۰
plusresetminus
ترویج «عرب ستیزی» به بهانه حمایت از دو نوجوان مظلوم ایرانی

آب در آسیاب دشمن نریزیم

ترویج روحیات نژادپرستانه «ضد عرب» هرچند آثار و پیامدهای گوناگونی را هم در سطح جامعه ایرانی و هم در سطوح فراملی(اعم از منطقه ای و جهانی)، به همراه داشته، لکن یکی از این پیامدها که در ادامه به تشریح آن پرداخته ایم از اهمیت بیشتری در مقایسه با دیگر آثار برخوردار است. با توجه به نوع رابطه میان «نژاد عرب» و «اسلام سنی» از یکسو و «نژاد ایرانی» و «اسلام شیعه» از سوی دیگر ترویج «ایرانی» در برابر «عرب» و «شیعه» در برابر «سنی»، دو پیامد آشکار ترویج «عرب ستیزی» توسط «ایرانیان شیعه» خواهد بود.
آب در آسیاب دشمن نریزیم
جوان و تاریخ- شهاب الدین سینائی

 

خبر «تجاوز دو مامور سعودی به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده»، آنچنان تاسف برانگیز و دردآور بود که پس از انتشار و تائید رسمی خبر از سوی وزارت امورخارجه در اندک زمانی موجی فراگیر از اعتراض مردم و مسئولان ایرانی را به راه انداخت. شدت اعتراضات تا بدانجا رسید که تعدادی از مردم در روز 22 فروردین با حضور در مقابل سفارت دولت عربستان سعودی خواستار قطع روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با این دولت شدند. در کنار موضع گیری های رسمی صورت پذیرفته ازسوی مقامات که غالباً از دریچه رسانه های رسمی منعکس شد، توده های مردم نیز به انحاء گوناگون این اقدام شنیع و در عین حال مشکوک ماموران سعودی را مورد شماتت قرار دادند. در این میان شبکه های اجتماعی بستر اصلی ابراز عقیده مردم عادی را تشکیل دادند.
اعتراض مردم به این اقدام حیوانی به اشکال مختلف و به طور طبیعی صورت پذیرفت لکن برخی رفتارها و اعتراضات خاص چندان «عادی» و «طبیعی» به نظر نمی رسد. ترویج وسیع روحیات «عرب ستیزانه» از جمله موضوعات مشکوکی بود که به گونه ای هدفمند طرح و در حدی وسیع در این شبکه ها انتشار یافت. با سنجشی ابتدایی به نظر می رسد که ترویج این روحیات نژادپرستانه کاملاً هدایت شده و در راستای برخی منافع مشخص صورت پذیرفته است. این موضوع آنگاه بیشتر خودنمایی می کند که بدانیم بر اساس نظرسنجی های صورت پذیرفته نهادهای رسمی کشورمان، بسیاری از شخصیتهای برجسته جهان عرب در دنیای معاصر از جمله «سید حسن نصرالله» از محبوبیت فوق العاده ای در میان اقشار گوناگون ایرانی برخوردارند. و مهمتر از همه باتوجه به علقه های مثال زدنی مذهبی ملت ایران و ارادت بی مثال ایرانیان به خاندان اهل بیت(علیهم السلام)، این موضوع بسیار مشکوکتر به نظر می رسد. پاسخ به دو سوال اساسی می تواند راهگشای این مسئله باشد:
اول) ترویج روحیات عرب ستیزانه چه پیامدهایی دارد؟
ترویج روحیات نژادپرستانه «ضد عرب» هرچند آثار و پیامدهای گوناگونی را هم در سطح جامعه ایرانی و هم در سطوح فراملی(اعم از منطقه ای و جهانی)، به همراه داشته، لکن یکی از این پیامدها که در ادامه به تشریح آن پرداخته ایم از اهمیت بیشتری در مقایسه با دیگر آثار برخوردار است. با توجه به نوع رابطه میان «نژاد عرب» و «اسلام سنی» از یکسو و «نژاد ایرانی» و «اسلام شیعه» از سوی دیگر ترویج «ایرانی» در برابر «عرب» و «شیعه» در برابر «سنی»، دو پیامد آشکار ترویج «عرب ستیزی» توسط «ایرانیان شیعه» خواهد بود. البته این بدان معنا نیست که تمام اعراب «مسلمان سنی اند» و تمام ایرانیان «مسلمان شیعه» بلکه باتوجه به غلبه اسلام سنی در میان اعراب و اسلام شیعی در میان ایرانیان غالباً از این نوع تقسیم بندی استفاده شده و ایرانیان به عنوان نماد قدرت و صلابت شیعه در برابر اعراب غالباً اهل تسنن قرار می گیرند. ناگفته پیداست که هرگونه اقدام در راستای ترویج روحیات «عرب ستیزانه» و «ایران گرایانه» تشدید شکاف میان جهان اسلام و به مخاطره افتادن آرمان «وحدت اسلامی» را در بر خواهد داشت.
