یکی از اشتباهات مصدق که باعث شکست او ودر نهایت کودتا علیه او شد، عدم پیشبینی و درک درست از وضعیت اقتصادی کشور بود. مصدق تصور میکرد، اداره کشور بدون نفت بسیار آسان است و از راههای جایگزین میتوان اقتصاد را نجات داد. همچنین او میپنداشت که انگلیس به نفت ایران وابسته است و مجبور است دیر یا زود با مصدق سازش کند، اما اینگونه نشد.
انگلیس در دوران سیطره خود بر ایران همواره مدعی پرداخت منصفانه حق و حقوق ایران از نفت بود. این کشور با تهیه گزارشهای دروغین همواره بر این موضوع تاکید داشت. جالب آنکه این کشور برای اثبات ادعای خود از برخی دروغهای اقتصادی مانند عدم بحران اقتصادی در ایران نیز استفاده میکرد
اسدالله علم همه چیز را در آرامش میدید و معتقد بود که وضعیت مملکت در کمال مطلوب است. علیرغم اینکه در دهه 50 نارضایتیها به شکل مسلحانه درآمد، با این حال باز هم به زعم علم، همه چیز تحت کنترل و آرامش بود