۰
plusresetminus
نهاد مذهب و به تَبع آن عالمان مذهبی، از گذشته‏ های دور در ایران نقش ویژه‏ای را ایفا کرده است تا جایی که به اعتقاد یکی از ایران شناسان، «آنچه که انسجام جامعه را حفظ می‏کرد، اسلام بود». از آغاز قرن دهم شمسی این نقش به اسلام شیعی واگذار شد و در این راستا روحانیت محور ارتباطی بین مذهب و مردم قرار گرفتند و کارویژه‏هایی مانند «تصدی موقوفات، مدارس دینی، محاکم شرعی و برخی امور دیوانی و دفتری»،به این نهاد واگذار گردید. همچنین از آن جایی که روحانیت تشیع، امر حکومت و دخالت در سیاست را دور از صلاحیت ذاتی خود نمی‏داند، در نظام سیاسی نیز نقشی برای خود قائل است، چه آن‏که «از لحاظ نظری ریشه قدرت روحانیت شیعه را باید در اندیشه امامت و غیبت امام آخر(عج ) و نیابت عامه علما در دوران غیبت جُست». لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، ولی فقیه مسئولیت هدایت و مدیریت جامعه اسلامی ایران را بر عهده گرفت.
ولایت فقیه؛ از تعهد تا تخصص(1)
نهاد مذهب و به تَبع آن عالمان مذهبی، از گذشته‏ های دور در ایران نقش ویژه‏ای را ایفا کرده است تا جایی که به اعتقاد یکی از ایران شناسان، «آنچه که انسجام جامعه را حفظ می‏کرد، اسلام بود».  از آغاز قرن دهم شمسی این نقش به اسلام شیعی واگذار شد و در این راستا روحانیت محور ارتباطی بین مذهب و مردم قرار گرفتند و کارویژه‏هایی مانند «تصدی موقوفات، مدارس دینی، محاکم شرعی و برخی امور دیوانی و دفتری»،به این نهاد واگذار گردید. همچنین از آن جایی که روحانیت تشیع، امر حکومت و دخالت در سیاست را دور از صلاحیت ذاتی خود نمی‏داند، در نظام سیاسی نیز نقشی برای خود قائل است، چه آن‏که «از لحاظ نظری ریشه قدرت روحانیت شیعه را باید در اندیشه امامت و غیبت امام آخر(عج ) و نیابت عامه علما در دوران غیبت جُست». لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، ولی فقیه مسئولیت هدایت و مدیریت جامعه اسلامی ایران را بر عهده گرفت.  اصل پنجم قانو ن اساسی نیز ولایت  فقیه را به عنوان یک خصیصه ممتاز نظام اسلامی شناخته است که طی آن در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) در جمهوری اسلامی ایران، ولایت امر و امات امت بر عهدهی فقیه عادل و با تقوا ، آگاه به زمان ، شجاع ، مدیر و مدبر می باشد. از اینرو با توجه به آموزه های دین اسلام در امر زمامداری و حکومت داری جامعه اسلامی، رهبر از مسئولیت مدیریتی حساس و زیادی برخوردار است ؛ چرا که جامعه ای اسلامی همواره به دلیل ویژگی هایی همچون عدالت خواهی، ظلم ستیزی، مبارزه با استکبار و طاغوت و همواره با چالش ها و بحران های پیچیده و فراوانی نسبت به سایر جوامع مواجه می باشد. امروزه ما شاهد آن هستیم که استکبار جهانی به سر کردگی آمریکا و صهیونیسم بین الملل حملات زیادی را به قصد نابودی و براندازی نظام جمهوری اسلامی طرح ریزی و اجرا می کند و این موضوع مسئولیت رهبر جامعه اسلامی را در غلبه بر بحران ها و هدایت جامعه را سنگین­تر  می کند. در واقع ولی فقیه به عنوان رهبرنظام اسلامی و ولی امر مسلمین جهان شناخته می شود و دارای نقشهای متعددی همچون رهبری مسلمانان، مدیریت بحران ، نقش وحدت و ایجاد روحیه، انگیزه و امید درمیان مسلمانان جهان، تلاش برای تحقق اهداف دین و استقرار احکام اسلامی،تلاش برای ایجاد زمینه رشد علمی در جامعه و استقرار امنیت پایدار در جامعه می باشد.

