روابط در درون حکومت پهلوی بر اساس رابطه بود و افراد به واسطه آشنایی با یکدیگر، حامی هم و نیز فسادهای یکدیگر بودند. از این رو در بسیاری از موارد افراد به اشکال مختلف دست به فساد میزدند اما هیچ مرجعی جهت رسیدگی به فسادها وجود نداشت. نمونهای از این نوع رابطه را میتوان در لژ فراماسونری و در ارتباط با شریف امامی مشاهده کرد.
بسیاری از مسئولین حکومت پهلوی که از عمق نارضایتیهای مردمی آگاه بودند، جرات رویارویی مستقیم با مردم را نداشتند. علاوه بر این آنان برای مصونیت جان خود، محبور بودند همیشه با اسکورت و یا محافظان مخصوص به مکانهای مختلف رفت و آمد داشته باشند. اما جالب است که بسیاری از این مسئولین علیرغم آگاهی از نارضایتی مردم همچنان به فساد خود ادامه میدادند.
خاطرات روزانه جعفر شریف امامی : خرید وسایل ورزشی از یکی از مغازه های لندن به همراه عشرت ، صرف ناهار با علی و مرندی ، تماشای فیلم در یکی از سینماهای لندن به همراه علی و مژدهی ، تسویه حساب با هتل هیلتون ، سفر به پاریس به همراه علی و عشرت . . .
به خاک و خون کشیدن تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در 13 آبان 57 در روزهای آخر زمامداری شریف امامی از تمام جنایات او سهمگینتر بود. در پی این اتفاق دکتر قاضی وزیر علوم استعفا داد و دکتر شیبانی رئیس دانشگاه هم هجوم نظامیان به دانشگاه را شدیداً محکوم کرد.
اشرف پهلوی، خواهر جنجال آفرین محمدرضاشاه که در دوران سلطنت وی دردسرهای زیادی برای شاه ایجاد نمود؛ با اصرار بر محمدرضا وی را مجبور به تاسیس بنیاد اشرف پهلوی نمود. طبق رسم آن زمان که هر بنیادی برای پیشبرد امور ریاستش با شاه بود . . .