ساختار قدرت سیاسی در عصر پهلوی دوم (از فـردای کـودتای ٢٨ مـرداد سال ١٣٣٢) به طور کلی حکایت از ساخت آمرانه ای می کرد کـه شخص محمدرضاشاه تمامی قدرت را به تنهایی در رأس هرم در اختیار خود داشت و به بازیگر اصلی عرصه سیاست و اجتماع در کـشور تـبدیل شـده بود.
مراوده تجاری ایران با کشورهای غربی در دوران پهلوی کاملاً یکطرفه بود. وضع به گونه ای بود که درآمدهای هنگفت حاصل از فروش نفت گاه برای خرید ادوات نظامی گران قیمتی هزینه می شد که پس از مدتی به دلیل نداشتن وسایل و لوازم یدکی زمین گیر می شدند. اسدالله علم در یادداشتهای روزانه خود در تاریخ 27 فروردین سال 1352 در این رابطه می نویسد . . .
در زمان پهلوی آنچه باعث نزدیکی به دربار و شخص شاه می شد، نه کارآمدی و شایستگی فردی؛ بلکه میزان اغراق و تملق گویی بود. این رو اطرافیان شاه تلاش می کردند در این راه گوی سبقت را از اطرافیان خود بربایند و خود تملق گویی ارشد، باشند. یکی از مصادیق این شیوه و حربه را در ادامه مرور می کنیم . . .
شاه ایران از منظر اخلاقی به واقع فردی فاسد بود. در حالی که رهبران می بایست الگوی جامعه باشند، او بی اخلاقی را به منتهای درجه خود رسانده بود. به عنوان مثال در همه سفرهایش کسانی بودند که مسئول زن بارگی او بر عهده داشتند. همین مسئله دامن فساد را از شاه به رجال سیاسی و نظامی دیگر نیز می کشاند . . .
نامه رسمی نصرت الله معینیان رئیس دفترمخصوص محمدرضاپهلوی به امیرعباس هویدا نخست وزیر مبنی برابلاغ فرمان انتصاب ارتشبد فریدون جم به سمت سفیرمحمدرضاپهلوی در مادرید
پروین غفاری که کتاب خاطراتش در سال 1368 منتشر شد گوشه هایی از عصر تاریک سلطنت پهلوی را افشا کرده است. بنا به روایتهای مختلف از جمله روایت غفاری محمدرضا پهلوی چنان در منجلاب تباهی اخلاقی غوطه ور شده بود که حتی پس از فرار از کشور در دی ماه 1357(به موقع اقامت در پاناما) مانوئل نوریه گا رئیس گارد ملی پاناما را به قوادی واداشته و از او می خواهد تا ترتیب ...
هنگامی که محمدرضا پهلوی در ساعت 9 صبح 27 ژوئیه 1980 مرد، فرح و دخترش فرحناز، فریده دیبا، اشرف پهلوی و اردشیر زاهدی نظارهگر مرگ او بودند. جنازه او در تابوتی و بر روی یک عراده توپ قرار داده شده بود و تا پنج کیلومتر را از بیمارستان تا مسجد الرفاعی کشیده شد.
تجمل گرایی یکی از آفت هایی بود که دربار پهلوی و به ویژه پهلوی دوم در آن غوطه ور بود، و این نوکیسه گان که با پول مردم به سرمایه ای عظیم دست یافته بودند و سرمایه کشور را از آن خود می دانستند از هیچ اسرافی چشم پوشی نمی نمود.