خاخامهایی مثل اسحاق راینس و مایر بار ایلان نهضت صهیونیسم مذهبی را بنا نهادند، زیرا معتقد بودند حرکت اصلی جنبش میتواند آئین یهود را از آموزش و فعالیتهای مکتب صهیونیسم حذف کند.
نویسنده در کتاب «صهیونیستها چه اعتقادی دارند؟» تلاش دارد تا مخاطب را با زوایای مختلف پیدایش صهیونیسم، آشنا سازد.
این کتاب دارای پنج فصل و بخشهایی همچون «تعمق میان اهریمنسازی و فانتزی»، «آیا تاریخ یهود پایان یافته بود؟»، «پناهندگی و آزار و اذیت در اروپای شرقی»، «تجربه زندگی در اروپای غربی»، «پیدایش صهیونیسم»، «دین و مسئله هویت»، «چپ اروپایی و راست مسیحی» و «وقایع بر اساس زمانبندی» است.
یکی از بخشهای فصل سوم کتاب «صهیونیستها چه اعتقادی دارند؟» به «تعالیم صهیونیسم چه بود؟»، اختصاص دارد که در ذیل بخشی از آن را میخوانید:
صهیونیسم هیچگاه یک مکتب یکپارچه نبود و بهتر آنست که درباره طیف متنوعی از صهیونیسم صحبت کنیم. نظر عمومی هرزل از صهیونیسم از همان بدو حرکت، گرایش به مکتبهای متنوع ایدئولوژیکی بود، مکتبهای صهیونیسم مارکسیستی و اولین مکتب کیبوتیسم (مزارع اشتراکی در اسرائیل) از این قبیل بودند.
در واقع آنها خود را بخشی از صهیونیست جنبش انقلابی روسیه میدانستند. پیروان دیگر مکاتب اشکال مختلف ایدتولوژیکی را رد میکردند و خود را با مکتب فکری «احترام به خود» تولستوی که توسط گوردون و کشاورزان تبلیغ میشد متصل میکردند.
خاخامهایی مثل اسحاق راینس و مایر بار ایلان نهضت صهیونیسم مذهبی را بنا نهادند، زیرا معتقد بودند حرکت اصلی جنبش میتواند آئین یهود را از آموزش و فعالیتهای مکتب صهیونیسم حذف کند. بنابراین، شعار خود (سرزمین اسرائیل برای مردم اسرائیل، بر اساس تورات اسرائیل) را مطرح نمودند.