاوتی که غربیها میان یک آفریقایی و یک ایرانی گذاشته یکی را بی فرهنگ میدانند و یکی را فرهنگ ساز، به حرکتی در غرب اشاره میکند که در صدد زنده کردن گذشته ماست. در اینجا وی به انتقاد از جریان روشنفکری ایرانی میپردازد که شیفته فرنگ شده و از فرهنگ خودی بیخبر است و این قبیل بازگشت را ارتجاع میداند.. در اینجا وی تلاش میکند فرهنگ اسلامی گذشته ایران اسلامی را از لای گرد و غبار درآورده عظمت آن را نشان دهد.»
منبع: سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، صص 245- 246