عاملان کودتای 28 مرداد 1332، از جمله سفیر آمریکا در تهران و کرمیت روزولت مامور اجرای آن در روزهای پیش از کودتا تا چه حد از پیوستن مجدد یاران مصدق به او نگران بوده و چه تلاش هایی برای دور نگه داشتن آنها از یکدیگر به خرج نداده اند....
یکی از مشکلات جنبش های ایرانی در طول تاریخ این بوده است که پس از پیروزی اولیه، رویکرد و مسیر جنبش دچار برخی دگرگونی ها می شود. شاید مهمترین مثال در این زمینه جنبش ملی شدن نفت بود؛ البته در این زمینه جدای از ایران مصدق، خود او هم مقصر بود. اما نباید تلاش های آمریکایی ها را نیز در این زمینه نادیده گرفت:
«اگر همرزمان مصدق در پایان کار دست حمایت خود را از پشت او برنداشته و به راه نفاق و خدنمایی بدوند و اگر حزب توده ایران برای یک بار در جهت مصالح و منافع مردم ایران، آن هم نه به عنوان یک ایرانی بودنشان، بلکه به عنوان مردمی رنجدیده و زجرکشیده و استثمار شده که حزب توده خود را حامی آنها قلمداد می کرد، گام بر می داشت، نهضت مردم ایران هرگز با ناکامی روبرو نمی شد. این مطلب، ادعا نیست، واقعیتی است که بررسی وقایع آن زمان آن را ثبوت می رساند. ضمن این بررسی می بینیم که عاملان کودتای 28 مرداد 1332، از جمله سفیر آمریکا در تهران و کرمیت روزولت مامور اجرای آن در روزهای پیش از کودتا تا چه حد از پیوستن مجدد یاران مصدق به او نگران بوده و چه تلاش هایی برای دور نگه داشتن آنها از یکدیگر به خرج نداده اند.»1
1-حسین شهید زاده، راه بی بازگشت، تهران، انتشارات اطلاعات، 1390، ص 218-219