سفیر ایران در وین متوجه شده بود که هدیهای برای امپراتور فرانسه با خود نیاورده است. از این رو به فکر افتاد که شمشیر خودش را به جای شمشیر شاه ایران به امپراتور بدهد .....
در نوشتهای با نام شمشیری برای امپراتور میخوانیم:
«سفیر ایران در وین متوجه شده بود که هدیهای برای امپراتور فرانسه با خود نیاورده است. از این رو به فکر افتاد که شمشیر خودش را به جای شمشیر شاه ایران به امپراتور بدهد و برای این کار، الماسهای قوطی انفیهدان هدیه امپراتور اتریش را کند و به شمشیر خودش چسباند. حتا به این هم بسنده نکرد و به دو کتاب نفیس شاهنامه فردوسی و گلستان سعدی که به همراه داشت دستی کشید و شکل شیر و خورشید را در بالای آنها نشاند تا نشان دهد که آنها را پادشاه ایران فرستاده است؛ البته مقدماتی هم آماده کرد تا به امپراتور بگوید... فرانسویها در کمتر از یک ماه این شاهنامه را طوری چاپ کردند که یک طرف آن به زبان فرانسه و طرف دیگرش به فارسی بود و یک نسخه از آن را همراه با یک نسخه کتاب زینتالتواریخ که سال پیش چاپ شده بود، برای آجودانباشی فرستادند.»