روز 18 مهر 1345 ژنرال طوفانیان طی یک درخواست کتبی «به کلی سری» از سرهنگ نیمرودی وابسته نظامی سفارت اسرائیل در تهران، تقاضای خرید مقادیر زیادی جنگ افزار نظامی از اسرائیل کرد.(1)
طوفانیان کیست؟ حسن طوفانیان در تیر 1292ش در تهران متولد شد. مادرش آمنه حاج شیخ علی عرب و پدرش میرزا مهدی در امامزاده یحیی تهران دکان خیاطی و پارچه فروشی داشت. اجداد طوفانیان سالها در منطقه تفرش، فراهان و آشتیان زندگی میکردند. حسن طوفانیان پس از پایان دورۀ ابتدائی ، تحصیلات متوسطه را در مدرسه ادب و دارالفنون طی نمود و در تیر ماه 1312 موفق به اخذ دیپلم علمی با معدل 7/13 شد. وی در 19 دی 1312 به خدمت ارتش درآمد و در مهر ماه 1315 دورۀ دانشکده افسری را به پایان رساند. در اول بهمن 1316 خلبان نظامی شناخته شد و درجات نظامی را یکی پس از دیگری دریافت نمود و در فروردین 1330 به درجۀ سرهنگی نائل آمد. پس از مدت کوتاهی راهی آمریکا شد و در شهریور 1331 موفق به دریافت گواهی فارغالتحصیلی رشته افسری رزمی از نیروی هوائی امریکا شد. طوفانیان به همراه سرلشکرعبدالحسین حجازی، سرلشکر علی اشرف مطهری، سرهنگ منصور افخمی، سرهنگ نصرتالله اربابی، سرهنگ علی زند و سرهنگ فریدون جم یکی از اعضاء ثابت در کمیته نظامی پیمان بغداد بود که بعدها به «سنتو» تغییر نام یافت. وی در مهر ماه 1336 به درجه سرتیپی نائل آمد و در همان سال به عضویت کمیسیون دائمی سازمان دفاع غیر نظامی کشور منصوب شد. در 1340 آجودان کشوری شاه شد، در مهر 1341 به درجه سرلشکری و در فروردین 1345 به درجۀ سپهبدی نائل آمد. وی در زمان سپهبدی مسئولیت ریاست اداره چهارم ستاد بزرگ ارتشتاران را بر عهده داشت. خدمات طوفانیان به شاه سبب دریافت نشانهای زیادی شد. نشان اول همایون در 4 آبان 1347 و در پی آن مدال تاجگذاری را دریافت نمود. در 11 دی ماه 1348 نشان درجه یک خدمت را به سینه آویخت. در 3 آبان 1351 به درجه ارتشبدی نائل آمد. در شهریور 1352 نیز نشان درجه یک سپاس را به مجموعه نشانهای خود افزود. طوفانیان که فرزند ارشد خانواده و دارای 5 برادر و یک خواهر بود در مرداد 1320 با فاطمه شکوهالملوک ازدواج کرد. چهار پسر و دو دختر ثمرۀ این ازدواج بود. مهمترین سمت طوفانیان مسئول خرید اقلام نظامی بود که از سال 1342 آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. با افزایش درآمدهای نفتی در دهههای 40 و 50، ایران به بزرگترین خریدار تجهیزات نظامی از انگلیس و خصوصا امریکا تبدیل شد. راجی، آخرین سفیر رژیم شاه در لندن، در خاطرات 12 مرداد 1356 مینویسد از هویدا راجع به مسئله قطع برق سوال کردم، و او جواب داد «وقتی فقط 30% از در آمد کشور در دست دولت قرار دارد و 70% بقیه را در اختیار شرکت نفت و ارتش گذاردهاند، چطور میتوان از دولت انتظار داشت که فقط با 30% از در آمد کشور، همه کارها را بدون عیب و نقص انجام دهد؟». در این دوران شاه به جای سرمایه گذاری در زمینههای زیربنائی مثل آموزش، بهداشت، نیروگاههای برق، سدسازی و ... دست به خریدهای کلان نظامی میزد. روزنامه لوموتن چاپ فرانسه در 28 اردیبهشت 1357 نوشت: «سطح خرید اسلحه توسط ایران، خصوصا از امریکا به سالی 10 میلیارد دلار میرسد. ایران بیش از نیمی از سلاحهای فروخته شده توسط امریکا را دریافت میدارد. ایران بزرگترین قرارداد خریدهای نظامی که شامل 80 هواپیما شکاری