در دهه 1950، ایالات متحده و ایران به توافقات امنیتی مهمی همچون پیمان بغداد دست یافتند که عمدتاً ناشی از منافع ملی و فراملی آمریکا بود. در این دوره محمدرضا شاه پهلوی که متحد اصلی ایالات متحده در خاورمیانه بود، رهبری ایران را بر عهده داشت.
افزایش قیمت جهانی نفت در دهه 50 باعث شد تا شاه برنامههای اقتصادی بلندپروازانهای را به اجرا گذارد. برنامههای اقتصادی شاه بدون برنامهریزی صحیح تحقق یافت و در بسیاری از موارد در مسیر رانت و کالاهای تجملی تخصیص یافت. اما خیلی زود به دلیل سیاستهای خاص کشورهای تولیدکننده نفت، شاه با مشکل روبرو شد.
مشارالیه برای من پیغام فرستاد اگر تمایل به افتتاح مخزن پمپ بنزین دارید لازم است مبلغ صد هزار تومان پول بفرستید تا ترتیب کار شما را بدهند در غیر این صورت دنبال کار خود بروید و از این موضوع چشم بپوشید.
من در آبادان می دیدم که این فرمانفرمائیان که هم کوکاکولا و هم پتروشیمی آنجا در دو کارخانه وسیع در اختیار دارد اصلا مالیات نمی دهد. فشار آوردم از کوکاکولا مالیات بگیرم، گفتند عایدات ندارد....
دولت که با کمبود مسکن و مواد غذایی رو به رو شده بود که علت آن هم عمدتا تورم و ندانم کاریهای اقتصادی خودش بود، کوشید تقصیر را به گردن بخش خصوصی بیندازد.
پس از قتل ناصرالدینشاه، فرزندش مظفرالدینشاه در سن 45 سالگی به پادشاهی رسید. صدارت عظمای او را ابتدا امینالسلطان برعهده داشت اما ناکامی امینالسلطان در اصلاح امور مالی و ناتوانی در سیاست خارجی و مشکلات داخلی، فرصت را برای رقبای او فراهم آورد و مظفرالدینشاه سرانجام او را عزل کرد و امینالدوله را بهجای او گماشت. مظفرالدینشاه چون مردی علیل و بیمار ...
خلیل ملکی پس از انتقاد شدید از هیئت حاکمه ایران و ذکر مفاسد و مظالم، دزدیها و هرج و مرج ها در کشور ما، به عنوان اینکه دولت انگلیس موجد و بانی تمام این گرفتاریها در ایران است، با تاثر شدید گفت: شما از جان ما چه می خواهید...
عاملان کودتای 28 مرداد 1332، از جمله سفیر آمریکا در تهران و کرمیت روزولت مامور اجرای آن در روزهای پیش از کودتا تا چه حد از پیوستن مجدد یاران مصدق به او نگران بوده و چه تلاش هایی برای دور نگه داشتن آنها از یکدیگر به خرج نداده اند....
ملی شدن صنعت نفت عمدتا به عنوان طرح و ایده دکتر محمد مصدق ثبت شده است. یعنی اینکه او بود که این ایده را برای اولین بار مطرح کرد و به تصویب رسانید. با همه این احوال به نظر می رسد ماجرای ملی شدن صنعت نفت اولین بار از سوی شخص دیگری مطرح شده بود...
امریکا از ابتدای شروع تحولات ملی شدن نفت، نگاه مثبتی به این پدیده نداشت و از شروع و سرایت دغدغه ملی شدن نفت به حوزه سنتی خود یعنی امریکای لاتین ترس و نگرانی شدیدی داشت.
پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری پاییز 1331 سرآغاز سومین مرحله درگیری امریکا در قضیه نفت ایران و مشارکت در براندازی دولت ملی بود. اگرچه رئیس جمهور جدید نظر مساعدی نسبت به جنبش ملی ایران نداشت، اما هنوز دکتر مصدق را تنها امید غرب در ایران می نامید و در مورد امکان گسترش نفوذ شوروی در ایران که موجب از دست رفتن منابع نفت خاورمیانه می شد ابراز ...
افزایش قیمت نفت ایران رویدادی مهم محسوب می شود. از این جهت که جنبه و پتانسیل مقامات ایرانی را در برابر این موقعیت خاص نشان می دهد. آنها به جای آنکه این پول را صرف توسعه ایران کنند، صرف بریز و به پاش های کردند که یکی از این موارد عجیب آن در ادامه می آید . . .
در ایران به دلیل نبود آزادی مطبوعات عمدتا نمی شد واقعیت های زندگی شاهانه و بریز و به پاش های محمدرضا پهلوی و خانواده او را در روزنامه ها تبلور داد؛ اما شاه نمی توانست روزنامه های خارجی را مجبور به کتمان واقعیت ها کند؛ اگرچه رجال سیاسی اروپایی از درنظر گرفتن این واقعیت ها در ارتباط با شاه پرهیز می کردند . . .
ویلیام دارسی تبعه انگلیس در سال 1901 میلادی (1280 شمسی) امتیازی حاوی «اجازه اختصاصی و انحصاری جستجو، استخراج، توسعه و تهیه و حمل و فروش گاز طبیعی و نفت و آسفالت و مومیایی تمام و سراسر مملکت، به استثنای ولایات آذربایجان، گیلان، مازندران، خراسان و استرآباد را برای مدت شصت سال از مظفرالدین شاه گرفت . . .
امتیاز رویتر را باید یکی از ننگینترین های تاریخ ایران به شمار آورد. امتیازی که در نتیجه آن بخش عمده ای از دارایی های مردم ایران به انگلیسی ها واگذار می شد. این امتیاز تا آنجا عجیب و غریب بود که حتی شخصیتهای انگلیسی نظیر لرد کرزن نیز نیز ابراز شگفتی کرده اند.
مصدق در زمانه ملی شدن نفت چندین اشتباه مهم و تاکتیکی انجام داد. یکی از مهمترین این اشتباهات انحلال مجلس بود. شاه با انحلال مجلس بسیار نگران آینده خود شد. به عبارتی بهتر نگران از آینده خاندان سلطنت . . .
پذیرش کودتای 28 مرداد برای جامعه ایرانی امری سخت و دشوار بود و پذیرش قراردادی که تحت عنوان کنسرسیوم نفتی بسته شد از آن دشوارتر. این مسئله قطعا برای طبقات متوسط سنتی و مدرن که در حکومت دولت از وضعیت بهتری برخوردار بودند، سخت تر نیز بود. آنچنان که جامعه دانشگاهی حتی در سال 1333 همچنان به مخالفت های خود علیه حکومت ادامه می دادند . . .
از سال 1342 به بعد با افزایش قیمت نفت، شکل گیری اقتصاد رانتی و نوسازی اقتصادی از بالا، اقتدارگرایی حکومت تشدید گردید و به موازات آن سوء استفاده از قدرت و فساد اقتصادی بیش از گذشته رواج یافت. ساخت اقتصادی ایران در دهه 40 و 50 و از نوع عمدتاً دولتی و رانتیر بود . . .