شیخ فضل الله آنقدر آماج تهمت ها و انتقادات ناروا قرار گرفته است که گویی او از اساس با همه وجوه دنیای مدرن مخالف بوده است. این در حالی است که او همه آنچه را که باعث پیشرفت ایران می شد می پذیرفت و تنها با غربی شدن ایران مشکل داشت . . .
شیخ فضل الله نوری شاید با برخی از مفاهیم غربی که به اسلام ضربه می زند مخالف بود و آنان را برنمی تابید؛ اما آنچه از غرب با اسلام همراه و همگام بود را با کمال میل می پذیرفت. از جمله این ابزارهای جدید بانک بود. بانک از جمله نهادهای غربی بود که به ایران آمد و به تدریج جای خود را در کشور ما گشود . . .
در یکی از روزها به هنگامی که سیدجمال الدین واعظ درباره قرض از بیگانگان و زیانهای آن سخن می راند پیرزنی از میان جمعیت بپا خواست و گفت: «دولت ایران چرا می خواهد از دولتهای خارجی پول قرض کند؟ مگر ما مرده ایم ؟ من یک زن رختشوی هستم و به سهم خود یک تومان می دهم.» . . .