کارشناس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) گفت: «آل سعود» از قبیله عنزه یا همان یهودیان خیبر هستند. جالب است که انگلیسیها به آنها میگفتند: شما از قبیله عنزه هستید و ما شما را دوست داریم!
حادثهای در روز هشتم شوال سال 1344 رخ داد که در آن روز، وهابیت با پشتیبانی نظامی و سیاسی آل سعود، مردم را با زور اسلحه جمع کرده و به سوی بقیع حرکت دادند و هر چه گنبد و ضریح در آن بود ویران کردند.
وهابیها از ترس عواقب کار خود، از تخریب حریم نبوی خودداری کردند؛ اما دایره جنایت آنها به بقیع محدود نشد و هر چه قبر و بارگاه که در مکه، مدینه و اطراف آنها مانند احد وجود داشت را با خاک یکسان کردند.
این جنایت جانسوز در همان مقطع متوقف نشد و آنها در هر فرصتی که یافتند چه در جولانگاه خود یعنی عربستان و چه در بیرون آن مانند عراق و سوریه، این اقدام ددمنشانه خود را تکرار کردند، تخریب بارگاه امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام، تخریب قبور مطهر اصحاب رسول خدا(ص) در سوریه و حتی قبور انبیای الهی در عراق همگی فجایعی هستند که به دست این فرقه صورت پذیرفت.
به مناسبت هشتم شوال که به روز «یوم الهدم» معروف است، گفتوگوی مشروحی با حجتالاسلام سیدمحمد یزدانی کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) در خصوص ماهیت و نسب وهابیت، پیشگویی پیامبر(ص) از ظهور این فرقه، نقش استعمار در شکلگیری آن و زوایای پنهان وهابیت از منظر اهل سنت ترتیب دادهایم که بخش نخست آن در ادامه میآید:
در بخش نخست گفتوگو، این موارد مطرح شده است:
-نسب آل سعود به یهودیان خیبر باز میگردد
-سندی که نسب و قبیله آل سعود را مشخص میکند
-فرزندان عنزه همان یهودیان خیبر هستند
-چرا به پیروان محمد بن عبدالوهاب، وهابی گفته میشود
- پیشبینی پیامبر(ص) درباره خوارج آخرالزمان
-توصیف جالب پیامبر(ص) درباره ماهیت وهابیت
-روایت مفتی اعظم شافعیها از نسب محمد بن عبدالوهاب
-«نجد» سرزمین فتنههاست و شاخ شیطان از آن ظهور میکند
نسب آل سعود به یهودیان خیبر باز میگردد
*با توجه به نقش خاندان آل سعود در شکلگیری وهابیت، در ابتدا اشارهای به نسب آل سعود میکنید تا سؤالهای بعدی را بپرسیم؟!
-وهابیهایی که امروز به وجود آمدند، به گفته پیامبر همان شاخ شیطان و خوارج زمان هستند و این همان نتیجهای است که علمای اهل سنت به آن رسیدهاند که پیشبینی پیامبر به وقوع پیوسته که این خوارج در قرن دوازدهم به وجود خواهند آمد.
در نسب خاندان آل سعود دو نکته بسیار مهم وجود دارد:
1. آنها از قبیله عنزه یهود خیبر هستند.
2. نسل آنها به ربیعةبن مانع میرسد.
نکته اول ثابت میکند که آل سعود؛ همان آل یهود هستند و نکته دوم ثابت میکند که آنها یکی از همان دو شاخی است که پیامبر صلی الله علیه وآله پیشبینی کرده است.
در کتاب «تاریخ البلاد العربیه السعودیه»، جزء الاول، الدوله السعودیه الاولی، القسم الاول سیره محمد بن عبدالوهاب ودعوته و سیره محمد بن سعود و حروبه، نویسنده الاستاذ الدکتور منیر العجلانی که کتاب بسیار معتبری است و خود وهابیها وقتی مطلبی مینویسند به این کتاب استدلال میکنند، درباره نسب آل سعود در صفحه 67 بیان میکند:
محمد بن سعود
محمد بن سعود بن محمد بن مقرن بن مرخان بن ابراهیم بن موسی بن ربیعه بن مانع ...
