داستان ازدواج شهناز تنها دختر محمدرضاشاه از فوزیه با اردشیر زاهدی شنیدنی است. شاه در نظر داشت دخترش را برای ملک فیصل پادشاه جوان عراق نامزد کند و مقدمات امر هم ظاهراً فراهم شده بود، که در این بین داستان عشق و عاشقی شهناز با اردشیر زاهدی، فرزند فضل الله زاهدی پیش آمد . . .
یکی از همین روزها در موقع اسکی، در یکی از پیست های سخت سنت موریس، سرخیل]محافظ خاندان سلطنتی[ می بیند که دو نفر مستقیم و با سرعت زیاد به طرف فرح می آیند. او با از خودگذشتگی زیاد می رود و راه آنها را سد می کند...
اصلاً انتظار نداشتم مصدوم امروز ما یک دختر بچه 10 ساله باشه؛ با تمرکز کارها را انجام دادم و راه هوایی را باز کردیم؛ خون تمام لباسهامون را گرفته بود، بوی خون تو کابین پیچیده بود، لحظههای دردناکی بود.