خسرو معتضد نویسنده و مورخ در گفت و گویی در مورد سالروز امضای قرارداد قوام- سادچیکف و نقش آن در تاریخ معاصر اظهار داشت: استالین قصد داشت 5 استان شمالی را زمینه خاک روسیه کند.
به اعتقاد وی ، بعد از گذشت چندین دهه و با تجزیه اتحادیه شوروی و رو شدن اسنادی از آن دوران، متوجه میشویم. استالین قصد داشت 5 استان شمالی را زمینه خاک روسیه کند. در 1999 چند دانشگاه مانند دانشگاه پاریس و دانشگاه آمریکایی آذربایجان آمریکا و جمهوری ارمنستان، گرجستان اسناد ک.گ. ب را منتشر کردند. که این اسناد نشان داد چرا استالین برای گرفتن امتیاز نفت شمال اصرار داشته است.
حزب توده موافق دادن امتیاز نفتی به شوروی بود
معتضد با بیان اینکه در دوران صدارت قوام سرگئی کافتارادزه معاون کمیسر خارجی شوری به ایران میآید و با آقای ساعد نخست وزیر ملاقات کرده بود، گفت: حزب توده پیرو سفر معاون کمیسر خارجی شوروی، شروع به تبلیغات میکند که ملت ایران خواهان دادن امتیاز نفت به شوروی است و باید تبعیض از بین برود.
وی با اشاره به اینکه دولت ایران سرگئی را دست خالی برمیگرداند. گفت: روسها یک سازمان بینالمللی را که کمینترن بود ایجاد کردند و افرادی را به کشورهای مختلف میفرستاند تا با آموزش افراد زمینه انقلاب کارگری ـ کمونیستی را در آن کشور فراهم کنند. فردی را به ایران فرستاد که کمونیستهای ایرانی را آموزش دهد.
معتضد ادامه داد: این معلم کمونیست روسی، شخصی به نام میرجعفر پیشه وری را که در زندان رضاشاه به اتهام جاسوسی به سر میبرد را پیدا کرد. وی از سال 1309 تا 1320 در زندان بود بعد از شهریور 1320 از زندان آزاد شد و پیشهوری یک روزنامه دست چپی به نام «آژیر» منتشر کرد.
نویسنده کتاب «یکصد سال فراز و فرود» گفت: اعضای حزب توده افرادی مانند فریدون کشاورز و ایرج اسکندری پیشهوری را بیسواد میدانستند به همین دلیل او را قبول نداشتند. پیشهوری در جوانی در قفقاز کارگری میکرده است. همراه با کار به تحصیل پرداخت.
حزب توده تصمیم گرفت در آذربایجان شورش راهاندازی کند
وی افزود: حزب توده تصمیم گرفت در آذربایجان شورش راهاندازی کند. حزب توده اردشیر آونسیان را به نمایندگی از حزب به آذربایجان فرستاد. ترکهای آذربایجان چون مسلمان بودند اردشیر آونسیان را قبول نداشتند. به طور مثال خلیل ملکی یکی از طرفداران حزب توده به حزب توده اعتراض میکند که چرا در ساختمان کمیته مرکزی به جای استفاده از عکسهای ستارخان و باقرخان از عکسهای لنین استفاده میکند.
نویسنده کتاب «شبکه نظامی حزب توده» ادامه داد: دولت شوروی که تمام آذربایجان را اشغال کرده بود به حزب دموکرات کمک میکند. تا پیشهوری اعلام استقلال کند و آذربایجان ایران را از ایران جدا کند.
وی افزود: اسناد جدید که در باکو منتشر شده شخصی به نام جلیل حسن اف که آدم باسوادی است، استاد دانشگاه باکو است کتابی به نام آذربایجان در آستانه جنگ سرد منتشر کرده است در آنجا میگوید شوروی 600 افراد متعصب انقلابی که به کمونیست باور داشتند به آذربایجان فرستاد جالب این است که کنسول انگلیس در تبریز میگوید آذربایجانیها هیچگونه میل جدایی از ایرانیان ندارند - مردم آذربایجان به شدت مردم مذهبی و وطنپرست هستند ـ هیچ علاقهای به جدا شدن از ایران ندارند.