ولکن المؤلفین یجمعون علی أن (مانع) یتحدر من ربیعة بن نزار بن معد بن عدنان
تمام مؤلفین وهابی اجماع دارند بر اینکه نسل محمد بن سعود در نهایت به ربیعه بن نزار بن معد بن عدنان میرسد، ما همین را میخواهیم ثابت کنیم، در صفحه بعد:
جاء فی لسان العرب: عنزة قبیلة من العرب ینسب إلیها فیقال العنزی والقبیلة اسمها عنزة و عنزة أبو حی من ربیعة وهو عنزة بن أسد بن ربیعة بن نزار بن معد بن عدنان
باز در همین صفحه از قائلین به اینکه آل سعود به عنزه بن اسد میرسد، صحبت میکند:
حمد بن ابراهیم الحقیل مؤلف کتاب (زهر الآداب فی معرفة الأنساب ومفاخر العرب) الذی یقول ومن ربیعة الهازم وهم عنزة بن أسد بن ربیعة
ومن عنزة بعض العشائرالمحتضرة أهمها الإبطال المجالدون و الأئمة المجاهدون الملوک العظام السادة الکرام: آل سعود
جزء قبیله عنزه بعضی از عشائری که مهمترین آنها، مجاهدین آنها و بزرگان آنها آل سعود هستند، در اینجا تصریح میکند که آل سعود از قبیله عنزه بن اسد بن ربیعه است.
امین سعید نویسنده کتاب تاریخ دولت سعودی که خودش از وهابیها است .ایشان هم تصریح می کند شیخ مانع المریدی العنیزی مؤسس خاندان سعود است او از بزرگان قبیله عنزه بن اسد است،(1) همچنین مؤلف کتاب احساء میگوید: نسب آل سعود به عنزه بن اسد میرسد.(2) جالب است که از انگلیسیها هم نقل میکند که آنها هم میگفتند که شما از قبیله عنزه هستید و ما شما را دوست داریم، انگلیسیها در کتابهای خود تصریح دارند که آل سعود از نسل عنزه است.
باز در صفحه بعد مطلب جالب دیگری را میگوید: بسیاری از بزرگان آل سعود اگر از آنها سؤال شود که نسب شما از چه قبیلهای است جواب میدهند که از قبیله عنزه هستیم.(3)
بعد از آن، سخن ملوک الریحانی را از کتاب ملوک العرب میگوید: عمارات و رولا دو طائفه از قبیله عنزه هستند که در نجد زندگی میکنند و خصوصاً در قصیم مینشینند و بزرگان آنها بنی هذال و بنی شعلان هستند(4)، این بنی شعلان پسر عموهای آل سعود و از رعیت آنها هستند(5)، ما از ملک عبدالعزیز میشنیدیم که این بنی شعلان پسر عموهای ما و این بنوشعلان هم از عنزه هستند.(6)
سندی که نسب و قبیله آل سعود را مشخص میکند/ فرزندان عنزه همان یهودیان خیبر هستند
*علت اینکه این قدر اصرار دارند که بگویند از قبیله از عنزه هستند، چیست؟
-به خاطر اینکه بسیاری از علما اهل سنت تلاش میکردند که ثابت کنند که آلسعود از قبیله بنیحنیفه هستند، قبیله مسیلمه کذاب! تلاش میکردند ثابت کنند که اینها از سرزمین مسیلمه کذاب ظهور کردند و از نسل مسیلمه کذاب هستند و میخواهند اسلام را از بین ببرند.
آلسعود به خاطر رد کردن این قضیه، ادعا کردند که ما از آن قبیله نیستیم و از قبیله عنزه هستیم، اصرار دارند که ما از قبیله عنزه هستیم.
به هر حال ، هر کدام که باشد لکه ننگی است برای جریان وهابیگری؛ چه از قبیله یهود خیبر باشند؛ چه از نسل مسلیمه کذاب که ادعای نبوت داشت و آن همه جنایت کرد.