Tomcat F-14 که برخوردار از پیشرفتهترین تکنولوژی هواپیماسازی میباشد با امریکا منعقد ساخته است». خریدهای کلان تسلیحاتی شاه از امریکا و انگلیس، جنجال و سر و صدای زیادی به راه انداخت، به خصوص آنکه این خریدها بالاتر از قیمت متعارف و هزینههای تمام شده بود. (2) مامور خرید اسلحه طوفانیان در خریدهای نظامی، مورد اعتماد و محرم محمدرضا پهلوی بود و ارتباط نزدیکی با کمپانیهای تولید سلاح بخصوص در کشورهای امریکا، انگلیس و اسرائیل داشت. فردوست دربارۀ محمدرضا پهلوی و طوفانیان و خرید اسلحه مینویسد: نمیدانم که طوفانیان چگونه توسط محمدرضا به عنوان مأمور تهیه سلاح انتخاب شد. ولی حدس میزنم که به علت طی دورۀ نظامی در آمریکا و آشنائی زیاد با مستشاران نظامی آمریکائی در ایران، ازطریق آنها به محمدرضا معرفی شد و از آن پس خریدهای گزاف اسلحۀ ایران را ترتیب میداد. اما این تصور که نوع سلاحها و کشور و کمپانی خریدار را طوفانیان تعیین میکرد، تصور صحیحی نیست. چه نوع سلاح، به چه تعداد، از کجا، همه و همه توسط محمدرضا دیکته میشد و طوفانیان تنها مجری خوبی بود. محمدرضا از کجا انواع سلاحها را میشناخت؟ رویه این بود که رئیس ستاد ارتش از طریق متخصصین ستاد فرماندهان سه نیرو (زمینی، هوائی، دریائی) و بخصوص فرمانده نیروی هوائی در دوران فرماندهی ارتشبد خاتمی، فرمانده ژاندارمری، رئیس شهربانی از روی کاتالوگها و در مورد سلاحهای سبک از روی نمونههای ارسالی از شرکت سازنده و همچنین شخص طوفانیان تقاضای تهیه میکردند و تعداد را همین مقامات به محمدرضا پیشنهاد میدادند. در اینجا دو موضوع مورد توجه محمدرضا بود. خود سلاح و کشور تهیه کنندۀ آن. او اگر با نوع سلاح موافق بود و شرکت و کشور تأمین کننده جزء لیست مورد نظرش بود که آمریکائیها و انگلیسها دیکته میکردند، سفارش را تصویب میکرد و تهیه کننده طوفانیان بود. در مورد سلاحهای سنگین یا وسائل جنگی، تانکها و زرهپوشها و امثالهم ، در مسافرتهای محمدرضا به امریکا و اروپای غربی نمونهها و طرز کار آنها به وی نشان داده میشد. مثلاً یک هواپیمای شکاری را از نظر فنی و امکانات و طرزکار در عمل به او نشان میدادند و او نوع و تعداد را به طوفانیان اطلاع میداد و دستور میداد که تهیه شود. پس طوفانیان شخصأ سفارش دهنده اصلی نبود. سفارش دهنده، شخص محمدرضا بود و البته نظر طوفانیان هم موثر بود. شیوۀ کار طوفانیان به نحوی بود که همه از او متشکر بودند و به وی علاقه داشتند. در دوران طولانی این مأموریت، کوچکترین نارضایتی در بین فرماندهان نظامی از طوفانیان دیده نشد. مسلم است که فروشندگان سلاح به طوفانیان حق و حساب میدادند. این یکی از اصول متداول جهانی در معاملات تسلیحاتی است. در معاملات بزرگ 2 درصد و در اقلام کوچک تا 5 درصد پرداخت میشود که فروشندگان بدون سئوال به حساب مسئول خرید میریزند. البته طوفانیان به نحوی عمل نمیکرد که محمدرضا حساسیت پیدا کند. او ارقام دقیق پورسانتاژ را به محمدرضا میگفت. او مقداری را به خودش میداد و در مورد بقیه مبلغ دستور میداد که به کدام شخص و به چه مبلغی پرداخت شود. این را از یک منبع موثق شنیدم که طوفانیان در مورد پورسانت چنین رویهای داشت. اگر در هر معامله، محمدرضا نیم درصد به طوفانیان میداد، در طول سالها رقم کلانی میشد. طوفانیان خود بسیار باهوش، پرحافظه، سریعالانتقال، فوقاالعاده مسلط به حرفهاش و از نظر رفتار بسیار خوشبرخورد و شوخمزاج بود. او اگر دارای این مسئولیت نمیشد مسلمأ به ریاست ستاد ارتش میرسید که عالیترین مقام ارتشی است. (3) عامل تحکیم رابطه با اسرائیل طوفانیان از جمله شخصیتهایی بود که در زمینه مناسبات ایران و اسرائیل نقشآفرینی می کرد. وی به دلیل نوع مسئولیتش در رژیم پهلوی که محرم ترین مامور خرید اسلحه نزد شاه بود، به طور مستقیم با اسرائیلیها در ارتباط بوده است. وی در سایه همین مسئولیت دیدارهای متعددی با صهیونیستها داشته و بدین گونه به یکی از عمدهترین نقشآفرینان عرصه روابط ایران و اسرائیل تبدیل شده بود. نقشی که گویای جایگاه ویژهی او در روابط محرمانه ایران و اسرائیل است. در این زمینه ملاقاتهای مکرر و متعدد وی با مقامات صهیونیستی که از میان یادداشتهای خصوصی او در دفترچهسالنامههای جیبی بازمانده از وی معلوم میگردد، به نوبه خود بیانگر این مهم است. در برگه یکشنبه 29 آبان 1345 آمده است: "با هواپیمای اسرائیل، حرکت به اسرائیل". طوفانیان دوشنبه 24 مهر 1346 با ایرفرانس به تلآویو عزیمت میکند و همان روز با اسحاق رابین ملاقات می نماید. روز جمعه 28 مهر با ژنرال عزر وایزمن دیدار میکند. شنبه 29 به حیفا میآید و روز بعد به تهران باز میگردد. وی در برگههای اساسنامه 1351، تاریخهای گوناگونی از سفرها و دیدارهای خود از اسرائیل و مقامات اسرائیلی ذکر کرده است. برای نمونهای از دیدارهای طوفانیان از اسرائیل و رفت و آمد مقامات ارتش ایران بین تهران و اسرائیل، میتوان به دیدار تیر ماه 1357 ش اشاره کرد(4) پیوندهای نهان و آشکار طوفانیان با عناصر رژیم اسرائیل تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی برقرار بود. (5) این پیوندها در رستههای مختلف بوده؛ اما همکاری وی با اسرائیل بیشتر در زمینه مسائل دفاعی و نظامی انجام پذیرفته است. از این رو، از مجموع آنچه بیان شد میتوان به ارتباط نزدیک و پراهمیت طوفانیان، با عوامل اسرائیلی پی برد؛ ارتباطی که سالها پیش برقرار شده بود و تا واپسین روزهای حاکمیت نظام پهلوی ادامه داشت(6) پس از پیروزی انقلاب با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، طوفانیان به مدت نزدیک به 7 ماه به صورت پنهانی زندگی کرد و در این مدت مخفیگاه خود را بارها به خاطر ترس از دستگیری تغییر داد. وی در 17 شهریور 1358با تغییر قیافه به طور زمینی از مرزهای غربی کشور به ترکیه و از آنجا به اروپا و سپس امریکا فرار کرد و در واشنگتن زندگی مرفهی برای خود ساخت. طوفانیان در اواخر عمر به سرطان مثانه مبتلا شد و در سال 1377 درگذشت. (7) پی نوشت : 1. سقوط، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 1، صص 449 و 491. 2. حسن طوفانیان، خاطرات ارتشبد سابق حسن طوفانیان. به کوشش ضیائ صدقی ، تهران ، زیبا، 1381، ص 13و 19-20. صفاءالدین تبرائیان، سراب یک ژنرال: بازشناسی نقش ارتشبد طوفانیان در حاکمیت پهلوی دوم ، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1377، اغلب صفحات. 3. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 219-220. 4- جیمز.ا. بیل، شیر و عقاب، روابط بدفرجام ایران و آمریکا، ترجمه فروزنده برلیان (جهانشاهی)، تهران، نشر فاخته، 1371، صص 571- 570 5- صفاءالدین تبرائیان، پیشین، ص 120. 6- همان، صص 123 - 118 [1345/08/09] 7. همان، ص 143 و 145.