حجتالاسلام ریاضت از خطبای مذهبی گفت: امروز خیلیها شعائر فاطمی را اقامه میکنند، اما در جهت تفرقه این امت اسلامی حرکت میکنند، حضرت فاطمه در خطبه فدکیه میفرماید: کسانی که مطیع ما هستند، شما را ایمنی میبخشند از اینکه دچار تفرقه شوید.
فرهنگ همانند سپری برای حفظ مردم و جامعه است که میتواند از حوادث و مصائب مختلف در امان دارد، در جامعه اسلامی ما نیز که حب اهل بیت(ع) در میان تک تک افراد جامعه ریشه دوانده است، بها دادن به فرهنگ فاطمی و عمل به آن، خود به خود نشر و گسترش فرهنگ اسلامی را به همراه دارد که در ذیل آن فرهنگ ارزشهای اسلامی و تلاش و مجاهدت برای حق و عدالت با الگوگیری از مکتب فاطمی در نهایت به رشد و شکوفایی میرسد، به مناسبت ایام فاطمیه و سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) گفتوگویی را با حجتالاسلام محمود ریاضت یکی از خطبای شهر تهران ترتیب دادهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
ما مرام حضرت زهرا(س) را بلد نیستیم که بخواهیم آن را احیا کنیم
*چگونه میتوان در جامعه فرهنگ و مرام فاطمی را زنده کرد؟
-مرحوم آیتالله حاج آقا محتبی تهرانی میفرمودند اگر شیعه هیچ از روایات، خطبه و تفاسیر نداشت و در دست ما خطبه فدکیه بود، برای اخلاقیات، معارف و عبادات ما را کفایت میکرد، اما این خطبه را ما بچه مذهبی هیأتی، یک پاراگرافش را بلد نیستیم. گاهی برایمان در عرصه حضرت زهرا(س) شبهه میشود.
دو فراز عمده وجود دارد برای اینکه بخواهیم مرام فاطمی را هم در زندگی خودمان و هم در اجتماعمان را احیا کنیم و هم در دنیا به عنوان الگوی معرفی کنیم، حضرت فاطمه(س) میفرمایند: «وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ» این دو اصل را شما دقت کنید، اگر کسی مطیع ما است، شیعه ما است، پیرو ما است، این اطاعت از ما و مطیع ما بودند باعث میشود در همه چیز قانونمند شود، نظام و برنامهریزی داشته باشد، در امر شخصیاش، خانوادگیاش، امر سیاسیاش و اقتصادیاش منسجم عمل کند، در اینجا «مِلَّةِ» به معنای دین است؛ یعنی تمام کسانی که مسلمان هستند، باید به واسطه امامت و ولایت ما منسجم شوند، اما امروز خیلیها شعائر فاطمی را اقامه میکنند، اما در جهت تفرقه این امت اسلامی حرکت میکنند، اصلاً سکوت امیرالمؤمنین به خاطر چیست؟ به خاطر اینکه انسجام جامعه به هم نخورد، بعد خیلی عجیب است! حضرت فاطمه در این خطبه میفرماید «طَاعَتَنَا» کسانی که مطیع ما هستند، «أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ» شما را ایمنی میبخشند از اینکه دچار تفرقه شوید.
مرام فاطمی یعنی گفتوگو، اصلاً شیعه اول سؤالش این بوده که چرا زدید؟ چرا کشتهاید؟ چرا آتش زدید؟
حالا یک عده میآیند پرچم عزای فاطمه(س) را علم میکنند، درست 180 درجه خلاف این فرمایش حضرت زهرا(س)، آن وقت ما میگوییم چرا عرصه جهان اسلامی بیگانه است؟ چون ما با مرام حضرت زهرا(س) بیگانه هستیم، ما درباره حضرت زهرا(س) یک چادری خاکی بلد هستیم، یک صورت نیلی، یک پهلوی شکسته و یک بچه سقط شده، بیشتر از این نه! ما اصلاً مرام حضرت زهرا(س) را بلد نیستیم که بخواهیم آن را احیا کنیم، متأسفانه در شعائر حضرت زهرا(س) آن بخش عاطفه به تعبیر مقام معظم رهبری آن قدر غلیظ میشود که اصلاً این دو بخش دیگر اصلاً مورد دقت قرار نمیگیرد، حالا طبیعی است در فضای هیأت و جلسه جنبه عاطفه غلبه دارد، اما در عرصه رسانه باید جنبه «تفکر» غلبه پیدا کند.