در کتاب «عنوان المجد فی تاریخ النجد» یکی از کتابهای تاریخی که خود وهابیها نوشتند و از معتبرترین کتابهای آنها است، نویسنده این کتاب شیخ عثمان بن عبدالله بن بشر عبدالرحمن بن عبداللطیف بن عبدالله آل شیخ که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب است، در جلد اول، صفحه 99، وفات محمد بن سعود در پاورقی این صفحه میگوید:
فنقول هو محمد بن سعود بن محمد بن مقرن بن مرخان بن ابراهیم بن موسی بن ربیعة بن مانع بن ربیعة بن مرید من رؤساء قبیلة عنزة بن اسد بن ربیعة بن نزار بن معد بن عدنان
با این مطلب، فاتحه آنها را میخواند، کسی که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب است! میگوید: آل سعود از قبیله عنزه بن اسد بن ربیعه از قبیله نزار هستند که در عدنان به نسل پیامبر متصل میشود!
باز در کتاب تاریخ نجد، نویسنده سیدمحمود الشکری الآلوسی پسر این آلوسی معروف تصریح میکند که آل سعود از قبیله عنزه هستند، در قسمت شرح حال آقای بن فیصل ترکی:
عبدالله بن فیصل بن الترکی بن عبد الله بن سعود بن عبد العزیز بن محمد بن سعود بن مقرن بن مرخان بن ابراهیم بن موسی بن ربیعة بن مانع بن المریدی العنیزی و هو من مشایخ العنیزة
همچنین در کتاب تاریخ الملک سعود الوثیقه والحقیقه، الجزء الاول که در اینترنت نبود و در کتابخانه آن را پیدا کردم و از آن عکس گرفتم، در اینجا که به بحث ملکسعود میرسد، میگوید که این ها از قبیله عنزه هستند. پس تا اینجا ثابت شد که آل سعود به قبیله عنزه بن اسد میرسد.
*خب! در این قسمت درباره قبیله عنزه بن اسد توضیح میدهید که چه قبیلهای بودند؟!
-کتاب المختصر فی اخبار البشر معروف به تاریخ أبی الفداء از مشهورترین کتابهای تاریخی اهل سنت است، نویسنده عماد الدین بن اسماعیل أبی الفداء، جلد اول، چاپ دار المعرفه بیروت، صفحه 105 نقل میکند: «و اما عنزة بن اسد بن ربیعة المذکور فمنه بنو عنزة وهم أهل خیبر».
عنزه بن اسد بن ربیعه فرزندان عنزه هستند و آنها همان یهود خیبر هستند، همانهایی که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) با شمشیر خود آنها را از پای در آورد.
مدرک بعدی که ثابت میکند بنی عنزه همان یهودیان خیبر هستند، کتاب صبح الأعشی، الجزء الرابع، صفحه 290 است، آنجایی که در مورد خیبر بحث میکند و می گوید که ساکنان خیبر چه کسانی بودند: «و هی بلدة بنی عنزه من الیهود»
در کتاب عمده القاری فی شرح صحیح بخاری، نویسنده الإمام العلامه بدرالدین أبی محمد محمود بن احمد العینی، متوفی 855 هجری، چاپ دارالکتاب العلمیه بیروت، جلد 11، صفحه 330: خیبر همان شهر بنی عنزه است که از موقعیت جغرافیایی آن را بیان میکند و خیبر قلعه یهودیان بود که آنها ساخته بودند و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) آن را فتح کرد.(7)
مدارک زیاد است، ولی ما تا اینجا ثابت کردیم که آل سعود همان آل یهود هستند، چون اینها نسل اندر نسل به یهودیان ساکن خیبر میرسند که با پیامبر(ص) در جنگهای مختلف شدیداً دشمنی کردند و بالاخره این قلعه توسط امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فتح شد، اگر اینها تا این اندازه با امیرالمؤمنین(ع) دشمنی و جسارت میکنند، دلیلش همان است که قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح شد و اینها ناراحت هستند و کینه ایشان را به دل دارند.
اگر امروز یهودیها و آل سعود در یک جبهه هستند، به همین دلیل است که آل سعود از یهودیان خیبر به شمار میرود.
