رضا خان هیچ گاه نتوانست در زمینه برخورد با مخالفان خود در شهرها و روستاها موفقیت کامل حاصل کند. چنانچه وقتی افراد در شهرها و روستاها با فرماندهان رضا خان مواجه میشدند، به آنان حمله میکردند
رضا خان از همان ابتدای روی کار آمدن، بسیاری از مخالفان محلی همچون عشایر و سایر سرکردگان را به انحا گوناگون مورد حمله قرار داد. با این حال او هیچ گاه نتوانست در این زمینه موفقیت کامل حاصل کند. چنانچه وقتی عشایر در شهرها و روستاها با فرماندهان رضاخان مواجه میشدند، به آنان حمله میکردند. این بود نتیجه سیاست تخت قاپو کردن رضاشاهی:
«من برای دیدن فرودگاه از خرم آباد خارج میشدم. یک روز با بیست و پنج سوار از شهر خارج شدم. سه کیلومتر از خرم آباد که دور شدم. آفتاب دمید. نگاهی به ارتفاعات کوههای سیاه کمر کردم، دیدم مثل اینکه صدها کلاغ در ارتفاعات کوه نشسته اند. دوربین را به چشم گذاشتم، دیدم دستهدسته مردمی آنجا مکان گرفتهاند و همین که متوجه من شدند شروع به تیراندازی نمودند. از بیرقی که من همیشه با خود حرکت میدادم، مرا شناختند و به جانب من شلیک کردند و یکی از نظامیان را با تیر زدند. چون جلو راه من درهای بود، دو نظامی را فرستادم که ببینند در آن دره هم تفنگچی کمین کرده با نه. به محض اینکه این دو نظامی برای اکتشاف رفتند، عدهای از ته دره بالا آمده به جانب این دو نظامی حمله کردند و یکی از آنها را با تیر زدند. من فوری تفنگ یکی از نظامیها را گرفته به سینه کوه دویدم و در پشت سنگی سنگر گرفتم و شروع به تیراندازی نمودم. چند نفر از نظامیها نیز به من ملحق شدند. یازده نفر از آنها را زدم...»
منبع: احمد امیراحمدی، خاطرات نخستین سپهبد ایران، غلامحسین زرگرینژاد، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی فرهنگی، 1373، صص 241- 242