کسانی که در بخش آیین و تفکر کار میکنند، باید در ایام فاطمیه، مرام فاطمی را، منطق و تفکر فاطمی را توجه داشته باشند، آن هم خیلی مهم است، مرام حضرت زهرا(س) اگر بخواهد شناخته شود، در خطبه فدکیه بروز و ظهور دارد، در واقع یک ویژگی حضرت زهرا(س) دارد، این است که اهل گفتوگو است، پهلوی ایشان را شکستند، خانهاش را آتش زدهاند و بچهاش سقط شده است، این فاجعه به وجود آمده، اما خودش پهلوی کسی را نشکسته است، سیلی به گوش کسی نزده و خانه کسی را هم آتش نزده است. فرمود: بانوان اطراف من را بگیرید، مسجد برویم و گفتوگو کنیم.
گفتوگو برای ما است، اصلاً مرام فاطمی یعنی گفتوگو، اصلاً شیعه اول سؤالش این بوده که چرا زدید؟ چرا کشتهاید؟ چرا آتش زدید؟ حالا دارند این را گردن شیعه میاندازند، خوشبختانه با همه هزینهای که داعش داشت، یک نقطه مثبتی بود و خدا یک پرده کنار زد که بگوید این طرف اهل منطق است، همیشه این طرف گفتوگو میکرده، امام حسین(ع) 36 خطبه در کربلا دارد، یعنی گفتوگو برای ما است، منتها سر ما زدهاند و میخواهند بگویند نه شما خشونتگرا هستید، این کار را رسانه باید درست کند.
ماجرای خطبه و روضه یک دقیقهای آیتالله فلسفی
*مهمترین ویژگی حضرت زهرا(س) چیست؟
-منتها مهمترین ویژگی در کار حضرت زهرا(س) این است که ما معمولاً حرف میزنیم و بعد عمل میکنیم، اما حضرت زهرا(س) اولاً عمل و بعد بیان کرده است، خطبه فدکیه آن چیزی است که حضرت زهرا(س) در طول عمر کوتاهش عمل کرده است، یعنی حضرت زهرا(س) در 18 سال عمرش از زمانی که ازدواج کرده و به عرصه آمده، عمل کرده و بعد در خطبه فدکیه بیان کرده است.
پس مرام فاطمی چیست؟ این است که من قبل از اینکه حرف بزنم باید عمل کنم، اگر میخواهم حرف بزنم، باید حرفی بزنم که به آن عمل کرده باشم، لذا شما میبینید که حضرت زهرا(س) نظام جامعه را به هم نمیریزد، یعنی نمیآید شورش کند، با اینکه مخالف اتفاقی است که افتاده، اما کف خیابان نمیآورد، کف خیابان چه کسانی میآورند؟! آنها میآورند، چه کسانی آتش میزنند؟ آنها آتش میزنند. چه کسانی خشونت میکنند؟ آنها اِعمال میکنند، منتها برعکس شده و گردن ما افتاده است.
اگر ما بخواهیم مرام حضرت زهرا(س) را احیا کنیم باید اول این مرام شناخته شود و تبیین شود
این به خاطر اینکه مرام فاطمی درست پژوهش نشده است. شما سرچ کنید ببینید ما چند تا پایاننامه در بچه مذهبیها، کسانی که کارهای مذهبی و تاریخ اسلامی میکنند، چند تا تز دانشگاهی، چند تا پژوهش با محوریت خطبه فدکیه انجام شده است؟ از شما سؤال کنند دو تا شرح از خطبه فدکیه نام ببرید؟! خدا رحمت کند حاج آقا مجتبی را دو تا فاطمیه پشت سر هم، این خطبه را شرح کرد و بیرون آمده است.
دو نکته کلیدی خطبه فدکیه برای جهان اسلام
بالاخره اگر ما بخواهیم مرام حضرت زهرا(س) را احیا کنیم که شعائر فاطمی منجر به احیای مرام فاطمی شود، باید اول این مرام شناخته شود و تبیین شود، اینکه مقام معظم رهبری میفرمایند، چند سال دیگر باید سبک ما عوض شود، یعنی چه؟ ما سبکمان با آن چیزی که میگوییم مطابق نیست، ما میگوییم اللَهُمَ اجعَل مَحیاىَ محیا محمدٍ و آل محَمَد، ولی مرام ما آن نیست، این سبک باید عوض شود، به قول امروزیها باید فرهنگسازی شود، بسترسازی شود، این وظیفه شما است.
