روزنامۀ اطلاعات فردای آن روز در خبری نوشت: «ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه صبح دیروز هنگامی که آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب نماینده امام در فارس و امام جمعه شیراز از منزل خود واقع در پشت مدرسه علمیه خان، قصد رفتن به میعاد هفتگی یعنی مسجد جامع را داشت، در پیچ دوم منزلشان بر اثر انفجار بمبی قوی، ایشان و پاسداران همراهشان، چند تن از اعضای دفترشان و خانوادهشان و ...
در سال ۱۳۳۳ در اصفهان متولد شد و سرودن شعر را از دهه پنجاه آغاز کرد . از او پنج مجموعه شعر چاپ شده و دو مجموعه نیز آماده چاپ دارد . کتاب رویاهای کاغذی ام نیز در برگیرنده گزیده شعرهای اوست . کتاب کنار جاده بنفش کودکی ام را دیدم جایزه شعر کارنامه را از آن خود کرد
جنگ اسرائیل علیه غزه که تاکنون به کشتار کودکان و مردم بی گناه این منطقه انجامیده است با حمایت صریح مقامات امریکایی انجام می شود. این روزها غزه به قفسی می ماند که از هر سو اسرائیل بمب های خود را که توسط کشورهای غربی در اختیارش قرار گرفته است بر سر مردم بی گناه آن فرو می ریزد.
تخلص او در اشعارش «آذرباد» بود و در شعرهایش میتوانیم تاثیر از سهراب سپهری و فروغ فرخزاد را نگاه کنیم. او حتی یکی از شعرهایش را تقدیم به سهراب سپهری کرده بود.
در همین زمان یعنی 1331 وی که در سال آخر دانشسرا بود به پیشنهاد پدرش شروع به ترجمه کتاب ابوذر (نوشته عبدالحمید جوده السحار) می کند . در اواسط سال 1331 تحصیلات علی در دانشسرا تمام شد و پس از مدتی شروع به تدریس در مدرسه کاتب پور احمدآباد کرد و همزمان به فعالیتهای سیاسیش ادامه داد. کتاب «مکتب واسطه» نیز در همین دوره نوشته شده است .
شیرین عبادی که در گذشته برنده جایزه صلح نوبل شده است یکی از افرادی است که همواره در بزنگاهها و حوادث جهانی سکوت می کند. بسیاری جایزه عبادی را جایزه سیاسی و سکوت در برابر جنایتهای غرب قلمداد می کنند.
در طول سالهایی که دیوار برلین برپا بود ۱۲۵ نفر در پای آن کشته و حدود ۲۰۰ نفر نیز به شدت مجروح شدند. اولین قربانی فرار از دیوار برلین جوان ۲۴ سالهای بود که در تاریخ ۲۸اوت سال ۱۹۶۱ قصد فرار به برلین غربی را داشت.
اسماعیل برای به دست آوردن همسر محبوب خود حاضر نشد یک وجب از خاک ایران را به سلطان سلیم تسلیم کند و آن چنان که گفته شده از غم فراق دوری همسر خویش در سن سی و پنج سالگی درگذشت. پس از وی فرزند وی شاه طهماسب اول به پادشاهی ایران رسید
علی کریمی که در جام جهانی حضور نداشت تصمیم گرفت که بعد از مدت ها از فوتبال کناره گیری کند او کفش هایش را آویزن کرد و به گفته خودش بنا دارد که در زمینه مربی گری فوتبال به فعالیتش در این رشته ورزشی ادامه دهد.
تصویر جالبی از یک کشیش در حال مزه کردن و تست آبجو ؛ برای پر کردن جامش در زیر زمین کلیسا و آماده شدن برای گرفتن روزه .نسخه خطی مربوط به 800 سال پیش (قرون وسطی) ، کتابخانه بریتانیا، Sloane 2435, f.
"مصطفی کمال آتاترک" در حال معرفی حروف لاتین، پس از تغیر رسم الخط ترکیه از عربی به لاتین20 سپتامبر 1928 پس از این که تصمیم گرفته شد الفبای لاتین در ترکیه جای الفبای عربی را بگیرد ، این کشور تا مدتی تبدیل به یک مدرسه عمومی بزرگ شده بود و هرکس که قادر به تدریس الفبای لاتین بود داوطلبانه به این کار پرداخت
پس در نزد ما منزل کرد و بود تا آنکه برگشتیم به وطن خود کاظمین و سه سال مهمان ما بود . پس روزی به من گفت : (( سینه ام تنگ شده و صبرم تمام گشته و به تو حاجتی دارم و پیغامی نزد والد معظم تو .))
دو کبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یکدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . ...
داستان توقف این خودروها و ترافیک ۷۰ ساله ی آن ها در جنگل های بلژیک به جنگ جهانی دوم برمی گردد، زمانی که سربازان آمریکایی« مالکان اصلی این خودروها » قصد بازگشت به ایالات متحده را داشتند .این بازگشت می بایست با کشتی انجام می شد، طوری که شرایط لازم برای حمل این خودروها مهیا نبود چراکه هزینه حمل آنها 3 برابر هزینه اصلی خودرو در می آمد.
دربارۀ ظاهر «سلاسی» گفتهاند که او لاغراندام و تکیده بود: «در تختی جادار از چوب گردوی کمرنگ میخوابیدند. چنان خرد و نحیف بودند که به دیده نمیآمدند؛ لای ملافهها گم میشدند. در پیری از این هم کوچکتر شدند.
ترس هم من را گرفته بود که اینها چه کار میخواهند بکنند، یکوقت دیدم یک جوانی زیر غُل و زنجیر، قیافهای شبیه مردم همدان داشت، آوردند. یک سفره چرمی هم پَهْن کردند، او را نشاندند روی سفره چرمی و کسی با یک ضربت گردنش را زد، آن مجمع که داغ بود گذاشتند روی گردن اینکه خون بیرون نیاید، غُل و زنجیرها را هم باز کردند این ...