غلامرضا تختی از جمله چهره های سرشناس ورزشی بود که همچنان که در دل مردم جایگاه ویژه ای داشت مورد تنفر خاندان پهلوی بود. دلیل این امر نیز روشن بود. پهلوی ها هیچ فرد محبوبی را تحمل نمی کردند . . .
غلامرضا تختی از جمله چهره های سرشناس ورزشی بود که همچنان که در دل مردم جایگاه ویژه ای داشت مورد تنفر خاندان پهلوی بود. دلیل این امر نیز روشن بود. پهلوی ها هیچ فرد محبوبی را تحمل نمی کردند و انتظار داشتند که خودشان تنها افراد محبوب در میان مردم باشند. حال اگر کسی نیز بود که توانسته بود محبوبیت مردم را کسب کند، می بایست ارادت خود را به آنها نشان می داد و تختی از اجرای این امر استنکاف می کرد. همین امر بر محبوبیت غلامرضا تختی می افزود. بخاطر این بود که پس از مرگ تختی مردم نمی توانستند باور کنند که حکومت در این امر دست نداشته است:
«در دوران دانشجویی ام فوت مرحوم غلامرضا تختی پیش آمد و من در مراسم ایشان شرکت کردم. یادم هست وقتی از ابن بابویه، سرخاک مرحوم تختی، بر می گشتیم از پل سیمان، عده ای از مردم تظاهراتی به راه انداختند و اعلام کردند که می خواهیم به سمت مجلس برویم. در جریان آن تظاهرات، شعارهای تندی علیه رژیم داده شد. از پل سیمان تا میدان شوش آمدیم. اتفاقی نیفتاد و جمعیت شعار گویان مسیر خود را ادامه می داد. وارد میدان شوش که شدیم، ماشینهای گارد با ماموران مجهز به کلاه و سپر و باتوم را دیدیم که در دو سوی خیابان ایستاده اند. آنها جمعیت را محاصره و سپس به آنها حمله کردند. من قدری کتک خوردم و گریختم و خودم را به گاراژی رساندم و پس از آرام شدن اوضاع از آن محل دور شدم.»*