بخش کوچکی از آن به عنوان اهل منبر وظیفه ما است، گفتم فضایی که ما منبر میرویم، آن بخش عاطفه غلبه دارد، درست است که ما باید محتوا، آن تفکر، آن منطق را ارائه دهیم، ولی خیلی نمیتوانیم آن را برجسته کنیم. ما در 20، 30 دقیقه باید سخنرانی کنیم، هم باید مسأله شرعی بگوییم، هم باید روایت بگوییم، هم باید روضه بخوانیم، البته اگر آن هم درست انجام شود خیلی خوب است، به آقای فلسفی گفتند: شما میتوانی 1 دقیقه بالای منبر بروی، هم مسأله شرعی بگویی، هم آیه قرآن بخوانی و هم روضه بخوانی، گفت: «بله! بسم الله الرحمن الرحیم «مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی» آب بر دو قسم مطلق و مضاف، با مضافش میشود وضو گرفت، با مطلقش نمیشود، خدا هم در قرآن میفرماید: حیات مایه اصلیاش آب است، این آب را هم در کربلا از امام حسین دریغ کردند. والسلام علیکم و رحمة الله»، این شد مسأله شرعی، تفسیر و روضه، حالا ما مانند آقای فلسفی یک دقیقه نمیتوانیم پای منبر برویم و آن را جمع کنیم.
اگر این تفکر و منطق و مرام پررنگ کنیم، دیگر به ما نمیگویند شما در طول سال مدام دارید روضه میخوانید. چون ما از حضرت زهرا(س)، فقط گریه حضرت زهرا(س) را برای مردم گفتیم، همین دو خط از خطبه فدکیه من گفتم، شما میتوانید جلوی خیلی از انحرافات را بگیرید، اگر درست تبیین شود که «وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ» 6 تا کلمه است، نمیتوانید با مخالفت با مرام فاطمی، با شعائر فاطمی حرکت کنید، بزرگترین نمود تولی و تبری است، هر گروه شما یک اتاق فکر پژوهشی نیاز دارد، مثلاً گروه آیین و اندیشه یک اتاق فکر پژوهشی نیاز دارد، اگر از من سخنران یک سخنرانی در ایام فاطمیه میگیرید، باید یک کار پژوهشی باشد، نه چیزهایی که من میگویم و همه هم شنیدند، شما به عنوان یک مطلب بزنید.
امروز یک خطری ما را تهدید میکند و آن خطر ایسمهاست، جوانان را ایسم میکنند، میگویند خدا کیست، انسان خودش خدا است، دارند روی این خیلی کار میکنند و خیلی از جوانان و مذهبیون را به سمت خود بردهاند، وظیفه من روحانی، وظیفه شما اهل رسانه در این عرصه خیلی سنگین است و ما میتوانیم با همه این جریانات انحرافی در عرصه اخلاقیات در عرصه ولایت اهل بیت(ع) مقابله کنیم، به شرط اینکه بتوانیم مرام اهل بیت(ع) را احیا کنیم، برای اینکه مرام اهل بیت(ع) احیا شود، باید مرام حضرت زهرا(س) احیا شود، چون امام زمان(عج) فرمودند: «و فِی ابْنَةَ رَسُول الله(ص) لی أُسْوَةُ حَسَنَةً» الگو و مرام من مرام مادرم است، یعنی اگر شما میخواهید الگوی جهانی حکومت مهدوی را بیان کنید، باید مرام حضرت زهرا(س) را بیان کنید، چون امام زمان(عج) فرمود: من هر کاری کنم، الگو گرفته از مادرم حضرت زهراست، یعنی مرام من و روش من در حکومت روش حضرت زهراست. پس مرام و تفکر، تفکر فاطمی است.
علت اصلی انحراف در ایام فاطمیه
*در ایام فاطمیه انحرافات در عزاداریها زیاد است، چگونه میشود با این انحرافات مقابله کرد؟
-اگر شاخصه تفکر شیعی تبیین و عملیاتی شود، جلوی همه انحرافات گرفته میشود، ما یک مشکلی داریم، بخشهایی از تفکر شیعی اصلاً تبیین نشده است، یعنی بروز نشده است، حتی کسانی که مانند بنده سمت سخنران دارند یا مبلغ هستند، خیلی کار عمیق پژوهشی روی این قصه نکردهاند، یک کسی مانند مرحوم امام(ره) چون روی این قصه کار کرده بود و این تفکر را شناخته بود و سالهای سال هم تبیین کرده بود و بعد هم عملیاتیاش کرد، منتها بعد از امام به قول امروزیها نیروی پدافندی قصه که این را ادامه دهد و حفظ کند، به نظر میرسد در آن خلاء ایجاد شده است.