معتضد گفت: حزب دموکرات و پیشهوری از شهریور 20 شروع به تبلیغات میکنند که ترک با فارس فرق دارد و برای جداسازی آذربایجان افسر شهربانی و رئیس ایلچی را میکشند و پای او را اره میکنند.
بعد از جنگ جهانی دوم ایرانیان راضی به نخستوزیری قوام بودند
وی با اشاره وضعیت تاریخی که قوام قدرت را به دست گرفت، افزود: در چنین وضعیتی حکیمالملک نخستوزیر شد که فراموسون بود و استالین هم او را قبول نداشت مجموعه عوامل دست به دست هم میدهد که مجلس مجاب شود کابینهاش را ساقط کند.
این مورخ و روزنامهنگار ادامه داد: بعد از حکیم الملک، صدرالاشراف نخست وزیر میشود که نمیتواند پیش از چهل روز حکومت کند دستور قلع و قمع شورش تبریز را میدهد که آنهم به جایی نمیرسد. و چون سربازان شوروی در شریف آباد قزوین جلوی ارتش ایران را میگیرند حتی ارتش هم وارد عمل نشد بلکه ژاندارمها بودند فرمانده لشکر تبریز شخصی به نام سرتیپ درخشانی بود که بعدها مشخص شد وی از سال 1318 که اخراج شده بود با روسها نیز ارتباط داشت.
وی افزود: پادگان تبریز در دست ارتش روس بود ارتش ایران در باغ کشاورزی مستقر بودند که اطرافش را سیم خاردار کشیدند و مناسب دفاع نبود. لشکر تبریز که بیشتر از هزار نفر نبود در شهر رضائیه و ارومیه مقاومت میکند در چنین وضعیتی دوباره چشمها متوجه قوامالسلطنه شده بود و بزرگان به خانهاش میروند و با خواهش و تمنا از او میخواهند نخستوزیری را بپذیرد.
این مورخ با اشاره به اجماعی که برای نخست وزیری قوام ایجاد شد گفت: شورویها نسبت به قوام خوشبین بودند و حزب توده هم از او حمایت میکرد قوام در حالی کابینه خودش را تشکیل میدهد که دوره مجلس در حال تمام شدن است نیروهای سیاسی تبلیغات را برای کسب کرسیهای مجلس آغاز کرده بودند.
وی گفت: حزب توده نیز از قوام حمایت میکند و ارتش شوروی برای که ایران ترک کند خواستار کسب امتیاز نفت شمال شد قوام بلافاصله اعلام میکند که شخصا به روسیه میرود تا با ژنرال روسی ملاقات کند دولت شوروی هواپیما میفرستد قوام با هیأتی قوی که شامل چند روزنامهنگار و روسی دان برجسته است به شوروی میرود.
معتضد ادامه داد: این افراد مانند حمید سیاح و نفیسی بودند که به اتفاق قوام به باکو میروند یک شب در باکو اقامت میکنند و بعد به مسکو میروند هواپیمای آن زمان ضریب امنیتی پایینی داشتند. در مسکو مورد استقبال مولوتوف قرار میگیرد همراهان در هتل بزرگ مسکو جای میگیرند و قوام در یکی از کاخهای تزاری سکونت میکند.
استالین در مذاکرات به قوام بیاعتنایی میکند
وی ادامه داد: قوام در اتاق کار استالین در کاخ کرملین با او ملاقات میکند. استالین بسیار به قوام بیاعتنایی میکند با اکراه یک صندلی میآورند تا قوام بنشیند.
معتضد ادامه داد: قوام با بیاعتنایی استالین روبه رو میشود دست به جیب میشود سیگاری از جیبش بیرون میآورد به این ترتیب استالین ناچار میشود برای او فندک بزند. قوام به زیرکی استالین را از حالت اربابی خارج میکند.
وی افزود: مذاکره با قوام گاهی اوقات ساعتها طول میکشید این در حالی بود که قوام دچار بیماری پروستات بوده است مجبور بود مدام در مدت کوتاه به دستشویی برود و در مذاکره به شدت درد میکشیده است. پدر سعید نفیسی دکتر بود در آن سفر قوام را معالجه میکرد. قوام شخصیت کاریزما داشت مدام به ملاقات استالین میرود و گفتوگو میکند و مرتب استالین به او حمله میکند.