چرا به پیروان محمد بن عبدالوهاب، وهابی گفته میشود/ پیشبینی پیامبر(ص) درباره خوارج آخرالزمان
*محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت است، نسب او به چه قبیلهای باز میگردد؟
-کتاب «تاریخ البلاد العربیه السعودیه»، نویسنده الاستاذ الدکتور منیر العجلانی، القسم الاول که سیره محمد بن عبدالوهاب ودعوته وسیره محمد بن سعود و حروبه، صفحه 176 مفصل بحث میکند که نسب شیخ به چه چیزی میرسد و میگوید: خانواده محمد بن عبدالوهاب معروف به خانواده آل مشرف بودند، در زمان خودشان به این نام مشهور بودند و محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان بن علی بن محمد بن احمد بن راشد بن برید بن محمد بن برید بن مشرف، به خاطر اینکه جد بزرگ اینها مشرف بوده، معروف به آل مشرف بودند.
از طرفی دیگر جد بزرگتر اینها آقای وهیب بوده و خانواده آنها معروف به خانواده الوهبه بودند، این هم از نکات مهم است که اگر به اینها «وهابی» میگویند از نام محمد بن عبدالوهاب گرفته نشده؛ بلکه به دلیل این است که اینها از خانواده وهبه هستند.
نسل اینها به شخصی به نام مشرف بن عمربن معضاد بن ریس بن زاخر بن محمد بن علوی بن وهیب میرسد و در نتیجه اینها معروف به خانواده وهبه شدند.به همین دلیل وقتی شخصی از این خانواده آمد و مشهور شد به پیروانش وهابی گفتند، نه به دلیل پدرش عبدالوهاب! بلکه به خاطر اینکه از خانواده وهبه بودند.
در صفحه بعد میگوید: خانواده وهبه به قبیله زید بن منات بن تمیم میرسد، پس خانواده وهبه به قبیله بنی تمیم میرسند. در ادامه روایتی را از منابع اهل سنت میخوانیم که بر اساس آن پیامبر(ص) پیشبینی میکند که شخصی از قبیله بنی تمیم میآید و خوارج آخر الزمان را تشکیل میدهند.
در همین صفحه تفاوت نسب رسول خدا(ص) را با محمد بن عبدالوهاب میگوید: تمام نسب شناسان اجماع دارند که نسل قبیله تمیم که محمد بن عبدالوهاب نیز از این قبیله است، در نهایت نسلش به الیاس بن مضر میرسد.(8)
در کتاب منهج الامام محمد بن عبدالوهاب فی مسأله تکفیر که یک رساله جامعی است، توسط پرفسور ناصر بن عبدالکریم العقل نوشته شده که چاپ ریاض عربستان سعودی است، دقیقاً همان چیزهایی را که مد نظر ماست در نسب محمد بن عبد الوهاب مطرح میکند.
باز در کتاب الشیخ الامام محمد بن عبدالوهاب، نویسنده دکتر آمنه محمد نصیر، چاپ دار الشروق در صفحه 26، در قسمت شرح حال محمد بن عبدالوهاب همان نسب را میآورد که آل مشرف و وهیب و تمیم است، در صفحه بعد ادامه آن را میگوید: الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان میرسد.
بنابراین تا اینجا ثابت شد که نسل آل سعود به قبیله ربیعه میرسد و نسل محمد بن عبدالوهاب به قبیله مضر میرسد.
توصیف جالب پیامبر(ص) درباره ماهیت وهابیت
* به نسب و عقبه دو بازوی وهابیت اشاره شد، پیامبر اکرم(ص) درباره ظهور وهابیت چه پیشگویی کردند؟!
-روایتی از رسول خدا(ص) در صحیح بخاری میخوانم که شاخ شیطان از هم پیمانی دو قبیله ربیعه و مضر به وجود میآید:
روایت 3302 از صحیح بخاری: ایمان در یمن است (منظورش اویس قرن است یا سید یمانی نمیدانیم) و سنگدلی در دو قبیله ربیعه و مضر است و شاخ شیطان هم از این دو قبیله به وجود میآید.(9)
در جای دیگری از بخاری همین روایت آمده، روایت 4387 که پیامبر(ص) میفرماید: حیث یطلع قرنا الشیطان ربیعة و مضر.
باز در کتاب الطلاق، باب اللعان، روایت 5303 همین روایت آمده است: حیث یطلع قرنا الشیطان ربیعة و مضر.
از کتاب مختصر صحیح بخاری، نوشته محمد بن اسماعیل بخاری، مترجم عبدالقادر ترشابی، روایت 1380 آمده است: از ابومسعود، عقبه بن عمرو روایت است که رسول خدا(ص) با دستش به سوی یمن اشاره کرد و فرمود: ایمان از اینجا، از یمن است، آگاه باشید که قساوت و سختدلی در میان کشاورزان است که به دنبال شترانند و شاخهای شیطان از میان قبیله ربیعه و مضر بیرون میآید.(از طرف مشرق که این دو قبیله در آن طرف سکونت داشتند) این قسمت را خودش اضافه کرده است.
در کتاب عمده القاری شرح صحیح بخاری، چاپ دارالکتب العلمیه بیروت، صفحه 264 درباره منظور پیامبر(ص) از شاخ شیطان مینویسد: مراد پیامبر(ص) این است که در این سمت مشرق شیطان بسیار مسلط خواهد شد و کفر را به شدت رواج خواهد داد، آقای عینی در تفسیر القاری به این مسأله اشاره میکند که منظور سرزمین نجد است؛ همان سرزمینی که محمد بن عبدالوهاب از آن خارج میشود.
نتیجه این شد که محمد بن عبدالوهاب از قبیله مضر و محمد بن سعود از قبیله ربیعه بود و پیامبر اسلام(ص) میفرماید: دو شاخ شیطان از همپیمانی دو قبیله ربیعه و مضر به وجود میآید و میبینیم که واقعاً سخن آن حضرت تحقق پیدا میکند و وهابیت شاخ شیطانی است که از هم پیمانی این دو قبیله به وجود آمد، مصیبتی که دامنگیر همه مسلمانان شده است
تمام مطالبی هم که خواندیم درباره نسب محمد بن عبد الوهاب و محمد بن سعود از کتابهای خود وهابیها بود.
باز یک ویژگی دیگر در نسب محمد بن عبدالوهاب گفتیم که از قبیله «تیم» بوده و همه اجماع دارند قبیله تیم از نسل الیاس بن مضر هستند، این مطلب از کتاب تاریخ البلاد العربیه السعودیه، نویسنده الاستاذ الدکتور منیر العجلانی گفته شد.
روایت دیگری در صحیح بخاری است که پیامبر اسلام(ص) پیشبینی میکند در مورد یکی از بزرگان تیم که شاخ شیطان از نسل او به وجود میآید:
صحیح بخاری، روایت 3344: داستانی است که پیامبر(ص) بعد از یکی از جنگها غنائم را بین چهار قبیله تقسیم کرد و به خیلیها نداد، چون این چهار قبیله تازه مسلمان شده بودند و شخصی آمد و به ایشان اعتراض کرد و به ایشان گفت: ای پیامبر! از خدا بترس! در روایت دیگر دارد که گفت عدالت را رعایت کن(10)
پیامبر(ص) ناراحت میشوند، شخصی میخواهد او را بکشد و پیامبر(ص) می فرماید: لازم نیست که او را بکشید.
سپس پیامبر میفرماید: از نسل این مرد قومی به وجود میآید که قرآن زیاد میخوانند، ولی این قرآن از حنجرههای اینها بالاتر نمیرود، یعنی مورد قبول خداوند قرار نمیگیرد، از دین همان طور خارج میشوند که تیر از کمانش خارج میشود و دیگر بر نمیگردد، مسلمانها را میکشند و کفار را رها میکنند.(11) این پیشبینی رسول خدا صلی الله علیه وآله به روشنی درباره وهابیت محقق شده است. اکنون میبینید که وهابیها با آمریکا و کشورهای کفر دوست هستند و همه زندگی آنها در این کشورهاست، اما مسلمانها را میکشند.
