رژیم پهلوی همیشه در تلاش بود که زندان سیاسی را جدای از مدتی که در زندان نگاه می داشت و عملا به ارتباط آن ها با جامعه پایان می داد، به یک شرایط دیگر نیز تحت آزار قرار دهد و آن قرار دادن آنها درسلول زندانیان غیر سیاسی همچون قاتلین و مجرمین دیگر بود.
رژیم پهلوی همیشه در تلاش بود که زندان سیاسی را جدای از مدتی که در زندان نگاه می داشت و عملا به ارتباط آن ها با جامعه پایان می داد، به یک شرایط دیگر نیز تحت آزار قرار دهد و آن قرار دادن آنها درسلول زندانیان غیر سیاسی همچون قاتلین و مجرمین دیگر بود. روایت زیر مقابله زندانیان مذهبی با این رویه بود:
«در پایان روز سوم دادگاه تجدیدنظر و قبل از صدور حکم، ناگهان ما را به زندان قصر منتقل کردند. طبق دستور ابتدا تصمیم داشتند ما را به صورت پراکنده در میان زندانیان عادی (غیر سیاسی) قصر ببرند، ولی اصرار و مقاومت ما بر قرار گرفتن در زندان سیاسی به نتیجه رسید و من و دوازده نفر دیگه را همان شب و بقیه را به تدریج به زندان شماره 3 قصر، ویژه زندانیان سیاسی بردند.»1