با مروری بر تحولات انقلاب های بزرگ دنیا به روشنی می توان دریافت که رهبران انقلاب سه نقش بسیار مهم را ایفاء می­نمایند؛ اول اینکه رهبر به عنوان ایدئولوزی انقلاب وظیفه تفسیر و تبیین اهداف انقلاب را به عهده دارد . دوم اینکه رهبر به عنوان فرمانده انقلاب،وظیفه بسیج جامعه و مدیریت و هدایت آن را در چارچوب ایدئولوژی و اهداف انقلاب را دارد. و نهایتأ رهبر به عنوان ناخدای نظام، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در جهت حفظ وحدت و همبستگی ملی، مهار و دفع جریانهای داخلی و خارجی منحرف و ضد انقلاب و مدیریت بحران های پیش آمده را به عهده دارد . از آنجائی که یکی از دلایل به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و نقطه تمایز انقلاب ایران با سایر انقلاب ها، نحوه رهبری و مدیریت آن بود ؛ که در یک مسیر تدریجی رو به شتاب،رهبری بلامنازع انقلاب،به شکلی بارز و برجسته در شخص امام خمینی ( ره ) منتشر شد. بدون شک اگر درایت و هوشمندی حضرت امام ( ره ) چه در جریان مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی و هم در جریانتحولات سیاسی بعد از انقلاب، نبود ، این انقلاب به ثمر نمی رسید و جایگاه واقعی خودش را در عرصه بین المللی پیدا نمی کرد.

بعد از رحلت ملکوتی حضرت امام ( ره ) از سوی مجلس خبرگان سکان هدایت کشتی انقلاب به دست مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای واگذار شد. بعد از رحلت حضرت امام ( ره ) و آغاز رهبری آیت الله خامنه ای، جمهوری اسلامی ایران با مسایل و مشکلات مختلف و پیچیده ای رو به رو شد. ایشان به گونه­ای تحولات داخلی و خارجی،مسایل حکومتی و مطالبات مردم را هدایت و کنترل نموده که جمهوری اسلامی ایران امروزه جایگاه شایسته ای را در میان ملت ها و دولت ها به خود اختصاص داده و توطئه های دشمنان و ایادی انها را خنثی نموده است. امام خامنه ای با رهبری مقتدرانه ی خود توانستند کشور را از تمامی فراز و نشیب ها عبور دهند. در حقیقت باید گفت که رهبری امام خامنه ای را نیز باید در همان مسیر و در ادامه همان شیوه­ی رهبری حضرت امام(ره) تعریف و تحلیل نمود. به عنوان  مثال ایشان در حوزه سیاست خارجی از سه وجه عزت،  حکمت و مصلحت نام می برند و در سیاست داخلی مثلث عزت ،رحمت و اقتدار را می سازند و با گذشت 20 سال از رهبری مدبرانه ی ایشان،ما شاهد حرکت ها و پیشرفت های چشمگیری در حوزه علوم و فناوری در شاخه های پزشکی،فناوریهای هسته ای ، فضایی و .. هستیم.

در واقع ولایت مطلقه فقیه، میراث گرانبهاى امام خمینى و روح و هویّت انقلاب اسلامى است. امروزه، این نظریه، تنها یک نظریه سیاسى و فقهى در کنار دیگر نظریه ها نیست، بلکه جوهره نظام اسلامى و محور قانون اساسى است. مشروعیت قواى سه گانه مقنّنه، قضائیه و مجریه نیز ، بستگى به آن دارد. امام راحل، با تکیه بر همین اصل بلند و با پشتیبانى ملّت بزرگ ایران، نظام شاهنشاهى را واژگون ساخت و جمهورى اسلامى را بنیان نهاد. تأکید و پافشارى آن بزرگوار بر ولایت مطلقه فقیه، در واپسین سالهاى حیات پر برکت خویش، حساسیتها، پرسشها و واکنشهایى را در پى داشت. گروهى آن را برگشت امام از دیدگاه پیشین خود در باب ولایت فقیه پنداشتند و آن را تئورى جدیدى به شمار آوردند. گروهها و دسته هایى نیز در اوان پیروزى انقلاب اسلامى، اسلامى بودن نظام را برنتابیدند و در هنگام طرح اصل مبارک و مقدس ولایت فقیه در مجلس خبرگان، علیه این اصلِ ناب و ریشه دار اسلامى، بر بوق و کرناهاى شیطانى خود دمیدند و حتی بعدها که پسوند مطلقه- که این اصل گسترده و ژرف را گسترده تر و ژرف تر و کارآمدتر مى کرد- از سوى معمار نظام اسلامى، امام خمینى طرح شد، در لباس ستون پنجم دشمن، دست به کار شدند و هم آوا با دستگاههاى تبلیغى دشمن، بمباران تبلیغى را علیه نظام مقدس جمهورى اسلامى شروع کردند. اینان تلاش مى ورزیدند حکومت مبتنى بر ولایت فقیه را دیکتاتورى و استبدادى جلوه دهند، تا به پندار خود، از این راه مردم را برانگیزانند و آنان را رودر روى ولایت فقیه قرار دهند .امام، در برابر این موج گسترده تبلیغى دشمن، به روشنگرى پرداخت و مقصود خویش را از ولایت مطلقه، در نامه اى که به مقام معظم رهبرى، که در آن زمان ریاست جمهورى را بر عهده داشت، نگاشت، بیان داشت.

 

ادامه دارد . . .

https://www.cafetarikh.com/news/20471/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما