۰
plusresetminus
هرتسفلد به عنوان مدیر اجرایى مؤسسه شرق‌شناسى در ایران منصوب شد. فصل اول بازسازى‌ها در تخت‌جمشید در ١٩٣١ سه ماه به طول انجامید (مه، ژوئن و جولاى). در فصل اول ٢٠٠ کارگر با هدف پاک‌سازى و بازسازى بقایاى کاخ پادشاهان هخامنشى (٣٣٠ تا ٥٠٠ق.م) استخدام شدند.
غارت تخت جمشید به بهانه تحقیقات علمى و بازسازى
جوان و تاریخ- کافه هنر

غارت تخت جمشید به بهانه تحقیقات علمى و بازسازى

هرتسفلد به عنوان مدیر اجرایى مؤسسه شرق‌شناسى در ایران منصوب شد. فصل اول بازسازى‌ها در تخت‌جمشید در ١٩٣١ سه ماه به طول انجامید (مه، ژوئن و جولاى). در فصل اول ٢٠٠ کارگر با هدف پاک‌سازى و بازسازى بقایاى کاخ پادشاهان هخامنشى (٣٣٠ تا ٥٠٠ق.م) استخدام شدند. هرتسفلد که اطمینان داشت ١٠٠٠٠٠ تومان براى دو سال کار کافى خواهد بود، از پیشرفت کارش راضى بود: «در طول فصل گذشته، دکتر هرتسفلد کشف خاصى در زمینۀ باستان‌شناسى انجام نداده است. البته انتظار هیچ کشفى هم نمى‌رفت. اساس این کار، بررسى معمارى و بازسازى است و هیچ انتظار خاصى در زمینۀ یافته‌ها نداشتیم.» به علاوه، از آنجایى که گفته مى‌شود تخت‌جمشید «در زمان ویرانى کاخ به دست اسکندر مقدونى (١٣٣١ق.م) و در قرون بعدى کاملاً غارت شد» به نظر نمى‌رسد در آن «یافته‌هایى با اهمیت بالاى باستان‌شناسى و ارزش بالاى هنرى بتوان پیدا کرد.» پیش‌بینى هارت کاملاً نادرست بود. در سال پس از آن، کشفیاتى اساسى در تخت‌جمشید صورت گرفت. جیمز هنرى بریستد در نامه‌اى به مورى در ٢٩ دسامبر ١٩٣٢ اعلام کرد که به زودى به ایران خواهد آمد؛ و اطلاعات زیر را در مورد کشفیات اخیر تخت‌جمشید داد:

خوشحال خواهید شد اگر بفهمید که هیأت ما در تخت‌جمشید به یکى از بزرگ‌ترین کشفیات تمام تاریخ دست یافته است. عمق خاک فضاى بین بزرگ‌ترین بناهاى تخت‌جمشید بیشتر از حدانتظار بود و برداشتن این خاک‌ها منجر به کشف دو راه پله بزرگ شد که عالى‌ترین نمونه و شیوۀ هنر معمارى و مجسمه‌سازى شاهنشاهى ایران باستان است.ابعاد مجسمه سنگى که براى تزیین این راه‌پله‌هاى بزرگ به کار رفته کمتر از نهصد و هفتاد و پنج فوت نیست. بنابراین ما موفق به کشف یک مجسمۀ هزار فوتى ناشناخته متعلق به یکى از بهترین دوره‌هاى هنر کهن ایران شده‌ایم... ما این کشف را فعلاً محرمانه نگاه داشته‌ایم. به محض آن که تعداد کافى عکس از منطقه به دست من برسد، در مطبوعات خبرش را منتشر خواهیم ساخت. پس از کشف مجسمه‌هاى پرگامون آلمانى‌ها، تاکنون چیزى شبیه به این مجسمه یافت نشده است. بریستد در همین نامه مى‌گوید که خود رضاشاه از تخت‌جمشید بازدید کرد و «درک هوشمندانه‌اى از تلاش‌هاى ما از خود نشان داد. همچنین از این که مشغول بازسازى حرمسراى کاخ داریوش و خشایارشا بودیم و نیز قصد داشتیم در آنجا ترتیب یک «موزۀ ملى ایران» را بدهیم، سخت خوشحال بود. او در حال ترک تخت‌جمشید این جملات را به هرتسفلد گفت: «شما در زمینۀ تمدن کار بزرگى انجام مى‌دهید و من از شما سپاسگزارم.» پس از این بازدید شاهنشاهى، موانع و مزاحمت‌هاى ملى‌گرایان از میان رفته است.» هارت، نتیجۀ دیگرى از دیدار رضاشاه از تخت‌جمشید را بیان مى‌کند. شاه امیدوار بود که تبلیغات حاصل از تحقیق بریستد «گردشگران فراوانى را براى بازدید از تخت‌جمشید به ایران بکشاند.» در ٢٠ سپتامبر ١٩٣٣ علاوه بر سکه‌هاى کهن، دو جفت «لوح» یکى از طلا و دیگرى نقره به ابعاد ٣٣ سانتى‌متر مربع در ١/٥ میلى‌متر قطر در تخت‌جمشید کشف شدند. بر هر لوح، نوشته‌اى به سه زبان فارسى باستان، عیلامى و بابلى حکاکى شده بود. پس از یافتن این الواح، کشف دیگرى صورت گرفت که از آن هم شگفت‌انگیزتر بود؛ ٣٠٠٠٠ لوح گلى از دوره عیلامى و کتیبه‌هاى فوق‌العاده‌اى به همراه مجموعۀ گسترده‌اى از ابزار دست‌ساز یافت شد. با یافتن چنین گنجینه‌هاى باارزشى، مسئلۀ قدیمى تقسیم یافته‌ها دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. هارت اشاره مى‌کند: «نکتۀ مهم دیگرى که باید بیشتر در مورد آن بحث شود این است که آیا یکى از این دو قسمت همسان یافته‌ها به مؤسسه شرق‌شناسى تعلق خواهد یافت یا خیر؟ در نظر اول پاسخ منفى خواهد بود چون امتیازى که به هیأت تخت‌جمشید اعطا شده، فقط براى تحقیقات علمى و بازسازى است. مشخصاً، با توجه به معناى عبارت «تقسیم یافته‌ها» در اصطلاح باستان‌شناسى چنین حقى براى هیأت تخت‌جمشید وجود ندارد. ولى آقاى وادزورث از موسیو گدار قولى همراه با تردید و احتیاط گرفته است که او حداکثر تلاش خود را به کار گیرد تا حداقل، مؤسسه بتواند یک یا چند عدد از این الواح را از دولت ایران خریدارى نماید.»

https://www.cafetarikh.com/news/21845/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما