بعد از جنگ جهانی دوم که محمدرضا برای انتقال جنازه پدرش به تهران اقدام کرد، ملک فاروق از باز پس فرستادن اموالی که همراه رضا بود خودداری کرد و همه آنها را تصرف کرد. تا آنجا که یادم است در مراسم تشییع جنازه رضا یک شمشیر طلای ناب مرصع و جواهرنشان از تهران فرستاده بودیم تا روی تابوت قرار داده شود؛ اشیاء با ارزش دیگری هم بودند اما متاسفانه ملک فاروق همه را بالا کشید و گفت همین اموال را پس می فرستد که ما طلاق نامه فوزیه را به قاهره بفرستیم!