ما باید از این جلسات حضرت زهرا(س) یک خروجی داشته باشیم و آن خروجی هم باید عملیاتی شدن تفکر حضرت زهرا(س) باشد
بالاخره علما، روحانیون و مذهبیها خصوصاً هیأتیها باید دارای اتاق فکر برای آن باشند، ما باید از این جلسات حضرت زهرا(س) یک خروجی داشته باشیم و آن خروجی هم باید عملیاتی شدن تفکر حضرت زهرا(س) باشد، ولی این خلاء اکنون وجود دارد و اگر برای این خلاء فکری نشود، آن انحرافات روز به روز بیشتر میشود، به نظر من فهم و درک تفکر شیعی که حالا نقطه برجسته آن خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) است و در سیره عملی حضرت زهرا(س) و بقیه اهل بیت(ع) خودش را نشان میدهد، ما از این غافل هستیم، متأسفانه با اهل بیت(ع) فقط از زاویه احساس و عاطفه برخورد میکنیم
شاید علت اصلی انحرافی که دارد در بعضی از جلسات ایجاد میشود، به این جهت است که آن تفکر شیعی را درست نشناختیم، یک تغییر نقش هم برای صاحبان این تفکر ایجاد کردیم، در میان مردم و عوام که میرویم، اهل بیت(ع) را کسانی میدانند که مثلاً گره باز میکنند و مشکل حل میکنند، در صورتی که اصلاً ما در تفکر شیعی وظیفه امام، مریض شفا دادن نیست، حاجت دادن نیست، گره باز کردن نیست. الان غالب مردم این طور هستند، یعنی برای گرفتن حاجتشان جلسه میروند، حالا مثلاً یک مقدار افق دیدشان بالاتر است، در حالی که اصلاً نقش اهل بیت(ع) به عنوان ائمه شیعه هدایت است، یعنی راه و مسیر ما را مشخص کنند که در چه مسیری گام برداریم، راهمان برای حرکت چه باشد و در این راه چگونه حرکت کنیم؟ چون متاسفانه بعضیها راه را اشتباه میروند، ولی بعضیها در راه هستند، ولی در این مسیر اشتباه راه میروند که عامل انحراف همین است، یا راه را نمیشناسند یا اگر راه را شناختند، در راه هستند، درست در این مسیر، راه نمیروند، یعنی ابزار و وسیلهای که برای راه رفتن انتخاب کردند، درست نیست.
*علت این بیراهه رفتن چیست؟
-این هم به خاطر این است که ما یک تغییر نقش ایجاد کردهایم، متأسفانه رسانههای فرهنگی ما هم به این دامن میزنند، شما در عرصه رسانه صداوسیما میبینید در ایام شهادت و ولادت اهل بیت(ع) مدام تأکید دارند که پیامک زدهاند دعا کنید ما مریض داریم، ما گرفتاریم، ما مشکل داریم، بله! دعا یکی بخشی از آن است، اهل بیت(ع) کرامت دارند، درست است وظیفهشان نیست که مریض شفاء دهند، ولی مریض هم شفا میدهند، مثلاً گرهگشایی هم میکنند، ولی اینکه ما بیاییم نقش اصلی اهل بیت(ع) را این قرار دهیم، این از آن نقش اصلی که هدایت است، غافل میشویم، بنابراین میبینیم که در این نقشی که ما ایفا کردهایم ما در خانه اهل بیت(ع) میرویم، میگوییم ما چه میخواهیم، در حالی که ما باید در خانه اهل بیت(ع) برویم و ببینیم آنها از ما چه میخواهند، یعنی الان درست 180 درجه به خاطر آنکه آن تفکر درست تبیین نشده است، ما فاصله داریم و این فاصله داشتن باعث این انحرافات میشود.
رابطه شیعه لندنی و دشمنان حضرت زهرا(س)
*تشیع لندنی در این ایام فاطمیه به ایجاد دهههای زیاد اقدام کرده است و در تریبونهای خود به تفرقه میان شیعه و اهل سنت دامن میزد، برای مقابله و آگاهی بخشی به جامعه راهکار عملی شما چیست؟
-اگر آن تفکر شیعی تبیین شود، این گروههایی که دارند از جاهای دیگر خط میگیرند که مخالف اهل بیت(ع) هستند و اگرچه ظاهرش تابلوی اهل بیت(ع) است، ولی درست 180 درجه برخلاف مسیری که اهل بیت(ع) میخواهند، حرکت میکنند، شما میبینید امروز کسانی که تحت عنوان «شیعه لندنی» مطرح هستند، در جهت اهداف دشمن حضرت زهرا(س) حرکت میکنند، خب! اهداف دشمن حضرت زهرا(س) چیست؟ تفرقه بین امت اسلامی است، حالا اگر ما آمدیم با شعار حضرت زهرا(س) تفرقه ایجاد کردیم، این خلاف هدف و شعار حضرت زهرا(س) است.
