نادر شاه افشار در سفری در معرض خطر قرار گرفت، یکی از صاحب منصبان، خود را سپر بلای شاه کرد و جانش را نجات داد. پس از آن شاه وی را به حضورش خواند و از او پرسید: چرا خود را در پیش من جای دادی؟
جوان و تاریخ- کشکول
نادر شاه افشار در سفری در معرض خطر قرار گرفت، یکی از صاحب منصبان، خود را سپر بلای شاه کرد و جانش را نجات داد. پس از آن شاه وی را به حضورش خواند و از او پرسید: چرا خود را در پیش من جای دادی؟
صاحب منصب گفت: برای آنکه شما آسیب ندیده و زنده بمانید.
نادر خشمگین گفت: آیا تو من را ترسو و ضعیف می دانی؟
سپس امر کرد آن بیچاره را فورا خفه کردند.1
پی نوشت ها:
1- به نقل از: احلی من العسل، غلامعلی حسینی، انتشارات مفید، دی ماه 1372، جلد اول