استالین وقتی عصبانی میشد نقاشی میکرد
معتضد ادامه داد: استالین وقتی عصبانی میشد عکس گرگ در کاغذ میکشید در یکی از دیدار با قوام بیش از 100 گرگ در کاغذ کشید و مدام پیپ میکشید با این استدالال که ایران بعد از پایان جنگ جهانی اول مدعی بود باید قفقاز و ترکمنستان به ایران برگردد ایران را متهم به دشمنی با شوروی میکرد. قوام پاسخ داد دولت قاجار خواهان بازگشت سرزمینهای قفقازی بود بود در حالی که دولت جدید چنین نظری ندارد.
استالین پرسید چرا آن دولت چنین درخواستی داشت قوام پاسخ داد دولت تزار که توسط کمونیستهای شوروی ساقط شد دولت زورگویی بود ما از زمانی که آقای لنین سر کار آمد خواهان همکاری و گسترش روابط با شوروی هستیم. در حال حاضر روابط ایران با شوروی دوستانه است. و ایران جز اولین کشوری بود که شوروی و انقلاب کمونیستی شوروی را به رسمیت شناخت.
نویسنده کتاب «سی سال جاسوسی در ارتش شاه» ادامه داد: قوام یک دیپلمات کامل بود بسیار اروپائیان آدمهای دلال و حسابگر هستند و امروز در بحث مسئله هستهای وقتی مذاکره آقای ظریف را با این آدمها میبینید همیشه ظریف لبخند به لب دارد اما من مطمئن هستم از ته دل در حال گریه است قوام همیشه در برابر استالین میخندید و با زیرکی رفتار میکرد هرچه استالین بداخلاقی میکرد در عوض قوام دیپلماتیک جواب میدهد.
وی گفت: همراهان قوام توضیح میدهند که قوام بعد از مذاکره با استالین وقتی به کاخ برمیگشت آن اندازه اذیت میشد که گریه میکرد و به همراهانش شکوه میکرد آنقدر استالین بیادب است که دود پیپش را به صورت من میزند.
معتضد با اشاره به رفتار دیپلماتیک قوام گفت: اما قوام با وجود این بد اخلاقیها دیپلماتیک رفتار میکرد و یک بسته چای و توتون لاهیجان را به عنوان هدیه برای استالین برد و گفت این هدیه کارگران ایرانی به شما است که استالین بسیار خوشحال شد. در طول مذاکره قوام نامید شد و به استالین میگوید شما که قانع نشدید به همین دلیل من فردا مسکو را به سمت ایران ترک میکنم.
این نویسنده ادامه داد: استالین قوام را به ضیافت شام دعوت میکند و قوام میگوید من به اتفاق همه اطرافیان خدمت میرسم و استالین ضیافت عالی برگزار میکند و در ضیافت آخرین گفتوگو انجام میشود قوام از استالین میپرسد در نهایت نظر شما چیست؟ استالین جواب میدهد که نظرم این است که شرکت تشکیل بدهیم و قوام میگوید به این دلیل دست من باز شد. چون دکتر مصدق طرحی را به تصویب مجلس رساند که در زمان اشغال به شرکت خارجی نباید امتیاز داد.
وی گفت: استالین از قوام میپرسد چرا؟ مجلس را منحل نمیکنید. قوام جواب میدهد اگر شما سربازان را از ایران خارج کنید من به شما قول میدهم مجلسی از طرفداران من تشکیل میشود و کسانی که به هدفهای من اعتماد دارند به مجلس میروند و من قول میدهم امتیاز شرکت نفت را به تصویب برسانم.
معتضد درپایان خاطرنشان کرد: نامههایی که قوام به سفیر شوروی نوشت شاهکار است در آن نامهها توضیح میدهد مردم آذربایجان به هیچ روی خواهان جدایی از ایران نیستند و مسئله آذربایجان مسئله داخلی است و همیشه از نظر نژاد جز ملت ایران بودند زبان دلیل بر جدایی نیست.