بعد پیامبر(ص) یک توصیه میکند: «لئن أنا أدرکتهم لأقتلنهم قتل عاد»، اگر من آنها را درک کنم و دستم به آنها برسد، آنها را میکشم، همان طور که خداوند قوم عاد را کشت.
باز در روایت 7432 همین روایت را میآورد: إن من ضئضیء هذا قوما یقرؤون القرآن لا یجاوز حناجرهم یمرقون من الاسلام مروق السهم من الرمیة یقتلون أهل الاسلام و یدعون اهل الاوثان لئن أدرکتهم لأقتلنهم قتل عاد.
در روایت 3610 اسم این شخص آمده: بینما نحن عند رسول الله(ص) و هو یقسم قسما إذ أتاه ذو الخویصرة وهو رجل من بنی تمیم.
اینکه ذو الخویصره چه کسی است مشخص نیست که اسم اصلی این آقا چه بوده و این صفت است، مهم این است که این شخص از قبیله بنی تمیم است و پیامبر بزرگوار اسلام(ص) پیشبینی میکند که از نسل او قومی به وجود میآید که قرآن میخوانند، ولی از حنجرههای آنها بالاتر نمیرود(صفتی که خوارج هم داشتند) اینها مسلمانها را میکشند و کفار را رها کردند، توجه دارید که محمد بن عبدالوهاب به قبیله تیم میرسد.
روایت مفتی اعظم شافعیها از نسب محمد بن عبدالوهاب
در کتاب الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، تألیف السید احمد بن سید زینی الدحلان از بزرگان اهل سنت است که بین حکومت دوم و سوم وهابیت زندگی میکرده و مفتی اعظم شافعیها در مکه بوده است، در صفحه 130 روایتی نقل میکند:
و أصرح من ذلک أن هذا المغرور محمد بن عبد الوهاب من تمیم ، فیحتمل أنه من عقب ذی الخویصرة التمیمی الذی جاء فی حدیث البخاری عن أبی سعید الخدری أن النبی(ص): إن من ضئضئ هذا (او فی عقب هذا) قوما یقرؤون القرآن لا یجاوز حناجرهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة یقتلون اهل الاسلام و یدعون اهل الاوثان لئن أدرکتهم لاقتلنهم قتل عاد؛ صریحتر از این، این مطلب است که این مغرور یعنی محمد بن عبدالوهاب از قبیله تمیم است؛ پس احتمال دارد که از نسل ذو الخویصره تمیمی باشد که در روایت صحیح بخاری از ابوسعید خدری آمده است که پیامبر(ص) فرمود: از نسل او قومی خواهد آمد که قرآن زیاد میخوانند، اما از حنجره آنان بالا نمیرود، از دین خارج میشوند، همان طوری که تیر از کمان خارج میشوند؛ مسلمانان را میکشند؛ اما بتپرستان را رها میکنند؛ اگر من آنها را درک کنم؛ همانند قوم عاد آنها را خواهم کشت.
ایشان هم از بزرگان اهل سنت است که به این روایت استدلال میکند محمد بن عبدالوهاب از نسل تمیم است و پیامبر(ص) پیشبینی کرده که از این نسل شخصی به وجود میآید که خصوصیات خوارج را دارند و این محمد بن عبدالوهاب همان به وجود آورنده این گروه است.
یکی از پیشبینیهای پیامبر(ص) در باره خروج وهابیت، این است که خوارج آخرالزمان ویژگی اصلی آنها این است که آنها سرشان را همیشه میتراشند و ریش خود را بلند میگذارند و سبیلشان را کوتاه میکنند و لباسشان کوتاه است.
روایت هم در کتاب های اینها است که ما روایت سر تراشیده را نشان میدهیم که علمای اهل سنت به آن استدلال کردهاند:
کتاب رفع الغاشیه عن المجاز و التأویل و حدیث الجاریه، نویسنده آقای نضال بن ابراهیم آله رشی یکی از علما بزرگ اهل سنت است که کتابی علیه وهابیت نوشته است، وی در صفحه 15 کتابش میگوید: و قوله: سیماهم التحلیق، پیامبر اسلام(ص) میفرماید که یکی از ویژگیهای خوارج این است که سرهای خود را میتراشند. خوارج زمان ما همگی این کار را انجام می دهند و سرهای خود را میتراشند و مسلمانها را میکشند، آنها از نجد خارج شدهاند و خون مسلمانها را حلال میدانند و اموالشان را جایز میدانند.