اگر ما آمدیم با شعار حضرت زهرا(س) تفرقه ایجاد کردیم، این خلاف هدف و شعار حضرت زهرا(س) است
حتی ما خودمان نسبت به کسانی که این جنایت را در مورد حضرت زهرا(س) مرتکب شدهاند، معتقدیم آنها جامعه اسلامی را از وحدت انداختند، چون پیامبر اکرم(ص) در غدیر حول حضرت امیرالمؤمنین(ع) اتحاد ایجاد کرد، یعنی همه به نفع شیعه و سنی با حضرت امیرالمؤمنین(ع) بیعت کردند، حتی کسانی که بعد از پیغمبر(ص) آن بساط را راه انداختند، در غدیر با امیرالمؤمنین(ع) بیعت کردند، یعنی در واقع وحدتی که حول محور ولایت ایجاد شده بود را شکستند. اصلاً اعتراض حضرت زهرا(س) این بود که شما چرا جامعه را دچار دودستگی و تفرقه کردهاید؟ بعد از رحلت پیغمبر اکرم(ص) آنها اتحادی را که ایجاد شده بود را به هم زدند، با آن حرکتهایی که نسبت به اهل بیت(ع) و خانه حضرت زهرا(س) انجام دادند.
حالا حضرت زهرا(س) که خودش کشته و شهید تفرقه است؛ یعنی به خاطر ایجاد تفرقهای که بعد از آن اتحادی که پیغمبر(ص) در غدیر ایجاد کرده بود، حالا آیا میشود به نام حضرت زهرا(س)، این پرچم را بلند کرد و ایجاد تفرقه کرد؟! این حرکت درست در جهت اهداف آن کسانی است که 1400 سال پیش آن قضایا را در مدینه به وجود آوردند، چون اصلاً حرکتشان مخالفت با نص صریح فرمایش خود حضرت زهرا(س) است که «وِلایتُنا اَماناً لِلفرقه»؛ یعنی هر جا ما تفرقه میبینیم بگوییم اینجا اصلاً فاطمی نیست و با اهداف فاطمی فاصله دارد.
حالا بنی عباس هم با ایجاد دهههای مختلف یا با شعائر حسینی حکومت را از بنی امیه گرفتند، ولی بعداً انحراف ایجاد کردند، چون حالا آنها قصدشان حکومت، مطامع دنیوی و مادی بود، ما امروز باید حواسمان جمع باشد که یک وقت پرچمی که پرچم مشکی امام حسین(ع) است را بلند کردهاند، این پرچم توسط بنی عباس بلند نشده باشد، درست است که ما با بنی امیه مشکل داریم، ولی این به معنای این نیست که چون با بنی امیه مشکل داریم، زیر پرچم بنی عباس میتوانیم سینه بزنیم، چون به همان اندازه که بنی امیه انحراف دارد، بنی عباس هم انحراف دارد.
لذا ما باید به تعبیر مقام معظم رهبری آن بصیرت لازم را داشته باشیم، آن قدرت تجزیه و تحلیل استنتاج را داشته باشیم که این پرچمی که امروز به نام حضرت زهرا(س) به عنوان شعائر فاطمی بلند شده است، آیا واقعاً در راه هدف فاطمی حرکت میکند یا ضد هدف فاطمی حرکت میکند؟ من فکر میکنم در عرصه رسانه اگر این تبیین شود با استناد به فرمایش خود حضرت زهرا(س)، آن وقت آنهایی که در راستای اهداف دشمنان حضرت زهرا حرکت میکنند، ولو در پرچم حضرت زهرا(س)، موفق نخواهند شد؛ یعنی جذبی که الان در هیأتها میبینیم و جذب جوانان توسط آنها صورت میگیرد، به خاطر این است که در محافل ما تبیین نشده است.
وقتی حضرت زهرا(س) به هوش آمدند چه گفتند/چرا امابیها رفتار اعتراضی نشان دادند
*خب! در روایات داریم که حضرت زهرا(س) روزهای آخر به اصرار امام علی(ع) حضور آن دو نفر را در منزلشان قبول کردند، ولی رویشان را از آنها برگردانند، این با صحبتهای شما منافات ندارد؟!
-عیب ندارد روی برگرداندند، برای چه رویگردان بودند؟ علت رویگردانی این بود که این دو نفر باعث تفرقه در جامعه شدند، برای چه حضرت زهرا(س) از اینها روی برگرداندند؟ مگر با اینها دعوای شخصی داشتند؟ بلکه به خاطر عملی که آنها انجام دادند و منجر به آن فجایع شد و در نهایت منجر به ایجاد تفرقه میان مسلمانان شد، آنها اتحادی که حول محور ولایت، پیغمبر(ص) ایجاد کرده بود با آن عملشان شکستند، حضرت زهرا(س) به خاطر اینکه اینها خلاف مرام پیغمبر(ص) عمل کردند، رویشان را به دیوار برگرداندند، وگرنه بحث پدرکشتگی نبود.
عمده فرمایش حضرت زهرا(س) این است که شما با این کاری که کردید، جامعه اسلامی را دچار تشتت کردید
استدلال ما هم این است که وقتی حضرت زهرا(س) به حضرت علی(ع) میگویند انتقام ما را نمیگیری یا حق ما را نمیگیری، وقتی حضرت علی(ع) بلند شدند و شمشیر را برداشتند تا بیرون بیایند، صدای موذن بلند شد: «الله اکبر»، حضرت علی(ع) فرمود: فاطمه جان! میخواهی الله اکبر بماند؟ فاطمه زهرا(س) گفت: همه حرفها سر این است که این بماند، ما که چیزی برای خودمان نمیخواهیم، ما اگر میگوییم این حق ماست، به خاطر اینکه این حق را خدا و قرآن به ما داده است، ما این حق را برای خودمان قائل نیستیم و امت اسلامی هم روی این وحدت داشت، یعنی روی پذیرفتن حرف خدا که ولی امیرالمؤمنین(ع) است، امت اسلامی اتحاد داشت، آنها این اتحاد را شکستند.
پس اگر حضرت زهرا(س) روی خودشان را برگرداند، به خاطر دعوای شخصی نبود، به خاطر حفظ اسلام بود و آنچه که اسلام میخواست. عمده فرمایش حضرت زهرا(س) این است که شما با این کاری که کردید، جامعه اسلامی را دچار تشتت کردید، این تشتتی که بین جامعه اسلامی ایجاد شد، باعث شد حضرت زهرا(س) اعتراض کند، پایه تشتت با غصب خلافت گذاشته شد، با غصب خلافت حضرت امیرالمؤمنین(ع)! بنابراین شما میبینید ذاکرین گاهی وقتها در مداحیهایشان میخوانند که وقتی حضرت زهرا(س) به هوش آمد، نگفتند پهلویم، سینهام، بچهام، گفتند: علی را کجا بردند؟ چون عامل وحدت را اینها داشتند از بین میبردند، پیامبر اکرم(ص) جامعه اسلامی را حول ولایت متحد کرده بودند، اینها با این عملی که انجام دادند اتحاد را به هم زدند.
شاخص اصلی در فرهنگ فاطمیه «اخلاق» است
*با توجه به سابقه تبلغیتان بفرمایید فرهنگ فاطمی چه شاخصی دارد و جامعه کنونی ما در کدام زمینهها ضعف و کمبود دارد؟
-من فکر میکنم فرهنگ فاطمی همان تجلی فرهنگ اسلامی است که اسلام دارای سه بخش «اعتقادات»، «عبادات» و «اخلاقیات» است و آنکه حرف اول را در اسلام میزند، اخلاقیات است، یعنی از کجا معلوم میشود آقای ریاضت به خدا اعتقاد دارد و اصول دین را قبول دارد؟ زمانی که بحث دروغ پیش میآید، آقای ریاضت صداقت دارد و دروغ نمیگوید، این در بحث اخلاق میرود، اخلاق نشان میدهد که من به خدا اعتقاد دارم یا نه، وگرنه «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» را همه میگویند، کجا معلوم میشود آقای ریاضت «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» را قبول دارد؟ زمانی که در خانه با همسرش صحبت میکند، زمانی که در اجتماع با مردم معاشرت میکند، از کجا معلوم است نمازی که آقای ریاضت میخواند نماز است؟- وگرنه این نماز را امروز گروههای تکفیری هم میخوانند؟- از کجا معلوم است عبادت آقای ریاضت عبادت است؟ زمانی که منجر به عبد شدن آقای ریاضت میشود، از کجا معلوم میشود آقای ریاضت عبد است؟ در اخلاقش معلوم میشود، آنجایی که کمفروشی نمیکند، اجحاف در حق مردم نمیکند، آنجایی که روابط اجتماعیاش براساس روابط انسانی تعریف میشود.
پس اخلاق حرف اول را میزند، در فرهنگ فاطمیه، شاخص اصلی اخلاق است، میگویند اخلاق که داشت، آدم معتقدی هم است، انسانی است که دارای ویژگی عبودیت هم است، پس شاخصه فرهنگ فاطمی همان شاخصه فرهنگ اسلام است که مهمترین شاخص در فرهنگ اسلام «اخلاق» است و امروز متأسفانه بزرگترین آسیب ما «بد اخلاقی» است، در عرصه شخصی، در عرصه خانوادگی شما الان میبینید ما مشکل اخلاقی داریم، حتی بعضی اوقات بین مذهبیون و متدینیّنمان مشکل اخلاق در خانواده داریم، مشکل اخلاق در اجتماع داریم.