دوم) چه کسانی از این پیامد نفع می برند؟
با مروری گذرا بر تاریخ پر فراز و نشیب جهان اسلام می توان پاسخی درخور و مستند را برای این پرسش اختیار کرد. نکته دارای اهمیتی که در اینجا باید مورد توجه و تدقیق قرار گیرد آنست که «تمدن اسلامی» به حسب قدرت تاریخی خود همواره چالشی اساسی برای دیگر تمدنها به ویژه تمدنهای غالب به شمار آمده است. بر این اساس تمدنها و کشورهای غالب همواره در تلاش برای محدود نمودن و حتی فروپاشاندن این تمدن خفته بوده و هستند. موضوعی که بارها ازسوی اندیشمندان غربی مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. در همین رابطه «آرنولد توین بی»  در سال 1949مسیحی در کتاب خود با عنوان «تمدن در بوته آزمایش»، تحقق واقعه ای از دل جهان و تمدن اسلام که تمدن بشری را دگرگون خواهد ساخت، هشدار داده بود. او در این رابطه می نویسد: «اسلام خوابیده است. با این حال باید این امکان را مد نظر داشته باشیم که اگر روزی پرولتاریای جهان (مستضعفین) بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزند و خواستار یک رهبر ضد غربی شوند، این خفته بیدار خواهد شد. بانگ این شورش ممکن است در برانگیختن روح نظامی اسلامی اثر محاسبه ناپذیری داشته باشد. اگر وضع به همین منوال پیش رود، اسلام بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام خواهد کرد.» هرچند این پیش بینی 40 سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته بود لکن بدون تردید با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، رخت عینیت برتن کرده است. همانگونه که پیداست غرب در معنای کلی خود به عنوان یک تمدن از هرگونه گسترش شکاف در امت اسلامی استقبال خواهد کرد. بنا به شواهد و قرائن متقن اصل معروف «تفرقه بنداز و حکومت کن» مورد تاکید بریتانیای جهانخوار بیش از هر جا در ممالک اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس ایالات متحده، انگلیس، رژیم صهیونیستی و اساساً تمام دولتهایی که در مجموعه «تمدن غرب» قابل تعریف اند را باید ازجمله منتفعین ترویج روحیات عرب ستیزانه به شمار آورد.
فرجام سخن
همانگونه که اشاره شد ترویج روحیات عرب ستیزانه که در روزهای اخیر و به بهانه حمایت از نوجوانان مظلوم ایرانی شدت یافته است بیش از هرچیز به آرمان امت واحده اسلامی لطمه وارد خواهد نمود. بی دلیل نیست که همزمان با آغاز این موج «دستی نامرئی» به هدایت آن پرداخته و بدون تفکیک قائل شدن میان «اعراب وهابی پیرو اسلام آمریکایی» با «اعراب سرافراز پیرو اسلام ناب محمدی»، جریان امور را به سوی هدفی خاص و مشخص پیش می برد. باتوجه به پیوندهای وهابیت و خاندان آل سعود با رژیم صهیونیستی و انگلیس خبیث به نظر می رسد در دوران کنونی بسیاری از این رفتارها اتفاقاً از ائتلاف شوم این دو نشات گرفته است. باتوجه به تسلط بی قید و شرط رژیم صهیونیستی بر شبکه های اجتماعی ای چون «فیس بوک»، «وایبر»، «اینستاگرام»، «گوگل پلاس»، «واتس آپ»، و . . . ، این موضوع بیش از پیش جای تامل دارد. نکته پایانی آنکه آگاهی مردم مسلمان ایران در این رابطه بی تردید نقشی اساسی در خنثی شدن این فتنه ایفا خواهد نمود. فتنه ای که در صورت گسترش گریبان تمام امت اسلام از جمله ایران اسلامی را خواهد گرفت

.
پی نوشتها



https://www.cafetarikh.com/news/20791/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما