محمدرضا پهلوی در ملاقات با ترومن ، دین اچسن وزیر خارجه، و ژنرال اومار برادلی، رئیس ستاد ارتش، به دفعات تاکید کرد که بیشترین نیاز ایران، ارتش بزرگ تر و سلاح بیشتر است.
محمدرضا پهلوی در طول سلطنت خود بیش از آنکه به طبقات و گروه های اجتماعی مختلف جامع و رفاه آنان و همچنین توسعه کشور بیاندیشد، به فکر گسترش ارتش خود بود. گویی ارتش می توان برای او امنیت و آسایش بیاورد. جالب اینکه این مهم حتی برای آمریکاییان که فروشندگان سلاح و مهمات به وی بودند، نیز جای تعجب داشت:
«وی در ملاقات با ترومن ، دین اچسن وزیر خارجه، و ژنرال اومار برادلی، رئیس ستاد ارتش، به دفعات تاکید کرد که بیشترین نیاز ایران، ارتش بزرگ تر و سلاح بیشتر است. وی خواستار تانک، سلاح ضد تانک، نفربر نظامی و مقادیر انبوهی مهمات، و نیز پول برای پرداخت به ده ها هزار سرباز اضافی و آموزش پیشرفته برای سپاه شدیدا گسترش یافته ی افسران شد. ساده دلی وی قابل درک بود. طبق قانون اساسی ایران، ارتش زیر نظر وی بود، اما نه چیری بیش از آن. لذا یک ارتش نیرومند کلید قدرت شخصی او به شمار می رفت. وقتی میزبانان وی سعی می کردند رشته مذاکرات را به موضوعات نیازهای اجتماعی برگردانند، وی به این مسائل علاقه نشان نمی داد.»1
1-استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه: شهریار خواجیان، تهران، نشر اختران، 1386، چاپ پنجم، ص 113