به تابلوی پارکینگ جلوی درب خانهها نگاه کنید، اگر نوشته شده بود اینجا میشود پارک کرد، در صورت پارک شماره تلفن بگذارید ما خواستیم برویم به شما زنگ میزنیم، این جامعه اسلامی است
خدا رحمت کند یکی از اساتید ما میگفت که اگر میخواهید ببینید جامعه اسلامی است یا نه، میدانید به چه باید نگاه کنید؟ یکی گفت به تعداد مساجد در آن جامعه، یکی گفت به تعداد خانمهای چادری، یکی گفت به تعداد آقایانی که محاسن دارند، هر کس یک چیزی گفت. ایشان گفت نه اینها نشانه جامعه اسلامی نیست! گفتیم: پس باید به چه چیزی نگاه کنیم؟ ایشان گفت: به تابلوی پارکینگ جلوی درب خانهها نگاه کنید، اگر نوشته شده بود اینجا میشود پارک کرد، در صورت پارک شماره تلفن بگذارید ما خواستیم برویم به شما زنگ میزنیم، این جامعه اسلامی است، ولی اگر دیدید جلوی درب پارکینگ نوشته شده در صورت پارک پنچر میشود ولو برای یک لحظه، یک فکری برای اسلامی شدن این جامعه کنید.
چون اخلاق در عرصه اول اجتماع، حرف اولش «از خودگذشتگی» است، فرهنگ فاطمی از خودگذشتگی را نشان میدهد، اینکه در عرف مطرح میشود چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، در فرهنگ فاطمی درست برعکس این را میگوید، این تفکر صهیونیستی است که میگوید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، حضرت زهرا(س) میفرماید «چراغی که به خانه رواست به مسجد رواتر است»، سندش قرآن است، سوره «انسان»، «یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»، حضرت زهرا(س) خودش و خانوادهاش سه روز گرسنه بودند، ولی با اینکه گرسنه بودند، غذایشان را به اسیر و یتیم و فقیر دادند، نگفتند که خودمان گرسنهایم و غذا را به دیگران ندهیم بخورند، این یعنی چه؟ این یعنی از خودگذشتگی، اخلاق در فرهنگ فاطمی مهمترین شاخصهاش ایثار است.
من وقتی از خودگذشتگی ندارم، 5 دقیقه همسایهمان ماشینش را جلوی درب پارکینگ خانهام بگذارد، حالا تا صبح برای حضرت زهرا(س) سینه بزنم چه فایدهای دارد؟ من از خودگذشتگی ندارم، حضرت زهرا(س) همه چیز خودش و خانوادهاش را فدای اسلام کرد، ما از این رفتار حضرت زهرا(س) چه بهره بردهایم، حالا بعضی جاها نوشتهاند در صورت پارک، 4 چرخ پنجر میشود، واقعاً باید یک فکری برای این جامعه باید کرد، این جامعه که با شعار اسلامی نمیشود، ما از اخلاق فاطمی دور افتادهایم، بزرگترین مصیبتی که در جامعه ایجاد میشود به خاطر این است که ما از اخلاق فاصله گرفتیم، ما از اخلاق فاطمی فاصله گرفتهایم، اگر بتوانیم این اخلاق فاطمی را نهادینه و تبیین کنیم که من فکر میکنم رسانهها نقش مهمی در بسترسازی این موضوع دارند، امروز ریشه بسیاری از مشکلات همین است، چرا آمار طلاق در جامعه بالا رفته است؟ چرا جوانان ما حتی مذهبیها آمار طلاقشان دارد بالا میرود؟ خانواده مذهبی که هم خانواده دختر مذهبی هستند، هم خود دختر مذهبی است، هم خانواده پسر مذهبی هستند، هم پسر مذهبی است، ولی شما میبینید بعد از یک سال نمیتوانند با هم زندگی بکنند، چرا این طور است؟ به خاطر نبود اخلاق است، یا دو طرف اخلاق ندارند، یا یک طرف اخلاق ندارد و شدت بداخلاقیاش بیشتر است. وگرنه قدیمیها میگفتند آدم با سختی میسازد، ولی با بداخلاقی نمیتواند بسازد.