کانوا یأمرون کل من یتبعهم أن یحلق رأسه حتی النساء، به تمام پیروانشان دستور میدهند که سرهای خود را بتراشند حتی به زنها! این مطلب را یکی از علمای اهل سنت نقل کرده است .
کتاب بعدی که این مطلب را نقل کرده است، کتاب الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، نویسنده السیداحمد بن السید زینی الدحلان در صفحه 126 آمده است: و قوله(ص): یخرج الناس من المشرق یقرؤون القرآن لایجاوز تراقیهم کما قطع قرن نشأ قرن حتی یکون آخرهم مع المسیح الدجال و فی قوله(ص): سیماهم التحلیق تنصیص عن هؤلاء القوم الخارجین من المشرق، اینکه پیامبر(ص) فرمود که ویژگی آنها سر تراشیده است؛ تصریح بر همین قومی از که از شرق خارج شدهاند.
التابعین لابن عبد الوهاب فیما ابتدعه، لأنهم کانوا یأمرون من اتبعهم أن یحلق رأسه، و این همان پیروان محمد بن عبدالوهاب هستند که به همه آنها دستور میداد که سرهای خود را بتراشند و آنها هم این کار را انجام میدادند.
بعد مطلبی از سیدعبدالرحمن الاهدل مفتی اهل سنت زبید نقل میکند که او گفته: لازم نیست که ما کتابی در رد محمد بن عبدالوهاب بنویسیم، بلکه همین روایت رسول خدا(ص) در رد او کافی است که فرمودند: ویژگی ظاهری آنها تراشیدن سر است.(12)
«نجد» سرزمین فتنههاست و شاخ شیطان از آن ظهور میکند
ممکن است بگویند که اهل سنت دروغ میگویند، محمد بن عبدالوهاب این حرفها را نزده، در کجا گفته است، من از کتاب خود محمد بن عبدالوهاب این مطلب را بیان میکنم: کتاب الجواهر المضیه، نویسنده محمد بن عبدالوهاب چاپ المنار مصر است و به دستور مطبوعات صاحب الجلاله السعودیه و محیی السنه المحمدیه الامام عبد العزیز آل سعود چاپ شده است (13):
سؤال پنجم از تراشیدن موی سر مطالبی را بیان می کند تا جایی که: اگر کسی سرش را نتراشید، او تعزیر نمیشود و مالش گرفته نمیشود، اما کسی که سرش را نمیتراشد باید نهی شود، ترک کردن تراشیدن سر حرام نیست، اما چون ولی امر دستور داده باید سر تراشیده شود، برای اینکه تراشیدن سر نزد ما وهابیها عادت است و ترک نمیکند آن را کسی مگر سفهاء. پس تراشیدن موی سر برای وهابیها واجب است. (14)
روایتی دیگر درباره پیشگویی پیامبر(ص) در کتاب صحیح بخاری، نویسنده محمد بن اسماعیل بخاری، چاپ دار ابن کثیر در سال 1423 هجری، 2002م، صفحه 252 روایت 1037 از پسر عمر نقل میکند:
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: خدایا شام و یمن را مبارک گردان، شخصی که اهل نجد بوده، میگوید پس نجد چه شد؟ فرمودند: آنجا سرزمین آرامش نیست، سرزمین فتنههاست و شاخ شیطان از آن ظهور میکند.(15)
روایت بعدی صفحه 1755 کتاب الفتن، باب 16، باب قول النبی(ص) الفتنه من قبل المشرق، روایت 7093 از ابن عمر که از پیامبر(ص) شنید که به طرف مشرق اشاره میکرد و میفرمود: بدانید که فتنه در اینجاست و شاخ شیطان از اینجا طلوع میکند.(16)
روایت دیگری در صحیح مسلم، چاپ دارالطیبه ریاض عربستان سعودی، در صفحه 474، کتاب الزکاه باب 48، باب التحریض علی قتل الخوارج: روایتی از سوید بن غفله نقل میکند که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فرمودند که از رسول خدا (ص) نقل کردند: شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمودند: در آخرالزمان قومی خروج میکنند که (از نظر رشد عقلی) بچه سال هستند، سفیه و بیعقل هستند، حرفهای خوب میزنند از سنت پیامبر(ص) میگویند، قرآن هم میخوانند، اما قرآن از حنجرههای آنها بالاتر نمیرود، اینها از دین خارج میشوند، همان گونه که تیر از کمان خارج میشود، به آنها که رسیدی، بکش، زیرا هر کس از آنها را بکشد خداوند در قیامت به او پاداش میدهد.(17)
این دستور رسول خدا (ص) است، این روایت دقیقاً بر وهابیت تطبیق میکند، وهابیتی که طبق گفته شمسالدین ذهبی پیروان ابن تیمیه همه آدمهایی هستند که از نظر عقلی، کم عقل هستند.
