رفى همچنان در لاهور به سر برد تا در سال ۹۹۹ هجری قمری در سن سی و شش سالگی درگذشت. پس از چندى پیکرش را به نجف منتقل کردند. شهرت او در قصیدهسازى و از سخنسرایان بنام سبک هندی است.
مولانا محمد بن خواجه زینالدین علی بن جمالالدین شیرازی ملقب به جمالالدین و متخلص به عرفی از مشاهیر و شعرای شیراز در قرن دهم هجری است. وی در سال ۹۶۳ هجری قمری متولد شد. در زادگاهش به تحصیل علم و دانش پرداخته و به قدر توان در موسیقى و خط نسخ مهارت بدست آورد. از جوانى به سرودن شعر تمایل داشت، دیرى نپایید که در شیراز شهرت یافت و به محافل ادبى آن شهر راه پیدا کرد. در اوان جوانى از راه دریا به هندوستان مهاجرت کرد و با فیضى دکنى برخورد کرد و مصاحبت وى را اختیار نمود و سپس توسط وى با حکیم مسیحالدین ابوالفتح گیلانى آشنا شد و در قصیدهاى مدح او را گفت. ابوالفتح گیلانى نیز او را به عبدالرحیم خانخانان، سهپسالار ادبپرور جلالالدین اکبرشاه، معرفى کرد و از آنجا در سلک مداحان ویژه اکبرشاه در لاهور درآمد. عرفى همچنان در لاهور به سر برد تا در سال ۹۹۹ هجری قمری در سن سی و شش سالگی درگذشت. پس از چندى پیکرش را به نجف منتقل کردند. شهرت او در قصیدهسازى و از سخنسرایان بنام سبک هندی است. عرفى در قالبهاى دیگر شعر نیز طبعآزمایى کرده اما مهارت او در قصیده دیگر سرودههاى وى را تحتالشعاع قرار داده است. «کلیات» اشعار عرفى مشتمل بر چهارده هزار بیت شامل قصیده و رباعى و مثنوى و قطعه است. جمالالدین دو مثنوى به نامهاى «مجمع الابکار» و «فرهاد و شیرین» و رسالهاى به نثر درباره تصوف به نام «نفسیه» نیز نگاشته است.
رباعی شمارهٔ ۱ ای شربت شیخ و شاب در کاسهٔ ما وی چشمهٔ آفتاب در کاسهٔ ما آن جرعه کشانیم که از سیرابی یاقوت شود حباب در کاسهٔ ما
رباعی شمارهٔ ۲ ای کرده زبون، ناز شجاع تو، مرا افکنده به صد رنج، نزاغ تو، مرا تا خیزم و آیمت در آغوش اجل گشست است به تکلیف وداع تو مرا
رباعی شمارهٔ ۳ چندان که شدم ز بیخودی مست دعا تیری نزدم بر هدف از شست دعا باشم ز دعا مانع و از شوق طلب وقت است که پر درآورد دست دعا