نظر به اینکه شاه با آمریکا به توافق رسید تا اطلاعات مربوط به ایران از طریق ساواک در اختیار آنان گذاشته شود، لذا تمامی اینگونه خبرها در مداری بسته، یعنی ساواک و شاه طی طریق می نمود که ر نتیجه وقتی اشتباه و خطائی مهم سر می زد قابل شناسایی نبود.
جوان و تاریخ- تاریخ شفاهی
یکی از مهمترین سوالاتی که در باب انقلاب اسلامی مطرح می باشد این است که چرا سازمان اطلاعاتی آمریکا نتوانست بروز انقلاب اسلامی در ایران را پیش بینی کند. احسان نراقی در کتاب خود، از کاخ شاه تا زندان اوین ضمن آنکه به ملاقات های خود با شاه اشاره می کند، در خلال پرسش و پاسخ هایی که بین آنها رد و بدل می گردد، به این نکته نیز می پردازد:
«شاه با مسئول سازمان سیا در تهران و همچنین سفیر ایالات متحده مدام در ارتباط بود. در حالی که روسای دولت ها در جهان هیچ گاه مستقیما در پی ایجاد تماس های دائمی با مسئولین سیا نبوده اند. شاه به دلیل عدم اطمینان به اینکه کس دیگری مسئولیت تماس میان سرویس های اطلاعاتی ایران را عهده دار شود، خود شخصا و عملا هدایت این امور را در اختیار گرفته بود. نظر به اینکه شاه با آمریکا به توافق رسید تا اطلاعات مربوط به ایران از طریق ساواک در اختیار آنان گذاشته شود، لذا تمامی اینگونه خبرها در مداری بسته، یعنی ساواک و شاه طی طریق می نمود که ر نتیجه وقتی اشتباه و خطائی مهم سر می زد قابل شناسایی نبود. اگر اهمیت پدیده مذهبی و در نتیجه انقلاب از چشم سیا به دور ماند، به این دلیل بود که خود شاه و ساواک، هرگز اسلام شیعه را به عنوان یک محرک انقلاب در نظر نگرفته بودند...» 1
از این جهت می توان مدعی شد که اسلام سیاسی تنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور جدی مورد توجه محافل سیاسی و همچنین پژوهشی غرب قرار گرفت. بگذریم از اینکه حتی اگر سیا می دانست نیز چگونه می توانست جلوی خیل عظیم اراده توده هایی که با ایدئولوژی اسلامی وارد نبرد با استعمار و استبداد شده بودند، به ایستد.
پی نوشت ها:
1-احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه: سعید آذری، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1385، چاپ پنجم، ص 220