امروز ما در عرصه گفتار و عمل فاصله داریم
*این همه شور جوانان در مجالس هیأتهای حسینی و فاطمی دیده میشود، از اصل وقایع تاریخی اهل بیت هم آگاهی دارند، اما متأسفانه رفتار و سکنات آنها به خصوص در نوع پوشش ظاهری منتاسب با فرهنک اهل بیت(ع) نیست، علت این تعارض را شما چه میبینید؟ در واقع ارزشهای اسلامی بعد از 37 سال از انقلاب کمتر نشده است؟
- یک بخشی از آن به متصدیان جلسه بر میگردد، بخش دیگری هم به دوگانگی گفتار و رفتار میان مبلغان بر میگردد، یک عرصهاش بر میگردد به اینکه ما خیلی نباید سطح توقعمان را بالا ببریم که هر چه در جلسات و محافل مذهبی میگویند باید صددرصد اثر کند، منِ سخنران که از پیغمبر(ص) بالاتر نیستم، پیغمبر 23 سال زحمت کشید، معجزه داشت، یعنی مردم معجزه را از پیغمبر(ص) میدیدند، ولی سرشان را که زمین گذاشتند چه اتفاقی افتاد؟ 3، 4 نفر بیشتر نماندند، قدیم جوان وقتی در خانواده مذهبی میآمد، همین را که میگفتند عمل میکرد، متأسفانه امروز ما در عرصه گفتار و عمل فاصله داریم، یعنی منِ سخنران، منِ مداح، من متصدی جلسه، یک طوری حرف میزنم و یک طور دیگر عمل میکنم، به خاطر منافعم یک طور دیگری عمل میکنم، خلاف آنچه روی منبر گفتم، این اثر نمیگذارد.
این خانم محجبه عفیفه که بر اثر مجلس حضرت زهرا(س) محجبه و عفیفه شده است، دیگر مثل قبل خودش را عرضه نمیکند که دیده شود
البته ناگفته نماند، ما خیلی اثر را در این جلسات دیدهایم، خیلی اثرگذار بوده است، منتها آن چیزی که اثر میگذارد نمود ندارد، من مثال واضحش را بزنم، شما الان در خیابانها راه بروید، میبینید چقدر بیحجابی و بدحجابی زیاد شده است، چرا؟ چون بدحجابی نمود دارد، آن کسی که متظاهر بدحجابی است، در خیابان میآید، خودش را عرضه میکند. اما آن کسی که متدین، با حجاب و مذهبی است، به خیابان نمیآید، مگر به ضرورت، شما اگر میخواهید باحجابها را ببینید باید نماز جمعه را ببینید، چقدر چادری داریم؟ روز عرفه و دعای عرفه را ببینید، روز راهپیمایی 22 بهمن، درست است که بدحجابها هم میآیند، ولی درصد باحجابها خیلی زیاد است. یک دلیلش این است که این جلسه اثر میگذارد، منتها وقتی اثر گذاشت این خانم محجبه عفیفه که بر اثر مجلس حضرت زهرا(س) محجبه و عفیفه شده است، دیگر مثل قبل خودش را عرضه نمیکند که دیده شود، این خیلی مهم است.
شما اربعین امسال را ببینید، 60 درصد خانمها و 40 درصد آقایان بودند، حالا در آن عرصه 60 درصد خانمها شما همه را باحجاب میبینید، این نتیجه هیأتها است، از خود ایران هم 60 درصد خانمها رفتند، شما قبلاً چنین چیزی را داشتید؟ نه نداشتید! این تأثیر چیست؟ تأثیر جلسات است، منتها ما باید این را با هم ببینیم، دیگر اینکه باید سطح توقعمان را پایین بیاوریم، من سخنران مبلغ امام حسین(ع)، از خود امام حسین(ع) که بالاتر نیستم. امام حسین(ع) فرمود، گوش نکردند و سرش را هم بریدند و بالای نیزه بردند. اینکه من توقع داشته باشم، هر چه میگویم مردم گوش بدهند. امام حسین(ع) هم 10 سال امامت مردم را داشتند، 10 سال در دوره امامت امام حسن(ع)، 25 سال در دوره امامت پدر بزرگوارش، کرامت داشتند، اما وقتی نگاه میکنید میبینید مردم گوش نکردند، نمیتوان گفت فرمایش یا عمل حضرت(ع) تأثیر نداشته، بلکه هر یک نفری که حضرت(ع) تربیت کرده بود، اندازه 10 هزار نفر ارزش داشت، شما 72 تن کربلا را ببینید، در برابر 40 هزار نفر، هر یک نفرشان به کل جهان اسلام ارزش دارند؛ یعنی میخواهم بگویم کیفی باید نگاه کرد، خیلی کمی نباید در مباحث فرهنگی نگاه کرد.