ادامه دارد...
*پینوشتها: 1-أمین سعید الذی یقول فی کتابه تاریخ الدولة السعودیة یعد الشیخ مانع المریدی العنیزی المؤسس البیت السعودی و هو فی الاصل من شیوخ قبیلة عنزة بن اسد
2-مؤلف تاریخ الإحساء الذی یقول إن نسب آل سعود یتصل إلی عنزة بن اسد
3-و کثیر من أمراء آل سعود إذا سألتهم عن نسبهم القبلی أجابوک أنهم من عنزة
4-أما العمارات و الرولا فهما أخذان من أفخاذ عنزة و کانوا یسکنون نجدا
5-و بنو الشعلان هم أبناء عم آل سعود و من رعایاهم
6-کثیرا ما سمعت السلطان یقول هم رعایا آبائنا و أجدادنا بل هم أبناء عمنا
7-قوله بخیبر: و هو بلدة عنزة فی جهة الشمال و الشروق عن المدینة علی نحو ست مراحل و خیبر بلغة الیهود حصن.
8-و سواء أکانت هذه السلسلة کاملة الحلقات ، أم لم تکن کاملة فإن النسابین مجمعون علی بنی تمیم من ذریة «الیاس بن مضر»
9-اشار رسول الله (ص) بیده نحو الیمن فقال : الإیمان یمان هاهنا ، ألا أن القسوة و غلظ القلوب فی الفدادین عند اصول أذناب الإبل حیث یطلع قرنا الشیطان فی ربیعة و مضر
10-فأقبل رجل غائر العینین مشرف الوجنتین ناتی ء الجبین کث اللحیة محلوق فقال : اتق الله یا محمد.
11-إن من ضئضی هذا ـ او فی عقب هذا ـ قوم یقرؤون القرآن لا یجاوز حناجرهم ، یمرقون من الدین مروق السهم من الرمیة ، یقتلون اهل الاسلام و یدعون اهل الاوثان
12-لا یحتاج أن یؤلف أحدا تألیفا للرد علی ابن عبد الوهاب بل یکفی فی الرد علیه قوله (ص) سیماهم التحلیق
13-و اما السؤال الخامس عن حلق الشعر الرأس
14-واما تعزیر من لم یحلق و أخذ ماله فلایجوز و ینهی فاعله عن ذلک لان الترک الحلق لیس منهیا عنه و إنما نهی عنه ولی الأمر لان الحلق هو العادة عندنا و لا یترکه إلا السفهاء عندنا
15-اللهم بارک فی شامنا و فی یمننا قال: قالوا وفی نجدنا. قال: قال: هناک الزلازل والفتن وبها یطلع قرن الشیطان.
16-ألا إن الفتنة هاهنا من حیث قرن الشیطان
17-سمعت رسول الله (ص) یقول : سیخرج فی آخر الزمان قوم أحداث الأسنان ، سفهاء الأحلام ، یقولون من خیر البریة ، یقرأون القرآن لا یجاوز حناجرهم ، یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة ، فإذا لقیتموهم فأقتلوهم ، فإن فی قتلهم أجرا لمن قتلهم عند الله یوم القیامة