قیام سی تیر را باید از یکسو نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار آورد چرا که در این مقطع تقابل علنی مردم با دیکتاتوری پهلوی به شکلی علنی و برای اولین بار خود را نشان داد. اقدامی که در ادامه به رغم کودتای 28 مرداد و شکست نهضت ملی در نهایت به انقلاب اسلامی ایران ختم شد. کیانوری درباره تعداد کشته شده های حزب توده در این قیام می گوید . . .
به نظرم میرسد قرار بود نهضت به شکست کشیده شود، چون هر کس، هر قدری هم اطلاعات سیاسی داشت میدانست وزارت دفاع پستی نبود که شاه به کس دیگری بدهد و عملاً خودش را خلع سلاح کند! مصدق خیلی خوب میدانست درخواست این پست، رویه معمول نیست. قبلاً هم پیش از آن که وزرایش را انتخاب کند، از مجلس تقاضای شش ماه اختیارات کرده بود.
آیتالله کاشانی معتقد بود گرفتار قحطالرجال هستیم و در شرایط فعلی چارهای جز این نداریم که دکتر مصدق را نگه داریم تا نهضت ملی ما نابود نشود. بماند که در آن یک سال اول دکتر مصدق حقیقتاً نقش خودش را خیلی خوب بازی کرد و به همین دلیل آیتالله کاشانی تمام آبرو و حیثیت خود را برای دفاع از او خرج کرد. تمام همت آقا این بود که قوام را ساقط کند.
مراسم افتتاح خانه ملت که آقای کاشانی آن را افتتاح کرد. یادم نیست ماجرا از چه قرار بود، فقط یادم هست که جمعیت زیادی به آنجا آمده بودند. دکتر مصدق مرا از خانه آقای کاشانی میشناخت و هر وقت به منزل ایشان میآمد، خیلی با من گرم میگرفت. آن روز هم وقتی دید جمعیت زیاد است و من آن وسط گیر افتادهام، دستم را گرفت و بالا برد و کنار خودش نشاند. عکس مال آن موقع ...
وزیر مختار ایران شدیداً بر این امر پا فشاری میکرد که بریتانیا تلاش میکند رئیسالوزراهای وطنپرست را یکی پس از دیگری از سر راه بردارد تا بتواند کابینهای را سرکار بیاورد که خواستههای ایشان را در ایران عملی سازد. وزیرمختار اضافه کرد که رئیسالوزرا در تلگرامی به وی اعلام کرده است که اوضاع در ایران روز به روز وخیمتر و خطرناکتر میشود.
در 5 مرداد 1300 پسیان وقتی اوضاع را خطرناک دید، با کمک نیروهای خود تمامی مراکز اداری و دولتی و نظامی وانتظامی خراسان را به تصرف درآورد. قوام السلطنه نیز درصدد سرکوب پسیان برآمد و قزاقهای مسلح را با جلب موافقت رضاخان به خراسان روانه کرد. علاوه بر نیروی قزاق، قوام که قبلاً خود حاکم خراسان بود و روابط صمیمانهای با خوانین خراسان داشت، به آنان نیز دستور ...
پس از اثبات حقانیت ایران در دادگاه لاهه در خصوص ملى شدن صنعت نفت ، دولت محمد مصدق بر تمامى مشکلات داخلى و خارجى با همراهى مردم و رهبرى آیت الله کاشانى فائق آمد و على رغم همه مشکلات اقتصادى ، آیت اله کاشانى مردم را همراه و همگام دولت نگاه داشت . مصدق که در صدد آن بود بر اختیارات خود بیفزاید خواستار عهده دار شدن وزارت جنگ شد.
ملت ایران که در آن برهه رایحه آزادی، جانشان را نواخته بود، حاضر به تمکین و بازگشت به وضعیت پیشین نبود. کسانی که با خرید اوراق قرضه از مال خود گذشته بودند، این بار برای تثبیت و حفظ دستاوردهای نهضت، جان بر سر قیام گرو نهادند و با خون خود مهر تأییدی بر سند آزادگی ملت شریف ایران زدند.
پس از آن که آیت الله کاشانی متوجه شد مزدوران استعمار و استبداد تصمیم گرفته اند با شرارت و خونریزی تمام, نهضت را به شکست بکشانند و با ایجاد فضای وحشت و اضطراب, همه را بترسانند, به تنهایی به مقابله با استعمارگران و عوامل داخلی آن ها به پا خاست و مردم مسلمان ایران را برای آفریدن حماسه ای دیگر فرا خواند.