در تاریخ نمایش و تئاتر ایران، برای اولین بار اندیشه نمایش و بازی در پارکها و خانه ها به شکل خصوصی به انجام رسیده بوده بود. اما اندیشه داشتن تئاتری بسته و برای تمام فصلها و همچنین برای پذیرفتن مردم کوچه و بازار در تماشاخانه ای به نام «تیاتر ملی» محقق شد . . .
میرزاآقا تبریزی نامش به عنوان نخستین نمایشنامه نویس فارسی زبان در تاریخ تئائر ایران ثبت شده است. نام و آثار او تا مدت زیادی به غلط زیر سایه میرزا ملکم خان ناظم الدوله مانده بود. ازتولد و مرگ میرزاآقا آمار و اخبار دقیقی در دست نیست . . .
تئاتر اگرچه حوزه ای بود که از غرب وارد ایران شد اما به تدریج توانست آنچنان نگاه ها را به خود جلب کند که زبان گویایی باشد برای منتقدین سیاسی و اجتماعی. همین مسئله نیز باعث شد تا توجه مخاطبین به آن زیاد شود . . .
حکومت های دیکتاتوری با همه هنرهایی که می تواند زبان گویایی برای نقد سیاسی و اجتماعی باشند با شدت و حدت بسیار زیاد برخورد می کنند. از همین روست که در ایران عصر پهلوی نیز نمایش و تئاتر با فراز و نشیب زیادی همراه بوده است . . .
بسیاری از قالبهای هنری امروزی که در ایران رایج است، مدتها پیش از غرب وارد ایران شد و ایرانیان بر اساس هوش و استعداد ذاتی خود از آنها سود جستند. سینما و تئاتر از آن جمله اند. اما ایرانیها چگونه با تئاتر آشنا شدند؟ . . .
از جمله کسانی که در هیئت سیاسی ایران جهت عذرخواهی از مقامات روسی در ماجرای قتل گریبایدوف حضور داشتند می توان از میرزا مصطفی افشار نام برد. نویسنده سفرنامه احوالات میراز مسعود که برای نخستین بار ایرانیان را با مقوله تماشاخانه آشنا می سازد؛
بعد از ماجرای قتل گریبایدوف، روسیه تزاری در ایران، دولت روسیه سه شرط را به دولت ایران توصیه نمود: اول یکی از شاهزادگان ایرانی برای عذرخواهی به دربار روسیه اعزام شود. دوم یکی از مسببین اصلی در میان مردم اعدام شود.
یکی از راه های استعمار فرهنگی ایرانیان از دیرباز ورود هنرهای نمایشی آنهم با سبک و سیاق غربی و غیر اسلامی آن بوده است. بنا بر این شاهد آن هستیم که این امر به ویژه در دوران پس از مشروطه توسط روشنفکران غرب زده دنبال شد و در دوران حکومت دیکتاتوری رضا خان روندی رو به رشد گرفت.
وقتی مشروطه پیروز شد دوباره بساط تیاتر برپا شد و شب 14 ماه که مصادف با افتتاح دارالشورای ملی بود به افتخار ستارخان نمایش در سالن تابستانی باغ ملی برگزار شد . اما نکته جالب همه اینها آگهی های تیاتر بود . بخصوص اینکه بدانید آگهی های از تئاتر های خیریه در تبریز پیدا شده که یک هیئت آکتورال به نفع فقرای تبریز به راه انداخته است...
امشب هم در ساعت هشت از ظهر گذشته باید برویم تماشاخانه ... در ساعت هشت با امپریال پاپف و مجدالدوله توی کالسکه نشسته راندیم برای تماشاخانه ، عزیزالسلطان {ملیجک } را هم از جلو فرستادیم رفت تیاتر . این تماشاخانه را از قدیم در عده بسکویچ که حاکم اینجا بوده ساخته اند ، خوب تماشاخانه ای است ، سن خوبی دارد و پرده های خوبی دارد
یک مستندساز گفت: تدوین مستند داریوش اسدزاده بازیگر دیرپای تئاتر و تلویزیون ایران، به پایان خویش نزدیک میشود، بازیگران شاخصی مانند کشاورز، نصیریان، رشیدی، کاسبی، خمسه و... حدود 25 بازیگر جلوی دوربین آمده و از اسدزاده میگویند.